- ۳۰ درصد طلا: بهعنوان دارایی امن و پوشش ریسک در برابر تورم و نوسانات ارزی
- ۲۰ درصد سرمایهگذاری جمعی (کراد): با بررسی دقیق ضمانتنامهها، تعهدات پرداخت و اعتبار پلتفرمها
- ۵۰ درصد ابزارهای درآمد ثابت: با هدف حفظ ارزش سرمایه و کسب سود پایدار
در خصوص سرمایهگذاریهای کراد، رضا روحی تحلیلگر تأکید میکند که تنها به طرحهایی اعتماد میکند که دارای ضمانتنامه معتبر بانکی باشند و تعهد پرداخت سود سهماهه را بهصورت رسمی ارائه دهند. وی از سرمایهگذاری در طرحهایی که صرفاً بر مبنای کارمزد طراحی شدهاند، اجتناب میکند و اولویت را به امنیت سرمایه و شفافیت تعهدات میدهد. در صورت عدم پرداخت سود در یک دورهی سهماهه، اصل سرمایه باید قابل بازگشت باشد—شرطی که در انتخاب طرحها لحاظ شده است.

وی همچنین اشاره میکند که در حال حاضر، نرخهای جذابی در برخی طرحهای کراد قابل دستیابی است؛ برای مثال، نرخهای سالانه تا ۴۵ درصد، با پرداختهای سهماهه. با این حال، تأکید دارد که هر طرحی را بررسی نمیکند و تنها به پروژههایی وارد میشود که از نظر حقوقی و عملیاتی، استانداردهای لازم را داشته باشند.
در کنار این ترکیب، بخشی از منابع نیز برای نوسانگیری در بازار سهام اختصاص یافته است. تحلیلگر به تجربهی اخیر خود در نماد خودرویی اشاره میکند که با بررسی دقیق تابلوها، موفق به شناسایی فرصت نوسانی شده و بازدهی ۱.۵ تا ۲ درصدی کسب کرده است. وی تأکید میکند که در شرایط فعلی، نمیتوان صرفاً نظارهگر بازار بود؛ بلکه باید با هوشمندی و انعطافپذیری، از فرصتهای موجود بهرهبرداری کرد—even اگر این فرصتها محدود و پرریسک باشند.
در فضای فعلی، هیچکس نمیتواند منفعل باقی بماند. بازارها، هرچند راکد و پرابهام، همچنان فرصتهایی را در دل خود دارند که تنها با تحلیل دقیق و تصمیمگیری بهموقع میتوان از آنها بهرهبرداری کرد. این رویکرد فعالانه، نهتنها در حفظ ارزش سرمایه مؤثر است، بلکه میتواند در بازسازی اعتماد و پویایی اقتصادی نیز نقشآفرین باشد.
در بخش بعدی، تحلیلگر به چالشهای عملیاتی در بازار سرمایه ایران میپردازد و با نگاهی موشکافانه، موانع ساختاری را که مانع از شکلگیری اعتماد عمومی و کارایی سرمایهگذاری میشوند، بررسی میکند. وی معتقد است که بخش قابل توجهی از رکود فعلی، نه ناشی از کمبود نقدینگی، بلکه حاصل ضعف در زیرساختهای اجرایی، نبود شفافیت در اطلاعات و ناتوانی در پاسخگویی به ریسکهای سیستماتیک است.