در روزهایی که فضای سیاسی کشور با بیاخلاقیهای آشکار و نزاعهای بیپایان جناحی ملتهب شده، سه مقام ارشد از سه نهاد کلیدی—امنیت ملی، وزارت کشور و سازمان بسیج—بهطور همزمان هشدار دادهاند: انسجام ملی در خطر است، و هر سخن یا رفتاری که به این وحدت ضربه بزند، بازی در زمین دشمن خواهد بود. این هشدارها، دیگر توصیه نیستند؛ اخطارند.
به گزارش سرمایه فردا، در فضای سیاسی این روزها، صدای تفرقه بلندتر از صدای تدبیر شده است. نزاعهای جناحی، بیپرواییهای زبانی و اتهامزنیهای بیوقفه، آنقدر شدت گرفتهاند که حالا متولیان امنیتی و نظامی کشور نیز ناچار به ورود شدهاند. اما این ورود، نه از جنس نصیحتهای معمول، بلکه از جنس اخطارهای درونحاکمیتی است—هشدارهایی که از دل تجربه جنگ و تهدیدهای منطقهای بیرون آمدهاند و حامل یک پیام روشناند: انسجام ملی، آخرین سنگر امنیت کشور است. از علی لاریجانی تا اسکندر مومنی و سردار قریشی، هر یک از زاویهای خاص، نسبت به عادیسازی بحران، بازگشت به الگوهای پرتنش، و بیتوجهی به شرایط شکننده منطقه هشدار دادهاند. این همصدایی تصادفی نیست؛ نشانهای است از ارزیابی دقیق نهادهای تصمیمگیر که میدانند کوچکترین شکاف داخلی، میتواند به روزنهای برای نفوذ خارجی بدل شود. در چنین شرایطی، سیاستورزی بدون عقلانیت، نه فقط پرهزینه، بلکه خطرناک است.
آش بدرفتاریها و حتی بیاخلاقیهای سیاسی این روزها به قدری شور شده که متولیان حوزه سیاسی، امنیتی و نظامی کشور نیز ناچار به موضعگیری شدهاند. بهگونهای که در روزهای اخیر، اظهارات علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، اسکندر مومنی، وزیر کشور، و سردار سیدقاسم قریشی، جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین، هر یک از زاویهای بر ضرورت حفظ انسجام ملی، پرهیز از تفرقه و توقف نزاعهای درونسیاسی تأکید کردهاند؛ سخنانی که بی شک هشداری است نسبت به شکنندگی فضای سیاسی و امنیتی کشور در شرایطی که تحولات منطقهای با سرعتی غیرقابل پیشبینی در حال وقوع است.
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در بخشی از سخنان خود که هفتم آبانماه در دیدار با جمعی از اصحاب علوم انسانی مطرح کرد، گفت که «برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیر بودن موقعیت فعلی را درک نکردهاند و به راحتی با یکدیگر جدال میکنند. این موقف نیازمند گذشت و بزرگواری است. نمیگویم حق ندارند، اما گذشت زمانی معنا دارد که حقی وجود داشته باشد.» وی تأکید کرد که «در این شرایط باید از اختلافات عبور کنیم و برای تقویت انسجام ملی تلاش کنیم.»
اسکندر مومنی، وزیر کشور هم در سومین نشست معاونتهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداریهای سراسر کشور که روز شنبه (۱۰ آبانماه) در وزارت کشور برگزار شد، با اشاره به تجربه جنگ ۱۲ روزه و پیامدهای آن گفت که «مهمترین دلایلی که سبب شد دشمن در جنگ ۱۲ روزه به نیات خود نرسد، علاوه بر قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران، انسجام و همبستگی ملی بود که رهبر معظم انقلاب هم به آن اشاره فرمودند و از این اتحاد ۹۰ میلیون ایرانی قدردانی کردند.»
وی افزود: «بر همین اساس، نخستین وظیفه همه ما حفظ وحدت و انسجام است و اگر این وحدت همیشه حفظ شود، هیچ دشمنی به فکر تعرض به کشور نخواهد بود. حفظ انسجام ملی و تقویت آن ضروری است.» مومنی همچنین خطاب به همه دستگاهها از جمله معاونان سیاسی استانداریها عنوان داشت که «نباید پدیدههای اجتماعی را امنیتی کنیم، بلکه باید با سازوکار خودش موضوعات اجتماعی را حل کرد. به هر پدیدهای با نگاه امنیتی نباید نگریست، چرا که مردم زمانی در انتخابات مشارکت میکنند که جامعه آرام باشد.»
در همین حال و جالب تر آنجا است که، سردار سرتیپ سیدقاسم قریشی، جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین هم در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا پیرامون ضرورت حفظ انسجام ملی در شرایط تداوم تهدیدات رژیم صهیونیستی اظهار کرد که «از ویژگیهای برجسته کشور عزیز ما در دو دفاع مقدس، جنگ تحمیلی که با پیشرانی صدام صورت گرفت و جنگ اخیر و تحمیلی آمریکایی–صهیونیستی، این بود که مردم ما با انسجام و وحدت در مقابل دشمن ایستادند و اراده خود را تحمیل کردند.» وی ادامه داد که «در جنگ ۱۲ روزه، همه ارکان نظام، دولت، مجلس، قوه قضائیه و تمامی سازمانها و دستگاهها پای دفاع از کشور آمدند و مهمتر از همه، مردم ما با وحدت کلمه و انسجام در مقابل دشمن ایستادند و نشان دادند که از ایران عزیز کاملاً دفاع میکنند و همه با هم یک حرف دارند.»
لذا او تأکید کرد که «هرگونه سخن یا بیان از طرف هر کسی که به این انسجام و وحدت به هر بهانهای ضربه بزند، به نفع دشمن خواهد بود.» قریشی همچنین با اشاره به تلاش برخی رسانهها برای القای اختلاف میان نیروهای نظام گفت که «انسجام ملی و وحدت ملی مهمترین سلاح در مقابل دشمن است که انشاءالله باید تلاش کنیم حفظ شود. من از دولت، مجلس و شخص رئیسجمهور تشکر میکنم که در دفاع مقدس کاملاً در صحنه بودند و در مقابل دشمن ایستادند و این مسیر را ادامه میدهند.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا اقدامات دولت در حوزه دفاع ملی را مثبت ارزیابی میکند، گفت: «بله؛ دولت به وظایف خود عمل کرده است. البته دولت وظایف دیگری نیز دارد؛ یعنی وظایف دفاع مقدس با وظایف دیگری که در قبال مردم دارد یکی است و هر دو برای مردم است. دولت هم در دفاع مقدس و هم در ارائه خدمات به مردم وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد.» در بخش مهمی از گفت وگو، سردار قریشی در واکنش به برخی مباحث اخیر در زمینه حجاب اظهار داشت که «به نظر من خیلی به مسائل تفرقهافکن ورود نکنیم، اما به هر حال در کشور ما یک فرهنگ دینی و غیرت دینی با سابقه چند هزار ساله حاکم است که باید همه ما به آن احترام بگذاریم و آن را حفظ کنیم.»
نکته مهم در همزمانی این مواضع آن است که سه مقام از سه جایگاه کاملاً متفاوت، اما کلیدی دبیر شورای عالی امنیت ملی، وزیر کشور و جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین به شکل همسو نسبت به فضای بیثبات و متشنج سیاسی هشدار دادهاند. این اشتراک زمانی تصادفی نیست؛ بلکه نشان میدهد هر یک از این چهرهها، با توجه به موقعیت حقوقی خود، از زاویهای خاص به تبعات این بیاخلاقیها آگاهاند.
لاریجانی، بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، بهخوبی از پیچیدگیهای امنیتی و تهدیدهای منطقهای باخبر است و میداند هر سطح از نزاع داخلی، میتواند انسجام ملی را که بزرگترین سد بازدارنده در برابر فشار خارجی است، متزلزل کند. اسکندر مومنی نیز بهعنوان وزیر کشور، مسئول مستقیم حفظ آرامش اجتماعی و سیاسی در داخل مرزهاست و میداند اگر فضای عمومی کشور امنیتی یا ملتهب شود، هیچ انتخاباتی با مشارکت برگزار نخواهد شد و هیچ سیاست توسعهای به ثمر نمیرسد. سردار قریشی، در مقام یک فرمانده نظامی، آن هم از نهاد بسیج نیز از جایگاه میدانی خود میبیند که انسجام اجتماعی، در واقع پشتوانه عملیات دفاعی کشور است و هرگونه تفرقهافکنی، آسیبپذیری امنیت ملی را افزایش میدهد.
در واقع، هشدارهای این سه مقام، در ظاهر لحن ملایم و توصیه ای دارد، اما در باطن نوعی «اخطار درونحاکمیتی» محسوب میشود؛ یعنی آنگونه از هشدار که نه برای افکار عمومی بلکه برای «خودیها» صادر میشود تا مانع از تشدید درگیریهای سیاسی و جناحی شود.
این هماهنگی در پیام، نشان از ارزیابی دقیق نهادهای تصمیمگیر دارد؛ ارزیابیای که میگوید جامعه ایران در وضعیت شکنندهای از نظر روانی و سیاسی قرار دارد و هرگونه رفتار خارج از کنترل، میتواند دامنه بحران را از سیاست به امنیت بکشاند.
اما پرسش اساسی این است که چرا همزمان با این هشدارها، همچنان شاهد برخی تندرویها، بیپرواییهای زبانی و گسترش فضای اتهامزنی هستیم؟ پاسخ را باید در نوعی سوءمحاسبه سیاسی جستوجو کرد. بهنظر میرسد برخی جریانها در ماههای اخیر به این جمعبندی رسیدهاند که پس از پایان جنگ ۱۲روزه علیه ایران، تهدید نظامی اسرائیل و آمریکا کاهش یافته و کشور به ثبات نسبی رسیده است. همین برداشت، آنان را بهاصطلاح به «تنظیمات کارخانه» بازگردانده است؛ یعنی بازگشت به همان الگوهای کنترلی و پرتنش گذشته.
در همین چارچوب، بازتعریف «اتاق وضعیت حجاب» با ۸۰ هزار آمر، افزایش هشدارهای سیاسی علیه چهرههای اصلاحطلب و حتی حملههای رسانهای به دولتمردان فعلی، نشانهای از همین خطای محاسباتی است؛ گویی تصور میکنند با پایان تهدید خارجی، میتوان دوباره میدان داخلی را تنگتر کرد.
اما همانگونه که از لحن علی لاریجانی و سردار قریشی برمیآید، واقعیت میدانی چنین نیست. تهدیدهای بالقوه علیه ایران نه تنها رفع نشده، بلکه در لایههای اطلاعاتی و سایبری همچنان فعال است. به بیان دیگر، آرامش کنونی بیشتر به «آتشبس نانوشته» شباهت دارد تا پایان بحران. برخلاف تصور برخی گروههای سیاسی، جنگ ۱۲ روزه پایان نیافته، بلکه به فاز «بازآرایی اطلاعاتی و روانی» منتقل شده است. در چنین فضایی، کوچکترین شکاف در وحدت داخلی، برای دشمنان خارجی حکم روزنهای است که از آن نفوذ میکنند.
این همان نگاهی است که در پس سخنان اخیر متولیان سیاسی و نظامی کشور نهفته است؛ هشدار نسبت به اشتباهی که بارها در تاریخ تکرار شده است که همان «اشتباهِ عادیسازی بحران» است. آنچه از اظهارات اخیر برمیآید، این است که مسئولان امنیتی کشور نمیخواهند اجازه دهند این چرخه دوباره تکرار شود.
از نگاه آنان، هرگونه حاشیهسازی، اتهامزنی یا تسویهحساب سیاسی در شرایطی که منطقه در آستانه تحولات جدید است، بازی در زمین دشمن محسوب میشود. در نتیجه، پیام آشکار این مواضع یک چیز است؛ «اکنون زمان آرامش، انسجام و تمرکز بر منافع ملی است؛ نه زمانی برای جدالهای جناحی، اتهامزنی و بازگشت به روشهای پرهزینهای که بارها امنیت کشور را در معرض تهدید قرار داده است.»
در تحلیل دقیق آنچه عنوان شد سعید نورمحمدی طی گفتوگو با هفت صبح بر این باور است که «ریشه این هشدارها در درک عمیق متولیان امنیت و سیاست از وضعیت پس از جنگ دوازدهروزه نهفته است.» سخنگوی حزب ندای ایرانیان باور دارد که «در آن نبرد، دو عامل اساسی توانست ایران را در موقعیتی بازدارنده قرار دهد؛ نخست، توان نظامی و دفاعی کشور، و دوم، انسجام و همبستگی ملی مردم که پشتوانهی حقیقی قدرت دفاعی ایران بود.»
به گفته این فعال حزبی، «پس از پایان جنگ، دشمنان خارجی به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند با روش نظامی ایران را به زانو درآورند و به همین دلیل استراتژی خود را بر دامنزدن به اختلافات داخلی و گسست میان مردم و حاکمیت متمرکز کردند». با چنین برداشتی، نورمحمدی تأکید میکند که «بخش عمده سرمایهگذاری رسانهای بیگانگان امروز بر همین حوزه است؛ یعنی بر تخریب پیوند اجتماعی و تضعیف انسجام ملی. از همین روست که متولیان سیاست، امنیت و نظامی کشور بیش از دیگران به خطر این وضعیت آگاهند و هشدارهای آنان نه از سر توصیه، بلکه ناشی از دغدغهای عمیق نسبت به منافع ملی است.»
فعال و تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این پرسش که آیا سخنانی که از سوی چهرههایی چون علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، یا سردار قریشی، جانشین رئیس سازمان بسیج مطرح شده را باید صرفاً «تذکر» دانست یا «پیام هشدار حاکمیتی»، تأکید و تصریح میکند که «مسئله امنیت ملی از جنس توصیه نیست.» به گفته او، «امنیت ملی کشور موضوعی نیست که با خواهش و تعارف حفظ شود، بلکه واقعیتی حیاتی است که مستقیماً با بقای کشور و ثبات آن گره خورده است.»
نورمحمدی در بخش دیگری از گفتوگوی خود، به تحلیل رفتار جریانهای تندرو در فضای پس از جنگ اشاره میکند و معتقد است که «بخشی از نیروهای سیاسی کشور دچار نوعی خطای تحلیلی شدهاند.» او توضیح میدهد که «سیاست ورزی در دوره بحران و پس از یک جنگ باید در نهایت عقلانیت و هوشمندی انجام صورت گیرد که متاسفانه این سیاست ورزی در برخی افراد و جریان ها دیده نمی شود.»
البته این فعال حزبی ترجیح میدهد نگاهی «خوشبینانه» به این تحرکات داشته باشد و آن را ناشی از «غفلت و ناآگاهی بداند، نه لزوماً ارتباط با عوامل بیرونی.» اما نورمحمدی در هر صورت، «این رفتارها را مغایر با آداب سیاستورزی پس از بحران میداند» و به هفت صبح میگوید که «سیاست پس از جنگ باید بر ترمیم اعتماد، تقویت انسجام و بازسازی فضای همکاری استوار باشد، نه بر تفرقه و چالشآفرینی». از دید سخنگوی حزب ندای ایرانیان، «این دوستان هنوز درنیافتهاند که سیاستورزی پس از یک بحران ملی نیازمند بلوغ و درک درست از منافع ملی است، نه بازتولید منازعات کهنه.»
سعید نورمحمدی درادامه گفتوگو به چشمانداز آینده اشاره کرده و تصریح می کند که «علیرغم تلاشهای جریانهای تندرو برای به حاشیه راندن عقلانیت، واقعیت این است که یک اجماع ملی میان سران قوا و نهادهای اصلی نظام سیاسی شکل گرفته است تا کشور وارد مسیر چالشآفرین نشود». او معتقد است که «عقلانیت حاکم بر سطوح بالای تصمیمگیری اجازه نخواهد داد پروژههایی که بر تفرقه و التهاب استوارند، به مطالبه اصلی کشور تبدیل شوند» به باور این فعال سیاسی، «اگرچه برخی از این جریانها همچنان در پی تحقق آرزوهای خود برای بازگرداندن کشور به فضای تنش و کنترل سختگیرانه هستند، اما این خواستهها فعلاً در حد رؤیا باقی خواهد ماند، چراکه ساخت قدرت در ایران امروز به بلوغی رسیده که مصالح ملی را بر رقابتهای جناحی ترجیح میدهد.»
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا