نقش نخبگان فکری در توسعه پایدار

نقش نخبگان فکری در توسعه پایدار

تعامل سازنده میان نخبگان فکری و مدیران اجرایی، در کنار تکیه بر اصولی چون وفاق ملی و کارشناس‌محوری، می‌تواند به توسعه‌ای همه‌جانبه و پایدار منجر شود.

در مسیر توسعه همه‌جانبه و پایدار کشور، نقش نخبگان فکری در تعامل با مدیران اجرایی (یا همان نخبگان ابزاری) بیش از پیش اهمیت یافته است.

دکتر محمود سریع‌القلم در کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی در ایران تأکید می‌کند که برای دستیابی به توسعه پایدار، کشورها نیازمند نخبگان فکری هستند که بتوانند با ارائه دیدگاه‌های استراتژیک و تحلیل‌های عمیق، چارچوب‌هایی برای تصمیم‌گیری و اجرا فراهم آورند.

اهمیت وفاق ملی و کارشناس‌محوری

دکتر مسعود پزشکیان بر اهمیت وفاق ملی و کارشناس‌محوری در مدیریت کشور تأکید دارد. این دو دیدگاه می‌توانند در کنار یکدیگر، نقشه راهی برای بهره‌گیری بهتر از ظرفیت‌های فکری و اجرایی کشور ارائه دهند.
نخبگان فکری با تولید دانش و تبیین راهبردهای علمی، می‌توانند نقش کلیدی در تحقق وفاق ملی ایفا کنند.

وفاق ملی، به معنای دستیابی به اجماع عمومی بر سر اولویت‌های ملی و راهبردهای کلان، نیازمند حضور نخبگان فکری است که بتوانند راه‌حل‌هایی جامع و علمی برای مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی ارائه دهند. این نخبگان باید با بهره‌گیری از دانش میان‌رشته‌ای و آگاهی از مسائل بومی، افقی مشترک برای همگرایی میان اقشار مختلف جامعه و مدیران اجرایی فراهم کنند.

دکتر سریع‌القلم معتقد است که شکاف میان نخبگان فکری و مدیران اجرایی، یکی از مهم‌ترین موانع توسعه در کشورهای در حال توسعه است. نخبگان فکری باید بتوانند ایده‌ها و پیشنهادهای خود را به زبان ساده و عملیاتی ارائه دهند تا توسط مدیران اجرایی به کار گرفته شود. از سوی دیگر، دکتر پزشکیان بر اهمیت تخصص و کارشناس‌محوری در مدیریت کشور تأکید دارد.

اثر نخبگان فکری در جامعه

این دیدگاه نشان می‌دهد که مدیران اجرایی باید از رویکردهای علمی و کارشناسی استقبال کرده و بر مبنای تحلیل‌های نخبگان فکری تصمیم‌گیری کنند. برای هم‌افزایی میان نخبگان و ابزاری رعایت اصول زیر می‌تواند مؤثر و منتج به نتایج مثبت شود.

۱- ایجاد نهادهای مشورتی فراگیر: تشکیل شوراها یا نهادهای مشورتی متشکل از نخبگان فکری و مدیران اجرایی می‌تواند فضایی برای گفت‌وگو و تبادل نظر فراهم کند. این نهادها می‌توانند در زمینه‌های مختلف توسعه، اولویت‌بندی‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان نقش‌آفرینی کنند.
۲- پذیرش اصل کارشناس‌محوری: همان‌طور که دکتر پزشکیان تأکید دارد، مدیران اجرایی باید تصمیم‌گیری‌های خود را بر پایه نظرات کارشناسان و تحلیل‌های علمی انجام دهند و از شخص‌گرایی و تصمیمات مبتنی بر سلیقه اجتناب کنند.
۳- تقویت وفاق ملی از طریق گفت‌وگوهای راهبردی: نخبگان فکری می‌توانند با طرح موضوعات کلیدی و پیشنهاد راه‌حل‌های عملی، بستری برای ایجاد وفاق ملی فراهم کنند. این گفت‌وگوها باید میان گروه‌های مختلف جامعه و با حضور نخبگان اجرایی انجام شود.
۴- تدوین چارچوب‌های توسعه پایدار: تعامل میان نخبگان فکری و مدیران اجرایی باید به تدوین چارچوب‌هایی منجر شود که در آن عدالت اجتماعی، پیشرفت اقتصادی و حفاظت از محیط‌زیست به طور متوازن لحاظ شود.

تعامل سازنده میان نخبگان و مدیران اجرایی، در کنار تکیه بر اصولی چون وفاق ملی و کارشناس‌محوری، می‌تواند به توسعه‌ای همه‌جانبه و پایدار منجر شود. همان‌طور که دکتر سریع‌القلم بر لزوم استفاده از تفکر استراتژیک و علمی تأکید دارد و دکتر پزشکیان ضرورت توجه به وفاق ملی و نظرات کارشناسی را مطرح می‌کند. به نظر می‌رسد تلفیق این دو دیدگاه می‌تواند مسیر توسعه ایران را هموارتر سازد که امیدواریم با درایت و عقلانیت بیشتر توسط دلسوزان نظام مقدس جمهوری اسلامی بدان دست یابیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *