در دل آمارهای رسمی از رشد افسردگی در ایران، صدای زنانی چون مینا گم نمیشود؛ زنانی که با دوختن پارچههای کار، زندگی را وصلهپینه میکنند اما هر روز بیشتر در خود فرو میروند. حالا که افسردگی به شایعترین اختلال روانی کشور بدل شده، روایتهای زیسته از رنجهای بیصدا، از آمارها فراتر رفتهاند.
به گزارش سرمایه فردا،مینا هر روز صبح، پیش از طلوع، چرخ خیاطیاش را روشن میکند؛ نه برای دوختن لباسهای کار، بلکه برای دوختن تکههای زندگیاش که هر روز بیشتر از هم میپاشد. با دو دختر کوچک، با هفت میلیون حقوق ماهانه، با شرمندگی از ناتوانی در خرید گوشت و برنج، با ترس از آینه، با آرزوی خواب بیپایان. او تنها نیست. در سرزمینی که نرخ افسردگی به ۱۳.۷ درصد رسیده و برخی کارشناسان از آمار واقعی ۲۵ درصدی سخن میگویند، میناها زیادند؛ زنانی و مردانی که زیر بار تورم، ناامیدی، و بیثباتی روانی، هر روز بیشتر در خود فرو میروند. این روایت، نه فقط از یک زن، بلکه از جامعهای است که اگر شنیده نشود، اگر درمان نشود، به بحرانی بدل خواهد شد که هیچ چرخ خیاطیای نمیتواند آن را وصله کند.
مینا، زن جوانی از جنوب تهران، هر روز صبح با صدای زنگ ساعت از خواب میپرد، نه برای رؤیاهایش، بلکه برای دو دختر کوچکش که منتظر لقمهای گرم و سقفی امناند. او سرپرست خانوادهای است که با دو کودک هشت و ده ساله، زندگی را با چرخ خیاطی و کارگری در خانههای مردم سر میکند. از صبح تا عصر در کارگاه لباسهای کار میدوزد، و عصرها تا شب در خانههای دیگران کارگری میکند. همه این تلاشها برای هفت میلیون تومان در ماه؛ پولی که حتی کفاف کرایه خانهاش را نمیدهد.
مینا میگوید: «خندیدن را از یاد بردهام. یادم نمیآید آخرین بار کی واقعاً خندیدم. تمام زندگیام شده درجا زدن، تلاش، و رساندن صبح به شب. دیگر حتی نمیتوانم برنج و گوشت برای بچهها بخرم، چه برسد به موز، لباس نو یا جشن تولد.» پارچهای را زیر سوزن چرخ خیاطیاش میگذارد، انگار که میخواهد خاطراتش را بدوزد، وصلهپینه کند، شاید مرهمی بر زخمهایش باشد. بعد آهی میکشد و میگوید: «میترسم به خودم در آینه نگاه کنم. از اینهمه روزهای بیهدف و بیهوده خستهام. گاهی آرزو میکنم یک شب بخوابم و دیگر بیدار نشوم… اما بچههایم چه میشوند؟»
🔷 افسردگی؛ بیماری خاموش جامعه
روایت مینا، تنها یک داستان شخصی نیست؛ بازتابی است از واقعیتی تلخ که در آمارهای رسمی نیز دیده میشود. طبق دادههای تازه، نرخ ابتلا به افسردگی در ایران به حدود ۱۳.۷ درصد رسیده و به گفته مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، این بیماری اکنون شایعترین اختلال روانی در کشور است. آمارها نشان میدهند که در دو دهه گذشته، افسردگی در ایران روندی افزایشی داشته و از ۴.۶ درصد در سال ۱۳۷۹ به بیش از ۵ درصد در سال ۱۳۹۸ رسیده است.
در جمعیت زنان، نرخ ابتلا به افسردگی از هر ۱۰۰ هزار نفر به بیش از ۵ هزار نفر رسیده و در مردان نیز نزدیک به ۴ هزار نفر است. این ارقام، اگرچه هشداردهندهاند، اما برخی کارشناسان مانند موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، معتقدند که آمار واقعی بسیار بیشتر است؛ تا جایی که حدود یکچهارم جمعیت کشور، یعنی نزدیک به ۲۵ درصد، با نوعی از اختلالات روانی دستوپنجه نرم میکنند.
🔷 افسردگی؛ فراتر از بیماری، نزدیک به تجربه زیسته
افسردگی تنها یک اختلال روانپزشکی نیست؛ مجموعهای از عوامل ژنتیکی، شیمیایی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی در شکلگیری آن نقش دارند. از فشارهای اقتصادی گرفته تا بیثباتیهای عاطفی، از اعتیاد تا بیماریهای جسمی، همه و همه میتوانند زمینهساز افسردگی باشند. دکتر سید مهدی صمیمی اردستانی، روانپزشک، تأکید میکند که باید میان «بیماری روانی» و «حال خوب نداشتن» تفاوت قائل شد. بسیاری از مردم ممکن است از نظر بالینی بیمار نباشند، اما اضطراب، ناامیدی و فشارهای روزمره، زندگیشان را به مرز فروپاشی رسانده است.
🔷 ایران؛ دومین کشور غمگین جهان؟
برخی ردهبندیهای جهانی، ایران را در جایگاه دومین کشور غمگین جهان قرار دادهاند. این جایگاه، نه حاصل یک شاخص آماری، بلکه نتیجه تجربههای زیستهای مانند زندگی میناست؛ زنانی و مردانی که زیر بار تورم، بیثباتی، ناامنی روانی و فشارهای اجتماعی، هر روز بیشتر در خود فرو میروند. اگر سیستم سلامت روان کشور، بهویژه در همکاری با دولت، برای کاهش عوامل تشدید افسردگی اقدام نکند، این بحران میتواند به تهدیدی جدی برای انسجام اجتماعی و آینده کشور بدل شود.
مینا تنها نیست. او صدای هزاران زن و مردی است که در سکوت، با چرخ خیاطی، با کارگری، با شرمندگی از فرزندان، با ترس از آینه، با آرزوی خواب بیپایان، زندگی را ادامه میدهند. و این زندگی، اگر شنیده نشود، اگر دیده نشود، اگر درمان نشود، به زخمی بدل خواهد شد که دیگر هیچ دوختی آن را ترمیم نمیکند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا