مزیت رقابتی گیلان در معادلات بینالمللی منوط به بهرهبرداری حداکثری از این راهگذرهای ارتباطی میان اقتصادهای روسیه، قزاقستان، چین و … است.
مجید صیادنورد: گیلان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود در پهنه جنوبی دریای کاسپین، نزدیکی به پایتخت و قطبهای صنعتی کشور، بهرهمندی از تنوع کامل حمل و نقلی(دریایی، هوایی، ریلی و جادهای)، وجود توانمندیهای قابل توجه در عرصه تولید و فرآوری محصولات کشاورزی، شیلاتی در کنار شهرکهای صنعتی و قابلیت علمی-فناوری خوب موسسات علمی-آموزشی-تحقیقاتی آن که خلاصه در کیفیت نیروی انسانی(مدیریتی،فنی-مهندسی و پژوهشی) میشود؛ زمانی که با منطقه آزاد تجاری صنعتی این استان یعنی انزلی و سابقه تجاری چند صد ساله گیلانیان تجمیع شود. در یک فراتحلیل، موقعیت گیلان در معادلات ترانزیت و دیپلماسی اقتصادی به جایگاه ژئوپلتیک، ژئواکونومی و ژئواکونومیک ارتقاء میبخشد.
کریدور یا راهگذرهای بینالمللی مسیرهای تجاری توافق شده میان چندین کشور قلمداد میشوند که به منظور هماهنگی جهت تسریع و تسهیل روندهای نقل و انتقال کالا در جهان جهانی شده قرن بیست و یکم از اهمیت روزافزونی برخوردار شده و اساساً به یکی از شاخصهای تقویت، تثبیت یا تضعیف موقعیت ملی یک کشور در مناسبات اقتصاد بینالمللی و به تبع آن جایگاه منطقهای و فرامنطقهای آن در ارزیابیهای اقتصادی نقش محوری ایفا کرده و قادر است بر مناسبات داخلی قدرت(اقتصادی،سیاسی،اجتماعی) و شاخصهای کسب و کار درونی یک اقتصاد ملی اثرگذار باشد.
بر این اساس موفقیت یک مسیر تجاری میان چند کشور معطوف و وابسته به مولفههای مهمی همچون: استانداردسازی قوانین و مقررات؛ ترسیم و تعهد نسبت به تأمین منافع ذی نفعان بهمراه زمینهسازی برای تعریف منافع برای سایر کشورها؛ تقویت زیرساختهای سختافزاری-نرمافزاری حمل و نقلی؛ وجود چشمانداز و راهبرد منسجم ملی مبتنی بر احصاء بهینه از فرصتها، تهدیدات، ظرفیتها و مزیتهای یک کشور در عرصه تجارت بینالمللی؛ و در نهایت سیاست خارجی جامع، هوشمندانه و آیندهنگرانه به منظور بهرهبرداری حداکثری از شاخصهای پیش گفته است.
عنایت داشته باشیم که گیلان در مسیر چند کریدور بینالملل قرار داشته و از ظرفیت کم نظیر تبدیل شدن به هاب حمل و نقل چند وجهی-ترکیبی میان مناطق جغرافیایی و اتحادیههای بینالمللی برخوردار است که مهمترین آنها از قرار ذیل است:
کریدور شمال-جنوب؛ تراسیکا؛ چین-قراقستان-ایران(بخش فرعی طرح یک کمربند یک جاده چین) و امکان ایجاد راهگذرهایی میان کشورهای حاشیه دریای کاسپین با حوزه جنوبی خلیج فارس،غرب آسیا تا شمال و شرق افریقا!؟
در میان مسیرهای ترانزیتی فوق، کریدورهای شمال-جنوب و چین-قزاقستان-ایران نیمه فعال بوده و مابقی نیز در حد یک ظرفیت باقی مانده است. بی تردید مزیت رقابتی استان گیلان در معادلات بینالمللی کشورمان منوط به بهرهبرداری حداکثری از این راهگذرهای ارتباطی میان اقتصادهای روسیه، قزاقستان، چین و هند، کشورهای حوزه خلیج فارس و غرب آسیا بوده و این مهم مبتنی بر همافزایی میان نهادی و وجود نقشه راه در راستای نیل به اهداف پیش گفته است.
اگر از مسیرهای ترانزیت هوایی در فرودگاه بینالمللی سردار جنگل رشت به دلایل: تحریم، کمبود امکانات فرودگاهی-ناوبری و خدماترسانی مسافری-باری و نبود برنامهای جامع و ملی جهت تبدیل چالشهای تحریمی به فرصت، و خلق فرصتهای جدید در عرصه حمل و نقل بینالمللی هوایی میان کشورهای اروپایی، غرب و جنوب آسیا گذر کنیم(که نباید چشم پوشی کرد) دو مسیر دریایی بندر انزلی و زمینی-دریایی بندر آستارا در حال حاضر مهمترین گذرگاههای نقل و انتقال کالا در گیلان زمین محسوب میشوند.
در یک معادله مبتنی بر واقعیت باید توجه داشت که جمهوریهای ترکیه و آذربایجان با وجود منابع مشترک هویتی، جغرافیایی، تاریخی و اقتصادی؛ رقبای ما بوده و معالاسف مدل رقابتی آنها مبتنی بر بازی حاصل جمع صفر است.
به این معنی که تأمین منافع کریدوری آنها براساس حذف منافع ایران بنا نهاده شده!؟ موضوعی که در کریدورهای زنگزور و لاچین که با محوریت دو دولت فوق در دستور کار قرار دارد. همچنین ایجاد مشکل برای ترانزیت کالاهای ایرانی و عبوری از طریق ایران در بندر خشک خورگوس قزاقستان با چین قابل مشاهده است.
از سوی دیگر در صورتی که مسئولین استانی گیلان و ملی کشور، تمام موجودی سبد ترانزیتی خود را از محور زمینی و از گذرگاه آستارای عزیزمان -که به دو بخش ایرانی و آذربایجانی تقسیم شده-عبور دهند. کما اینکه طی حدود سه دهه اخیر این مسیر مرزی به یکی از سه مبادی اصلی صادراتی جمهوری اسلامی تبدیل شده؛ در واقع ما در زمین دو کریدور زنگزور و لاچین بازی کرده و زمینه تقویت آنها از طریق ترانزیت کالا در این راهگذر زمینی(جاده ای و ریلی) را فرآهم کردهایم!؟
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا