همزمان با طرح اتهامات امنیتی از سوی آمریکا، انگلیس و هلند، جمهوری اسلامی ایران این اقدامات را بخشی از یک کارزار هدفمند «ایرانهراسی» و عملیات روانی برای تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی دانست. گزارش پیشرو، ابعاد ادعاهای غرب را بررسی میکند و از احتمال تشکیل پروندههای حقوق بشری، احیای مکانیسم ماشه و حتی آمادهسازی افکار عمومی برای عملیات نظامی پرده برمیدارد.
به گزارش سرمایه فردا، امریکا، انگلیس و هلند در اقدامی هماهنگ، اتهامات سنگینی علیه جمهوری اسلامی مطرح کردهاند و مدعی شدهاند که ایران در عملیاتهای ترور و اقدامات ضدامنیتی در خاک این کشورها دست داشته است. این اتهامات، با توجه به زمانبندی و هماهنگی آشکار میان این سه کشور، نشان دهنده یک سیاست هماهنگ شده است که به نظر میرسد بخشی از یک کارزار گستردهتر علیه ایران باشد.
وزارت دادگستری آمریکا مدعی شده که سه نفر، از جمله یک مقام ایرانی، در تلاش برای ترور یک روزنامهنگار ایرانی-آمریکایی در خاک آمریکا دست داشتهاند. طبق ادعای این وزارتخانه، که توسط رسانههایی مانند الجزیره بازتاب یافته، دو نفر از متهمان محکوم شده و نفر سوم به جرم خود اعتراف کرده است. دادستانهای امریکایی این عملیات را به دستور مستقیم دولت ایران نسبت دادهاند، ادعایی که بدون ارائه مدارک معتبر مطرح شده است.
همزمان در انگلیس، کمیتهای پارلمانی اعلام کرده که از سال ۲۰۲۲ تاکنون، ۱۵ مورد نقشه ترور به ایران نسبت داده شده و هفت شهروند ایرانی به اتهام تهدید امنیت ملی بازداشت شدهاند. برای این اتهامات نیز شواهدی ارائه نشده است.
در هلند نیز، سازمان اطلاعات این کشور (AIVD) ایران را به تلاش برای ترور یک مخالف در سال ۲۰۲۴ متهم کرده و دو مظنون را بازداشت کرده است. یکی از این مظنونها همچنین به تیراندازی به آلخو ویدال کوادراس، سیاستمدار اسپانیایی و از رهبران حزب راستگرای وکس، متهم شده که به پیچیدگی اتهامات افزوده است.
در پاسخ این ادعاها، وزارت امور خارجه ایران اتهامات را قاطعانه رد کرده و آنها را بخشی از یک «کارزار شرارتآمیز ایرانهراسی» توصیف کرده است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، این ادعاها را «دروغپردازی آشکار» خوانده و هدف آنها را انحراف افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین و تجاوزات نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل علیه ایران دانسته است. ایران همچنین خواستار پاسخگویی این کشورها به اتهامات متقابل، از جمله حمایت از گروههای تجزیهطلب و رسانههای معاند، شده است.
ایالات متحده از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، رویکردی خصمانه علیه ایران اتخاذ کرده است. این خصومت با اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی، تجاری، علمی و نظامی آغاز شد و در سالهای اخیر با خروج یک جانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال سیاست «فشار حداکثری» تشدید شده است. در جنگ اخیر ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران قبلتر از آن، در خلال عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲، آمریکاییها بهطور مستقیم با ارائه اطلاعات، تجهیزات نظامی و سامانههای دفاع هوایی به اسرائیل، در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی مشارکت مستقیم داشتند. پشتیبانی آمریکا از اسرائیل محدود به حوزه پدافندی نبود و در جریان جنگ ۱۲ روزه و زمانی که رژیم صهیونیستی عملا در برابر موشکهای ایرانی سپر انداخته بود، ارتش تروریستی امریکا مراکز هستهای کشورمان را مورد هدف قرار داد. علاوه بر همه اینها، آمریکا سابقهای طولانی در اتهامزنی به ایران بدون ارائه مدارک معتبر دارد، از جمله ادعای حمایت ایران از القاعده یا دخالت در انتخابات آمریکا. این کشور همچنین از گروههای تجزیهطلب مانند جندالله و گروههای کرد مخالف ایران حمایت کرده است.
انگلیس در سالهای اخیر به یکی از متحدان کلیدی رژیم صهیونیستی تبدیل شده و نقش فعالی در تقابل با ایران ایفا کرده است. در جنگ ۱۲ روزه و عملیاتهای «وعده صادق ۱ و ۲»، انگلیس نه تنها از اسرائیل حمایت سیاسی و دیپلماتیک کرد، بلکه با اعزام هواپیماهای جنگی تایفون از پایگاه آکروتیری در قبرس و ارائه اطلاعات پیشرفته، به اسرائیل در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی کمک کرد. وزارت دفاع انگلیس بهصورت علنی تأیید کرده که نیروی هوایی سلطنتی این کشور در این عملیاتها نقش فعالی داشته است. این حمایت نظامی، همراه با مواضع دیپلماتیک انگلیس در مجامع بینالمللی، از جمله حمایت از قطعنامههای ضدایرانی در شورای امنیت، نشان دهنده همسویی کامل این کشور با سیاستهای آمریکا و اسرائیل علیه تهران است.
انگلیس سابقهای طولانی هم در اقدامات خصمانه علیه ایران دارد. این کشور در سالهای گذشته با حمایت از سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، که مسئول ترور هزاران شهروند ایرانی در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ است، به یکی از پایگاههای اصلی این گروهک در اروپا تبدیل شده است. انگلیس همچنین میزبان رسانههای ضدایرانی مانند بیبیسی فارسی(و در سالهای گذشته اینترنشنال) است که با بودجه دولت انگلیس و تحت نظارت سرویسهای اطلاعاتی این کشور، محتوای ضدایرانی منتشر میکند. این رسانهها نقش مهمی در کارزار روانی علیه جامعه ایفا میکنند، از جمله خبرسازیهای دروغ برای اثرگذاری بر اذهان عمومی مردم ایران.
انگلیس همچنین در سالهای اخیر با بازداشت شهروندان ایرانی به اتهامات واهی، مانند تهدید امنیت ملی، به تشدید تنشها دامن زده است. مثلا کمیته پارلمانی انگلیس که ادعای ۱۵ نقشه ترور از سال ۲۰۲۲ را مطرح کرده، هیچگونه شواهد علنی ارائه نکرده، اما این اتهامات بهعنوان بخشی از کارزار ایرانهراسی استفاده شده است.
هلند سابقهای تاریک در حمایت از گروههای تروریستی و تجزیهطلب ضدایرانی دارد. این کشور در سالهای اخیر به گروهک جنبش الاهوازیه پناه داده که مسئول حمله تروریستی به رژه اهواز در ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ بود. حملهای که منجر به شهادت ۲۵ نفر، از جمله غیرنظامیان، و زخمی شدن بیش از ۶۰ نفر از هموطنانمان شد. احمد مولی نیسی، رئیس شاخه نظامی این گروهک، سالها در هلند تحت حمایت مقامات این کشور زندگی میکرد تا اینکه در سال ۲۰۱۷ در لاهه هلند کشته شد. هلند بدون ارائه مدارک معتبر، ایران را به دست داشتن در این ترور متهم کرد، اما حمایت این کشور از نیسی غیرقابل انکار است و اساسا همین حمایت نشان میدهد که الاهوازیه چقدر برای هلندیها اهمیت دارد.
سکونت محمدرضا کلاهی صمدی، عامل بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ در هلند نیز مهر تایید دیگری بر حمایتهای این کشور از تروریستهای ضدایرانی است. کلاهی که پس از فاجعه هفتم تیر ماه یک تروریست تحت تعقیب بینالمللی بود، تحت نام مستعار «علی معتمد» سالها در هلند زندگی کرد و در سال ۲۰۱۵ در شهر آلمیره کشته شد. هلند بار دیگر ایران را بدون مدرک متهم کرد تا دوباره نقش خود در حمایت از تروریستهای ضدایرانی را تایید کند.
هلند همچنین میزبان گروههای تجزیهطلب کرد و بلوچ است و از فعالیتهای آنها حمایت میکند. به عنوان مثال، این کشور به اعضای گروهکهای کومله و پژاک اجازه فعالیت داده و از آنها بهعنوان ابزار فشار علیه ایران استفاده کرده است. علاوه بر این، هلند میزبان رسانههای ضدایرانی مانند «رادیو زمانه» است که با بودجه وزارت امور خارجه هلند و تحت نظارت سرویسهای اطلاعاتی غربی، بهویژه سیا، فعالیت میکنند. این سابقه سیاه، هلند را به یکی از پایگاههای اصلی اقدامات ضدامنیتی علیه ایران تبدیل کرده است.
برخلاف برخی ادعاها مبنی بر تفاوت سیاستهای اروپا و آمریکا در قبال ایران، اقدامات اخیر نشان دهنده هماهنگی کامل این دو جبهه علیه کشورمان است. در جنگ ۱۲ روزه، علاوه بر آمریکا، کشورهای اروپایی مانند انگلیس و فرانسه با اعزام هواپیماهای جنگی و ارائه اطلاعات، به رژیم صهیونیستی در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی کمک کردند. این همکاری نظامی، همراه با حمایت سیاسی تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) از سیاستهای آمریکا در قبال مسئله هستهای ایران، نشان دهنده همسویی کامل این کشورها است. به عنوان مثال، تروئیکای اروپایی مکانیسم ماشه را به اهرمی برای فشار بر ایران تبدیل کرده تا تهران را وادار به پذیرش خواستههای آمریکا، از جمله توقف غنیسازی اورانیوم، کند. این هماهنگی در اتهامات اخیر علیه ایران نیز آشکار است، جایی که آمریکا، انگلیس و هلند بهصورت همزمان و با روایتهای مشابه، ایران را به اقدامات ضدامنیتی متهم کردهاند.
با توجه به هماهنگی آشکار در اتهامات مطرحشده توسط آمریکا، انگلیس و هلند، به نظر میرسد این اقدامات بخشی از یک استراتژی کلان برای تضعیف ایران در عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی باشد. در ادامه، سه احتمال اصلی برای اهداف این اتهامات بررسی میشود.
یکی از اهداف احتمالی این اتهامات، ایجاد بهانه برای تشکیل پروندههای حقوق بشری علیه ایران و توجیه تحریمهای جدید است. کشورهای غربی، بهویژه امریکا و تروئیکای اروپایی، سابقه طولانی در استفاده از اتهامات حقوق بشری برای اعمال فشار بر ایران دارند. اتهامات اخیر، بهویژه ادعای ترور روزنامهنگار در امریکا یا مخالفان در هلند، میتوانند بهعنوان مبنایی برای قطعنامههای ضدایرانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل یا اعمال تحریمهای اقتصادی و سیاسی جدید استفاده شوند.
احتمال دیگر، تلاش برای ایجاد فضای روانی جهت فعالسازی مکانیسم ماشه در چارچوب برجام است. این مکانیسم، که تا ۲۶ مهر ۱۴۰۴ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۵) اعتبار دارد، به کشورهای عضو برجام اجازه میدهد در صورت ادعای نقض تعهدات از سوی ایران، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل را بازگردانند. تروئیکای اروپایی در هفتههای اخیر، بویژه پس از توقف جنگ ۱۲ روزه، این مکانیسم را به اهرمی برای فشار بر ایران تبدیل کردهاند تا تهران را وادار به پذیرش خواستههای آمریکا، از جمله توقف غنیسازی اورانیوم، کنند.
اتهامات امنیتی اخیر میتوانند بهعنوان بخشی از یک کارزار روانی برای توجیه این اقدام و جلب حمایت افکار عمومی و دیگر کشورها عمل کنند. این اتهامات، با ایجاد تصویر ایران بهعنوان یک تهدید جهانی، میتوانند زمینه را برای فشار دیپلماتیک و اجماع بینالمللی علیه ایران فراهم کنند.
بدبینانهترین و خطرناکترین سناریو، احتمال طراحی یک عملیات روانی توسط آمریکا، اسرائیل یا متحدان آنها برای ایجاد بهانهای جهت حمله نظامی به ایران است. این سناریو در هفتههای اخیر توسط کارشناسان و تحلیلگران سیاسی، بهویژه در رسانههای غربی مطرح شده و به نگرانیهایی درباره یک عملیات مشابه حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، هرچند در مقیاس کوچکتر، دامن زده است. هدف چنین عملیاتی میتواند جلب حمایت افکار عمومی جهانی برای اقدام نظامی علیه کشورمان باشد. اتهامات کنونی، با ایجاد یک روایت منفی و جعلی علیه ایران بهعنوان «حامی تروریسم»، میتوانند به آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش چنین سناریویی کمک کنند.
به عنوان مثال، یک حمله ساختگی به یک هدف سیاسی یا عمومی در یکی از کشورهای غربی، مانند یک مقام سیاسی یا یک مکان عمومی، که به ایران نسبت داده شود، میتواند بهانهای برای اقدام نظامی فراهم کند. این احتمال با توجه به سابقه تاریخی آمریکا در استفاده از عملیات پرچم دروغین، مانند ماجرای خلیج تونکین در جنگ ویتنام یا اتهامات بیاساس درباره تسلیحات کشتار جمعی عراق در سال ۲۰۰۳، و حمایت انگلیس، فرانسه و هلند از سیاستهای ضدایرانی، دور از ذهن نیست.
نویسنده:حسین کیامنش
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا