وضعیت ریسک معاملات بورس 

وضعیت ریسک معاملات بورس 

با وجود سیگنال‌های مثبت از توافق ایران با آژانس انرژی اتمی، فعال بودن مکانیسم ماشه و تهدید بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، بازار سرمایه را در موقعیتی نوسانی قرار داده است. گروه‌های داخلی‌محور از این توافق سود می‌برند، اما صنایع صادرات‌محور همچنان در معرض فشارهای ساختاری قرار دارند.

به گزارش سرمایه فردا، در حالی‌که توافق ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سیگنال مثبتی برای کاهش تنش‌های سیاسی و بازگشت به مسیر دیپلماسی تلقی می‌شود، فعال بودن مکانیسم ماشه و سایه تحریم‌های شورای امنیت، بازار سرمایه را در موقعیتی نوسانی قرار داده است. این گزارش با نگاهی به رفتارشناسی بازار در هفته اخیر، سه عامل کلیدی اثرگذار بر روند آتی بورس را بررسی می‌کند: تحولات سیاسی، متغیرهای اقتصادی و محرک‌های درون‌بازاری.

در موقعیت کنونی بورس توافق ایران با آژانس انرژی اتمی، در نگاه نخست، می‌تواند تا حدودی نقش یک سپر روانی برای بازار ایفا کند. این توافق، به‌ویژه برای سرمایه‌گذاران حقیقی، نشانه‌ای از باز شدن کانال‌های دیپلماتیک و احتمال کاهش تنش‌های بین‌المللی است. در چنین فضایی، گروه‌هایی مانند دارویی، غذایی و خدماتی که کمتر تحت تأثیر تحریم‌های خارجی هستند، می‌توانند با رشد تقاضا و ورود نقدینگی مواجه شوند.

اما فعال بودن مکانیسم ماشه، به‌ویژه اگر منجر به بازگشت تحریم‌های شورای امنیت شود، پیامدهای جدی‌تری برای گروه‌های صادرات‌محور خواهد داشت. صنایع پتروشیمی، فلزات اساسی، بانک‌ها و شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی با محدودیت‌های در حوزه تأمین مالی، نقل‌وانتقال ارزی و صادرات مواجه خواهند شد. این فشارها می‌تواند موجب افزایش هزینه‌های عملیاتی، کاهش سودآوری و افت انتظارات در این گروه‌ها شود.

 

 لبخندهای سرد بازار؛ هفته‌ای با امید مشروط

در هفته‌ای که گذشت، بازار سرمایه با لبخندی نصفه‌نیمه به استقبال معاملات رفت. به طوری که بازدهی نرمال و فضای نسبتاً مثبت به ورود زیاد پول نشد. این موضوع حکایت از رسیدن شاخص به کف تکنیکال و اقبال مجدد نوسانگیرها به گروه خودرویی‌ها، جو بازار را تا حدودی بهبود داد. با این حال، حجم معاملات همچنان پایین بود و تردید در رفتار سهامداران مشهود است.

 

 سه عامل کلیدی برای برگشت بازار

تحلیل‌گران بازار معتقدند سه عامل می‌توانند نقطه عطفی برای بازگشت جریان پول و آغاز یک روند صعودی باشند.

تحولات سیاسی؛ مهم‌ترین و قطعی‌ترین عامل برای رشد بازار، کاهش ریسک‌های سیاسی است. اگر سایه جنگ کنار رود یا مذاکرات جدی با آمریکا آغاز شود، حتی با نرخ بهره بالا و نرخ ارز فعلی، بازار می‌تواند واکنش تند و مثبتی نشان دهد. سفر پزشکیان به‌عنوان یک پالس دیپلماتیک، می‌تواند در این مسیر مؤثر باشد، هرچند هنوز نشانه‌ای قطعی از تغییر فضای سیاسی دیده نمی‌شود.

متغیرهای اقتصادی؛ نرخ بهره و نرخ ارز، دو محور اصلی در تعیین مسیر بازار هستند. کاهش نرخ بهره یا منطقی شدن نرخ نیما می‌تواند ارزندگی بازار را چند پله ارتقا دهد و جریان پول را به حرکت درآورد. حتی در شرایطی که ریسک‌های سیاسی پابرجا باشند، این دو متغیر می‌توانند طول موجی متوسط اما پایدار برای بازار ایجاد کنند.

در شرایطی که بازار با کف‌سازی قیمتی و تردیدهای سیاسی مواجه است، سرمایه‌گذاران با نگاهی محتاط اما تحلیلی، به‌دنبال گروه‌هایی با تاب‌آوری بالا، گزارش‌های مالی قوی و نسبت‌های ارزنده هستند. دارویی‌ها، غذایی‌ها و نمادهای بنیادی در اولویت قرار گرفته‌اند، در حالی‌که خودرویی‌ها و بانکی‌ها در انتظار تحولات سیاستی‌اند.

محرک‌های درون‌بازاری؛ گزارش‌های مالی مثبت شرکت‌ها، تزریق نقدینگی از سوی صندوق‌های تثبیت و توسعه، و اخبار خوب از صنایع خاص، می‌توانند در کوتاه‌مدت فضای بازار را بهبود دهند. این عامل، اگرچه ضعیف‌ترین محرک رشد است، اما نقش مهمی در تثبیت کف قیمتی و جلوگیری از ریزش بیشتر دارد.

 

 محافظه‌کاری در کنار حضور فعال

بازار سرمایه در نقطه‌ای ایستاده که نه‌تنها خطرناک نیست، بلکه در صورت اصلاح سیاست‌ها، می‌تواند به یکی از جذاب‌ترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری در نیمه دوم سال تبدیل شود. با این حال، توصیه تحلیل‌گران آن است که هیجان‌زده عمل نکنید. پایبندی به استراتژی‌های بلندمدت، مبتنی بر تحلیل بنیادی و رصد دقیق سه عامل ذکرشده، مهم‌ترین ابزار برای عبور از فضای فعلی است.

باید پذیرفت که بحران بازار تمام نشده و هنوز در ابتدای مسیر هستیم. انتشار اوراق تبعی، گزارش‌های مثبت شرکت‌ها و تحرکات محدود حقوقی‌ها، اگرچه به بهبود نسبی کمک کرده‌اند، اما کافی نیستند. بازار نیازمند محرک‌های قوی‌تر، شفاف‌تر و پایدارتر است تا بتواند از فاز تردید عبور کرده و وارد دوره‌ای از رشد واقعی شود. تا آن زمان، محافظه‌کاری هوشمندانه، بهترین راهبرد برای سهامداران خواهد بود.

 

  کدام گروه‌های بورس در اولویت قرار می‌گیرند؟

در شرایط فعلی بازار که با نشانه‌هایی از کف‌سازی قیمتی، تردیدهای سیاسی و ارزندگی تاریخی همراه است، سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی با نگاهی محتاط اما تحلیلی، به‌دنبال گروه‌هایی هستند که بتوانند در این فضای پرریسک، بازدهی معقول و قابل دفاعی ارائه دهند. انتخاب‌ها دیگر بر اساس موج‌سواری نیست، بلکه بر پایه ترکیبی از گزارش‌های مالی، تاب‌آوری در برابر تحریم‌ها، و نسبت‌های جذاب ارزشی صورت می‌گیرد.

 

 گروه‌های صادرات‌محور با شرط ثبات ارزی

گروه‌های پتروشیمی و فلزات اساسی همچنان در صدر توجه سرمایه‌گذاران قرار دارند، اما با یک شرط مهم یعنی ثبات نسبی در نرخ ارز و نبود شوک‌های سیاسی. برخی نمادهایی بزرگ، به‌واسطه وابستگی بالا به قیمت‌های جهانی و نرخ دلار، در صورت بهبود فضای ارزی و کاهش تنش‌ها، می‌توانند جهش‌های سودآور را تجربه کنند. گزارش‌های ماهانه این شرکت‌های صادراتی نیز نشان خواهد داد که با وجود محدودیت‌های انرژی، تولید و فروش آن‌ها افت محسوسی نداشته است.

 

گروه‌های غذایی و دارویی؛ پناهگاه سرمایه در فضای پرریسک

در فضای پرابهام سیاسی، گروه دارویی و غذایی به‌عنوان پناهگاه‌های امن سرمایه‌گذاری شناخته می‌شوند. آنها به‌واسطه تقاضای داخلی پایدار و ثبات نسبی در درآمد، مورد توجه سرمایه‌گذاران محافظه‌کار قرار گرفته‌اند. این گروه‌ها در دوره‌های تحریم و رکود، عملکرد قابل قبولی داشته‌اند و در صورت تداوم فضای فعلی، می‌توانند نقش تثبیت‌کننده در سبد سرمایه‌گذاری ایفا کنند.

 

 خودرویی‌ها؛ بازگشت تدریجی اعتماد

گروه خودرویی، پس از یک دوره رکود و بی‌اعتمادی، با انتشار خبرهای مثبت از برخی نمادها دوباره در کانون توجه قرار گرفته‌اند. اگرچه این گروه همچنان با چالش‌های ساختاری مواجه است، اما تحرکات اخیر نشان می‌دهد که بخشی از جریان پول حقیقی به‌دنبال نوسان‌گیری و بازدهی کوتاه‌مدت، به این نمادها بازگشته‌اند. در صورت بهبود فضای سیاسی و ارزی، این گروه می‌تواند یکی از بازیگران اصلی موج بعدی بازار باشد.

 

 بانکی‌ها؛ در انتظار اصلاح سیاست‌های پولی

گروه بانکی، در صورت اصلاح نرخ بهره و بهبود درآمدهای غیرمشاع، ظرفیت رشد قابل توجهی دارد. با توجه به نقش این گروه در تأمین مالی و ارتباط با سیاست‌های کلان اقتصادی، هرگونه تغییر در سیاست‌های پولی می‌تواند به‌سرعت در قیمت سهام این گروه منعکس شود. در حال حاضر، سرمایه‌گذاران با دید میان‌مدت و بلندمدت، به‌دنبال نقاط ورود مناسب در این گروه هستند.

 

 صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سهام بنیادی

در کنار گروه‌های صنعتی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری با رویکرد اهرمی یا درآمد ثابت نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. به‌ویژه صندوق‌هایی که در نمادهای بنیادی با نسبت P/E فوروارد زیر ۴ سرمایه‌گذاری کرده‌اند، می‌توانند در فضای فعلی، بازدهی بالاتر از تورم و بازارهای موازی ارائه دهند. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای نیز به‌دنبال سهم‌هایی با گزارش‌های مالی قوی، سودآوری پایدار و تاب‌آوری در برابر ریسک‌های سیستماتیک هستند.

 

 انتخاب‌های تحلیلی در مسیر پرچالش

در مجموع، سرمایه‌گذاران در این مقطع، با ترکیبی از محافظه‌کاری و تحلیل بنیادی، به‌دنبال گروه‌هایی هستند که بتوانند در برابر ریسک‌های سیاسی و اقتصادی مقاومت کنند و در صورت بهبود شرایط، بازدهی قابل توجهی ارائه دهند. بازار سرمایه ایران در آستانه پاییز ۱۴۰۴، اگرچه هنوز با تردید و احتیاط همراه است، اما نشانه‌هایی از بازگشت اعتماد و شکل‌گیری انتخاب‌های هوشمندانه در میان فعالان بازار دیده می‌شود. این مسیر، اگر با اصلاح سیاست‌ها و کاهش ریسک‌های کلان همراه شود، می‌تواند به دوره‌ای از رشد پایدار و هدفمند منجر گردد

دیدگاهتان را بنویسید