درآمد شرکت های دانش بنیان ایرانی چقدر است؟

درآمد شرکت های دانش بنیان ایرانی چقدر است؟

۹ هزار شرکت دانش بنیان و فناور در ایران وجود دارد، درآمد شرکت های دانش بنیان ایرانی حدود ۲٫۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

به گزارش سرمایه فردا، بر اساس ارزیابی‌های مالی شرکت‌های دانش‌بنیان سهم ارزش افزوده این شرکتها از کل درآمدهای ناشی از محصولات دانش‌بنیان و غیردانش‌بنیان در تولید ناخالص داخلی حدود ۳ درصد برآورد می شود. همچنین، سهم فروش محصولات دانش‌بنیان از تولید ناخالص داخلی به حدود ۱ درصد تعیین شده است. این اعداد حکایت از این دارد که درآمد شرکت های دانش بنان ایرانی هنوز کمک چندانی به اقتصاد بکند. شاید مهمترین مساله رویکرد مهندسی معکوس به جای فناوری در این شرکت هاست.
ارزیابی و رتبه‌بندی شرکت‌های دانش‌بنیان در زمینه‌های مختلف در کشور انجام شده است. در مقطع کنونی گفته می شود نزدیک به ۹هزار دانش بنیان در کشور فعال هستند. برخی از این شرکت ها توانسته اند به صادرات نیز دست پیدا کنند. ارائه اطلاعات آماری، بررسی وضعیت وام‌ها و ضمانت‌نامه‌ها، حکایت از این دارد که وضعیت درآمد شرکت های دانش بنیان روندی رو به بهیود دارد. به طوری که درآمد کل شرکت‌های دانش‌بنیان به حدود ۲٫۶ میلیارد دلار در سال رسیده است
اگر سهم ارزش افزوده درآمد شرکت‌ها در تولید ناخالص داخلی را ۳۳ درصد در نظر بگیریم، آنگاه سهم ارزش افزوده ناشی از درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان حدود ۳ درصد و سهم فروش محصولات دانش‌بنیان از تولید ناخالص داخلی حدود یک درصد خواهد بود.
این رویکرد تنها یکی از تحلیل‌های موجود در زمینه اندازه‌گیری شرکت‌های دانش‌بنیان در اقتصاد کشور است. شاید به جای تمرکز صرف بر افزایش کمی سنجه‌های عملکردیباید بر میزان ارزش افزوده ایده‌ها و نوآوری‌ها تمرکز کرد تا درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان به عنوان اهداف راهبردی افزایش یابد. به عبارت دیگر، سیاستگذاران نباید تنها به میزان تولید شرکت‌های دانش‌بنیان توجه داشته باشند، بلکه الگوی داده به ستانده می‌تواند به عنوان یک روش دیگر برای بررسی نقش این شرکت‌ها در اقتصاد کشور مورد استفاده قرار گیرد.

دلایل ضعف درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی

در نیمه دوم دهه ۱۳۹۰ درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان با وجود اینکه در اوج تحریم ها قرار داشتنیم بیش از ۱۰ برابر افزایش یافته است. بررسی روند میانگین درآمد عملیاتی شرکت‌ها نشان می‌دهد که اگر اثر تورم از رشد درآمد عملیاتی این شرکت‌ها حذف شود، درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان تا حدودی ارزش افزاوده کمتری پیدا می کند. این موضوع حاکی از این دارد است که در دهه ۹۰ رشد درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان بیشتر ناشی از افزایش تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان بوده است.
به عبارتی، درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان به جای رشد واقعی در عملکرد اقتصادی، عمدتاً نتیجه افزایش تعداد شرکت‌های فعال در این حوزه بوده است. اما در ابتدای دهه ۱۴۰۰ کمی شرایط تغییر کرد و شرکت ها توانستند تا حدودی به ارزش افزوده دست پیدا کنند. برای درک بهتر وضعیت اقتصادی و عملکرد این شرکت‌ها، باید به جنبه‌های کیفی و نوآوری‌های آن‌ها نیز توجه شود و نه فقط به اعداد و ارقام درآمدی. یکی از مهمترین مشکلات شرکت های دانش بنیان ایرانی این است که به جای نواوری بر روی مهندسی معکوس تمرکز کرده اند. این موضوع ارزش افزوده آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
روند رشد اقتصادی کشور در سال‌های اخیر مثبت بوده است، اما بسیاری از کارشناسان اقتصادی رشد کم درآمد شرکت های دانش بنیان را ناشی از عدم توجه به نواوری می دانند. همچنین، باید در نظر داشت که بخش قابل توجهی از این شرکت‌ها در بازه زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ تأسیس شده و بیشتر آن‌ها در مراحل ابتدایی فعالیت قرار دارند. این موضوع می‌تواند به عنوان یکی از عوامل تعدیل میزان میانگین درآمد عملیاتی شرکت‌های دانش‌بنیان در نظر گرفته شود و اثر رشد سایر شرکت‌ها را کاهش دهد.

رشد درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان همپای تورم

پیش‌بینی می‌شود که میزان درآمد عملیاتی این شرکت‌ها در پایان سال ۱۴۰۳ نسبت به سال قبل حداقل حدود ۲۰ درصد افزایش پیدا کند. این برآورد بر مبنای فرض رشد همپای تورم درآمد عملیاتی شرکت‌ها با روند سال‌های اخیر انجام شده است.
ارزیابی درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان در طی سه سال اخیر چهار برابر شده است. بخش عمده‌ای از این رشد مربوط به شرکت‌های نوآور است. روند رشد درآمد شرکت‌های نوآور از شرکت‌های فناور و همچنین درآمد شرکت‌های فناور نسبت به شرکت‌های نوپا بیشتر بوده است. این نکته نشان‌دهنده پتانسیل بالای نوآوری در این اکوسیستم و تأثیر آن بر درآمدزایی است.
ایده‌های نوآورانه‌ای که در دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان شکل می‌گیرند، به‌طور مستقیم به رشد اقتصادی کشورها کمک می‌کنند. یکی از مهم‌ترین رویکردهای کشورهای توسعه یافته در حوزه اقتصاد کلان توجه به اقتصاد دانش بنیان است. به عنوان مثال، ایالات متحده تقریباً ۵۰ درصد از رشد سالانه تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را مدیون افزایش حجم ابداعات شرکت های نوآور است. سیلیکون‌ولی، به عنوان قلب فناوری جهان، میزبان شرکت‌های پیشرو مانند اپل، گوگل و مایکروسافت است. این منطقه ترکیبی از نیروی کار ماهر، سرمایه کافی و زیرساخت‌های مناسب را فراهم می‌آورد. در حال حاضر شرکت های دانش بنیان آمریکایی نه تنها اقتصاد این کشور را بلکه اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار داده اند.
آمریکا با داشتن بیشترین تعداد دانشگاه‌ها در جهان، بالاترین تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است. هزینه‌ای که دولت آمریکا برای آموزش عالی اختصاص می‌دهد، ۰.۹ درصد از GDP است، در حالی که این رقم برای بخش خصوصی، که شامل بیشتر شرکت‌های دانش‌بنیان می‌شود، ۱.۷ درصد است.

سهم درآمد شرکت های دانش بنیان از جی دی پی

تولیدات مبتنی بر دانش در آمریکا ۱۸.۲ درصد از تولید محصولات جهانی را شامل می‌شود و خروجی اقتصادی این کشور در سال حدود ۱۲ درصد از GDP، معادل ۲.۴ تریلیون دلار است. سهم تحقیق و توسعه (R&D) از GDP آمریکا نیز حدود ۲.۷ درصد است. این موارد نشان‌دهنده اهمیت دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان در رشد و توسعه اقتصادی کشورها هستند و تأکید بر ضرورت سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها دارد.
توزیع جهانی دانشگاه‌ها به گونه‌ای است که هفت کشور شامل آمریکا، برزیل، فیلیپین، مکزیک، ژاپن، روسیه و هند بیش از نیمی از دانشگاه‌های جهان را در اختیار دارند. آمریکا با ۱۳ درصد از کل دانشگاه‌ها، در این زمینه پیشتاز است. رشد آموزش عالی به ایجاد نگرشی منجر شده که سرمایه‌های انسانی را به عنوان پیش‌نیازهای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی می‌شناسد. بر اساس گزارشی از داده‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که افزایش تعداد دانشگاه‌ها با رشد GDP ارتباط مستقیم دارد. به طور متوسط، هر ۱۰ درصد افزایش در تعداد دانشگاه‌ها می‌تواند درآمد یک منطقه را تا ۰.۴ درصد افزایش دهد.
آلمان به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند در عرصه دانش بنیان ها، در سال ۲۰۲۳ تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به بیش از چند تریلیون دلار رسانده است. درآمد شرکت های دانش بنیان در آلمان نسبت به سال قبل از آن ۱.۴ درصد رشد داشته است. این کشور با سهم ۲۳ درصدی در تولیدات مبتنی بر دانش، سهم بالایی را از اقتضاد نوآور دنیا دارد. آلمان اولین کشور اروپایی در این زمینه به شمار می‌رود. سهم تحقیق و توسعه از جی دی پی آلمان حدود ۲.۹ درصد است و سرمایه‌گذاری در حوزه آموزش عالی از سوی بخش دولتی و خصوصی به ترتیب ۱ درصد و ۰.۲ درصد می‌باشد.

چشم‌انداز دانش بنیان ها در اقتصاد

در آسیا کره جنوبی طی سال‌های اخیر با تمرکز بر تحقیق و توسعه توانسته به رشد اقتصادی قابل توجهی دست یابد. سهم بودجه این کشور برای تحقیق و توسعه، دو برابر کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته است. به‌طوری که در سال ۲۰۱۴، ۲.۴ درصد از تولید ناخالص داخلی کره جنوبی به R&D اختصاص داشت، اما در سال ۲۰۲۴ به حدودذ ۶٫۶ درصد رسیده است. بیشتر این اعتبار در بخش خصوصی و استارتاپ‌ها در آموزش عالی سرمایه‌گذاری شده است.
در ایران، سهم شرکت‌های دانش‌بنیان از تولید ناخالص داخلی عدد قابل توجهی است. براساس داده‌ها، سهم کنونی شرکت‌های دانش بنیان از جی دی پی حدود نیم درصد است. در حالی که براساس سیاست‌های کلی علم و فناوری، هدف‌گذاری شده که تا افق ۱۴۰۴ این سهم به ۵۰ درصد باید برسد. با تقسیم‌بندی ۱۰ درصد برای فناوری‌های پیشرفته و ۴۰ درصد برای سایر فناوری‌ها.
توسعه تحقیق و پژوهش، از شاخص‌های کلیدی برای تحقق این هدف به شمار می‌روند. با این حال، براساس اطلاعات جدید مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، پیش‌بینی می‌شد که سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی در پایان برنامه هفتم توسعه به ۲ درصد افزایش یافته یعنی باید ۸ میلیارد دلار به این بخش تخصیص پیدا کند. اما این سهم سال گذشته ۲۴ صدم درصد بوده در حالی که طبق برنامه ششم توسعه باید ۱٫۵ درصد از جی دی پی کشور به این محل اختصاص می یافت.
برای دانش بنیان ها چشم‌انداز قابل توجهی ارائه شده اما باید دید که وعده ها محقق می شود. کشورهای مانند ژاپن، کره جنوبی و سوئد بیش از ۳ درصد و چین، آلمان و آمریکا بیش از ۲ درصد از تولید ناخالص خود را به پژوهش و تحقیقات اختصاص داده‌اند. این مقایسه نشان‌دهنده نیاز به توجه بیشتر به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و نقش آن در رشد اقتصادی کشورها است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *