جهانی‌سازی دوم: گذار از سرمایه‌داری بی‌مرز به توسعه هماهنگ

جهانی‌سازی دوم: گذار از سرمایه‌داری بی‌مرز به توسعه هماهنگ

جهانی‌سازی در حال ورود به مرحله جدیدی است که در آن مدل کلاسیک بازارهای آزاد با چالش‌های جدید مواجه شده است. لری فینک معتقد است که آینده اقتصاد جهانی به ترکیب بازارهای باز و اهداف ملی وابسته خواهد بود. آیا سرمایه‌گذاری‌های هوشمند می‌توانند تعادل میان رشد اقتصادی و منافع اجتماعی را برقرار کنند؟

به گزارش سرمایه فردا، مقاله از لری فینک در فایننشال تایمز نشان می‌دهد که جهانی‌سازی در حال تجربه یک گذار بنیادین است. او تأکید دارد که مدل کلاسیک جهانی‌سازی، که بر جریان آزاد سرمایه و تجارت بین‌المللی استوار بود، اکنون با چالش‌هایی مواجه شده و منجر به رشد محلی و گرایش به سیاست‌های ملی‌گرایانه شده است. این تحول نه‌تنها بر نظام اقتصادی جهانی اثر گذاشته، بلکه رویکرد کشورها را نسبت به تجارت و سرمایه‌گذاری تغییر داده است.

تحول جهانی‌سازی: از مدل کلاسیک به نسخه دوم

جهانی‌سازی کلاسیک بر فرضیه‌ای استوار بود که جریان آزاد سرمایه و کالاها موجب رشد اقتصادی همه‌جانبه خواهد شد. اما واقعیت چند سال اخیر نشان داده که این مدل همیشه برای همه کشورها و جوامع سودمند نبوده است. برخی کشورهای توسعه‌یافته به دلیل هزینه‌های بالای نیروی کار و تغییرات ژئوپلیتیکی، به سیاست‌های حمایتی روی آورده‌اند، در حالی که کشورهای در حال توسعه، تحت فشار نرخ‌های بهره و رکود اقتصادی جهانی قرار گرفته‌اند.

فینک به نقش بازارهای سرمایه در این تحول اشاره می‌کند و معتقد است که آن‌ها باید بیش از پیش با اهداف ملی کشورها هماهنگ شوند. سرمایه‌گذاری‌های سنتی، که عمدتاً بر سودآوری کوتاه‌مدت متمرکز بودند، دیگر قادر به پاسخگویی به چالش‌های اقتصادی و اجتماعی نیستند. سرمایه باید به گونه‌ای هدایت شود که علاوه بر بازدهی اقتصادی، منافع کارگران، زیرساخت‌های داخلی و توسعه پایدار را نیز در نظر بگیرد.

آیا دوران “جهانی‌سازی بدون چتر” به پایان رسیده است؟

اصطلاح “جهانی‌سازی بدون چتر” اشاره به روندی دارد که طی آن سرمایه‌گذاری‌ها بدون ملاحظات اجتماعی و سیاسی انجام می‌شوند. فینک معتقد است که این مدل باعث شده برخی کشورها در برابر تحولات اقتصادی آسیب‌پذیر شوند. مثال روشن این موضوع، تحولات اقتصادی دوران ترامپ است، جایی که سیاست‌های تجاری و تعرفه‌ای منجر به بازگشت سرمایه‌های کلان به آمریکا شد.

با این حال، این بازگشت سرمایه پایدار نبوده و چالش‌هایی مانند تورم و رکود اقتصادی را در پی داشته است. تحلیل این روند نشان می‌دهد که یک مدل کاملاً ملی‌گرایانه بدون تعامل با جهان، کارآمد نخواهد بود و کشورها باید به دنبال مدل ترکیبی جهانی‌سازی دوم باشند.

جهانی‌سازی آینده: بازارهای باز در کنار اهداف ملی

فینک پیشنهاد می‌کند که جهانی‌سازی جدید بر ترکیبی از بازارهای آزاد و هماهنگی با سیاست‌های ملی استوار باشد. او تأکید دارد که سرمایه‌گذاری‌ها باید بر سه محور زیرساخت‌های داخلی، حمایت از کارگران، و هماهنگی با اهداف اقتصادی کشورها متمرکز شوند.

یکی از چالش‌های اصلی این مدل جدید، چگونگی توزیع سرمایه به شیوه‌ای عادلانه است. اگر سرمایه‌گذاری‌ها صرفاً در جهت سودآوری شرکت‌های بزرگ حرکت کنند، اعتماد عمومی به بازارها کاهش خواهد یافت. به همین دلیل، مکانیزم‌هایی برای مشارکت مردم در سرمایه‌گذاری‌ها باید در نظر گرفته شود.

چالش‌های اروپا و مسیر خروج از رکود

در بخش پایانی مقاله، فینک به رکود اقتصادی اروپا اشاره می‌کند و معتقد است که این منطقه می‌تواند از مدل سرمایه‌گذاری مبتنی بر داده‌های محلی بهره ببرد. اتحادیه اروپا، به دلیل ساختار پیچیده اقتصادی خود، نیازمند چارچوب یکپارچه‌ای برای سرمایه‌گذاری است که بتواند به‌طور مؤثر سرمایه‌های کلان را هدایت کند و موجب رشد اقتصادی پایدار شود.

جمع‌بندی: جهانی‌سازی دوم و نیاز به تغییر رویکرد سرمایه‌گذاری

به‌طور کلی، فینک استدلال می‌کند که جهانی‌سازی در حال ورود به مرحله جدیدی است، جایی که صرفاً جریان آزاد سرمایه دیگر پاسخگوی نیازهای اقتصادی نیست. مدل جدید باید علاوه بر بازارهای باز، بر اهداف ملی کشورها، حمایت از کارگران، و سرمایه‌گذاری‌های پایدار متمرکز شود. این تحولات، فرصت‌ها و چالش‌های جدیدی را برای سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران ایجاد کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *