دلایل رفتارهای متناقض ویتکاف در قبال پرونده‌ی انرژی هسته‌ای ایران

دلایل رفتارهای متناقض ویتکاف در قبال پرونده‌ی انرژی هسته‌ای ایران

مذاکرات پرونده‌ی انرژی هسته‌ای ایراندر آستانه ورود به تنشهای جدید است که بخشی از این مسأله ناشی از ضعف مقامات آمریکایی است.

محمدرضا اسلامی: رفتارهای ناپایدار و پاندولی استیو ویتکاف در قبال پرونده‌ی انرژی هسته‌ای ایران را می‌توان از چند منظر بررسی کرد:

۱. فقدان تجربه‌ی دیپلماتیک

ویتکاف سابقه‌ای در سیاست خارجی یا روابط بین‌الملل ندارد؛ او یک سرمایه‌گذار املاک و از نزدیکان دونالد ترامپ است. عدم آموزش رسمی در حوزه‌ی دیپلماسی، سیاست‌گذاری بین‌المللی، و مذاکره‌ی حرفه‌ای موجب مواضع گاه شتابزده، احساسی، و ناپایدار می‌شود که ممکن است تحت تأثیر فضای رسانه‌ای شکل گرفته باشد.

۲. نقش واسطه‌ای غیررسمی

ویتکاف برخلاف مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای (مانند جان کری)، بیشتر در نقش یک واسطه‌ی سیاسی و رسانه‌ای ظاهر شده است تا یک دیپلمات رسمی. چنین موقعیتی به او امکان می‌دهد که برای اهداف تاکتیکی، مواضعی متناقض اتخاذ کند—مثلاً همزمان پیام تهدید و نرمش ارسال کند.

۳. تلاش برای مدیریت چندین مخاطب

یکی از دلایل اصلی رفتارهای پاندولی او، نیاز به تنظیم پیام‌های متفاوت برای مخاطبان مختلف است. ممکن است او در داخل آمریکا (برای لابی‌های خاص اسرائیل یا رأی‌دهندگان محافظه‌کار) مواضع سختگیرانه‌ای اتخاذ کند، اما در رسانه‌های بین‌المللی یا خاورمیانه‌ای، لحنی ملایم‌تر داشته باشد. این تلاش برای جلب رضایت همزمان گروه‌های مختلف، موجب تناقض‌گویی در مواضعش می‌شود.

۴. تأثیرپذیری از ترامپ

دیدگاه‌های ویتکاف ممکن است مستقیماً تحت تأثیر مواضع روزانه‌ی ترامپ یا حلقه‌ی نزدیک به او باشد. ترامپ خود سابقه‌ی تغییر ناگهانی مواضع در قبال ایران و برجام—و سایر مسائل بین‌المللی—را دارد. اگر ویتکاف در حال تطبیق با این تغییرات باشد، نوسان در دیدگاه‌هایش اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

۵. بهره‌گیری از ابهام رسانه‌ای

در برخی موارد، تناقض در سخنان ممکن است عمدی باشد تا طرف مقابل—در اینجا ایران—در فضای عدم قطعیت نگه داشته شود. این روش، که ریشه در استراتژی‌های مذاکره‌ی ترامپ در معاملات املاک دارد، گاهی در دیپلماسی نیز به‌کار گرفته می‌شود تا برتری در مذاکرات حفظ شود.

مهم‌ترین عامل تناقض رفتار مقامات آمریکایی چیست؟

بند ۳، یعنی تلاش برای متعادل‌سازی چندین مخاطب. همان‌گونه که در تحلیل‌های قبلی اشاره شد، ایالات‌متحده دو ویژگی کلیدی دارد که باید در بررسی سیاست‌های آن مدنظر قرار گیرد:

یک – آمریکا کشوری همگن نیست؛ برخلاف کشورهایی چون ژاپن، انگلستان، آلمان، یا حتی روسیه. این ناهمگنی باعث می‌شود تناقض‌های شدیدی در پیام‌هایی که از واشنگتن منتشر می‌شود دیده شود، در مقایسه با پیام‌های منسجم‌تر لندن، توکیو، برلین، و مسکو.

دو – آمریکا عرصه‌ی رقابت دائمی قدرت‌هاست؛ گروه‌های مختلف در این کشور پیوسته در حال اعمال فشار بر یکدیگر هستند. این در حالی است که رسانه‌های ایران عمدتاً تنها بر لابی اسرائیل تمرکز دارند و سایر نیروهای تأثیرگذار را کمتر تحلیل می‌کنند. این جابه‌جایی موازنه‌ی قدرت موجب تغییر ناگهانی در مواضع سیاسی می‌شود، که نمونه‌ی آن تغییر رویکرد آمریکا نسبت به زلنسکی در کمتر از دو سال است.

راهبرد پیشنهادی برای تیم مذاکره‌کننده‌ی ایران

ایران باید در مذاکرات، تنها بر مواضع رسمی و مباحث مطرح‌شده در جلسات تمرکز کند و از حواشی رسانه‌ای فاصله بگیرد. همچنین، عدم وجود سفارت رسمی ایران در واشنگتن نباید موجب غیبت از لابی‌های فعال در آمریکا شود؛ بلکه تیم مذاکره‌کننده باید به‌طور مستمر با رسانه‌ها و چهره‌های تأثیرگذار آمریکایی در تماس باشد.

آمریکا کشوری است که تغییرات آن در بستر رقابت‌های داخلی رخ می‌دهد. ازاین‌رو، ایران باید در مذاکرات خود با ترامپ، به‌دقت به واقعیت‌های تاریخی و اجتماعی ایالات‌متحده توجه کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *