۵ ویژگی اصلی دولت از دیدگاه هیوود
۵ ویژگی اصلی دولت از دیدگاه هیوود

بر اساس دیدگاه رویکردگرایانه اندروید هیوود، می توان ۵ ویژگی اصلی دولت را چنین برشمرد. که در این مطلب به جزئیات آن پرداخته شده است.

به گزارش سرمایه فردا، براساس کتاب سیاسی جهانی هیود ۵ ویژگی اصلی دولت این است که دولت دارای حکمرانی، قدرت مطلق و نامحدودی است و از این لحاظ برتر از همه انجمن ها و گروه های جامعه است. حتی توماس هابز این اندیشه در باره دولت را با به تصویر کشیدن آن مانند «لویاتان»، غولِ بزرگ پیکر دریایی، توصیف کرد.  در واقع نهادهای دولتی در مقابل نهاد‌های «خصوصی» جامعه مدنی، آشکارا عمومی اند. مجموعه های عمومی عهده دار تصمیم گیری ها و اجرای آنها به صورت جمعی هستند. در حالی که مجموعه‌های خصوصی، مانند خانواده، مشاغل خصوصی و اتحادیه های کارگری برای تامین منافع فردی اند.

دولت از مشروعیت برخوردار است. به طور معمول این موضوع مورد پذیرش است( اگرچه نه لزوماً) که تصمیم های دولت برای افراد جامعه الزام آورند. زیرا ادعا می‌شود که این تصمیمات به سود مردم یا خیر مشترک اند؛ گمان می‌رود که دولت منافع پایدار جامعه را باز می نمایاند.

دولت، وسیله سلطه است. اعمال فشار از اقتدار دولت پشتیبانی می کند، دولت باید اطمینان یابد که از قوانینش اطاعت می شود و تخلف کنندگان از آنها به مجازات می رسند. بنابراین، انحصار «خشونت مشروع» (legitimate violence)، جلوه عملی حاکمیت دولت است.

دولت انجمنی سرزمینی است. از این لحاظ، صلاحیت دولت از لحاظ جغرافیایی تعریف می‌شود و همه آنهایی را در بر می‌گیرد که درون مرزهای آن زندگی می‌کنند، خواه شهروند باشند یا نباشند. در صحنه بین المللی، دولت را (دست‌کم به لحاظ نظری) واحدی خودمختار می‌دانند. دولت نه تنها از جامعه مدنی جداست. بلکه با شاخه ها و بخش های گوناگونش با آن تفاوت درونی دارد. به این ترتیب، سازمان دولت، در معنای محدود، حکومت یا قوه اجرایی، مجلس یا پارلمان، قوه قضائیه، سازمان اداری، ارتش، پلیس، نهادهای محلی و منطقه‌ای و مانند آنها را در بر می‌گیرد.

۵ ویژگی اصلی دولت با نگاهی با تفاوت حاکمیت

در ۵ ویژگی اصلی دولت با «حکومت»، تفاوت مهمی وجود دارد. دو اصطلاحی که اغلب به جای هم به کار برده می شود. این تفاوت فقط از لحاظ توجه علمی به مسئله نیست، بلکه تا خود کانون اندیشهٔ حکومت محدود و حکومت بر پایه قانون اساسی را دربرمی‌گیرد. خلاصه، قدرت حکومت را فقط وقتی می توان کنترل کرد که آن را از دست اندازی به اقتدار مطلق و نامحدود دولت بازداشت.

دولت گسترده تر از حکومت است. دولت انجمنی فراگیر است که همه نهادهای عرصه عمومی و همه اعضای جامعه را در بر می‌گیرد. اما حکومت بخشی از دولت است.

دولت واحدی پایدار، حتی همیشگی است. اما حکومت موقتی است‌: حکومت ها می آیند و می روند و نظام‌های حکومتی را می توان اصلاح و تغییر داد.

حکومت وسیله‌ای است که با آن اقتدار دولت عملی می‌شود. در اجرای سیاست دولت، حکومت «مغز» دولت است، و وجود دولت را تداوم می‌بخشد.

دولت اقتدار غیر شخصی به کار می‌برد. کارکنان مجموعه های دولت به روشی بروکراتیک استخدام و تربیت می‌شوند و(بطور معمول) از آنها انتظار می رود از لحاظ سیاسی بی طرف باشند، و مجموعه‌های دولت را به ایستادگی در برابر دلبستگی‌های ایدئولوژیک حکومت وقت قادر سازند.

طبق ۵ ویژگی اصلی دولت، دست‌کم به لحاظ نظری، منافع پایدار جامعه، یعنی خیر مشترک یا اراده عمومی را مطرح می کند. از سوی دیگر، حکومت احساسات جانبدارانه آنهایی را نمایندگی می‌کند که در رخدادی در زمان معینی به قدرت رسیده اند.