فیلم کوتاه موفقترین مدیوم صنعت سینما ایران

فیلم کوتاه موفقترین مدیوم صنعت سینما ایران

فیلمساز و مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه فیلم کوتاه موفقترین مدیوم صنعت سینما ایران، گفت: حمایت از جوانان در ساخت فیلم به بلوغ ایده ها و رشد سینما کمک می کند. 

پدرام صدرایی در گفتگو با خبرنگار سرمایه فردا با اشاره به اینکه بررسی آمارهای اقتصادی و فرهنگی نشان می‌دهد که سینمای ایران جزو ده سینمای برتر جهان است، گفت: در این ساختار فیلم کوتاه جایگاه ویژه ای دارد. به طوری که شاهد افزایش تعداد تولید و حضور فیلمهای ایرانی در جشنواره‌های خارجی هستیم.

وی افزود: در ۵ سال اخیر بیشتر فیلمسازان فیلم کوتاه در ایران فیلم اولی هستند. این مسأله به دانش آکادمیک گره خورده است و باعث شده دانشجویان به صورت مستقل وارد این صنعت شوند. در حال حاضر یک حلقه گم شده بین دانشگاه و صنعت سینما وجود دارد. به طوری که بسیاری از دانش آموختگان این حوزه بعد از فارغ‌التحصیلی به دلیل هزینه بالای ساخت فیلم استاندارد نمی توانند در این عرصه وارد شوند. به عبارت دیگر ساخت هر فیلم روزانه بین ۷۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان هزینه دارد. به همین دلیل نیازمند حمایت هستند.

نقش فیلم کوتاه در رشد صنعت سینما 

این فیلمساز و مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه برخی از فیلمسازان جوان ایران در بخش فیلم کوتاه به جشنواره اسکار نیز دعوت شده‌اند، تصریح کرد: تاکنون بیشتر مخاطبان فیلمهای کوتاه دانشجویان حوزه هنر بوده‌اند. اما مردم نیز کم کم به این حوزه علاقمند شده‌اند. چراکه برخی ترجیح می‌دهند زمانی را که صرف دیدن یک فیلم داستانی بلند می کنند را برای دیدن ۲۰ فیلم کوتاه اختصاص دهد. این موضوع تحت تاثیر اهمیت زمان و تغییر سبک زندگی است.

او تصریح کرد: به طور قطع میتوان گفت ساخت فیلم کوتاه در نیم قرن اخیر موفق‌ترین بخش در صنعت سینمای ایران بوده است. امروزه برخی استارتاپ ها مانند مدرسه فیلم پدرام صدرایی با حمایت از جوانان زمینه ساخت فیلم کوتاه را فراهم کرده‌اند. به طور قطع این مسأله کمک می‌کند صنعت سینمای ایران رشد بیشتری داشته باشد و ایده‌های جدید در ساخت فیلم وارد این صنعت شود و در نتیجه به رشد مخاطبان کمک کند.

 

پایان چهل‌ودومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران

به روز رسانی خبر ۴ آبان ۱۴۰۴/ پایان چهل‌ودومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، فرصتی است برای تامل در مسیر سینمای کوتاه ایران. رویدادی که با نظمی قابل‌توجه و کیفیتی درخور برگزار شد و بسیاری از حاضران از انسجام اجرایی آن سخن گفتند، اما در دل همین موفقیت ظاهری، نشانه‌ای نگران‌کننده پدیدار است؛ نشانه‌ای که از ضعف روایت و دوری از روح خلاق سینمای کوتاه خبر می‌دهد.

 

رشد فنی و درخشش تکنیکی

از منظر تکنیکی، فیلم‌های این دوره دستاورد مهمی برای سینمای کوتاه به شمار می‌آیند. کیفیت تصویربرداری و طراحی صحنه، استفاده از نور، دقت در تدوین و طراحی صدا، در سطحی حرفه‌ای قرار داشت. بسیاری از آثار، تسلط کارگردانان بر ابزار فنی را نمایش می‌دادند و نشان می‌دادند که نسل تازه فیلم‌سازان با استانداردهای جهانی فاصله زیادی ندارد. آموزش‌های دانشگاهی و کارگاه‌های تخصصی اثر خود را گذاشته‌اند و نتیجه آن در ظاهر فیلم‌ها دیده می‌شود.

اما رشد تکنیکی، وقتی با ضعف روایت همراه شود، تبدیل به پوسته‌ای زیبا و توخالی خواهد شد. در برخی آثار، فرم و قاب‌بندی خیره‌کننده است اما جهان داستانی از معنا تهی است. این ناهم‌خوانی همان نقطه‌ای است که زنگ خطر را به صدا درمی‌آورد؛ جایی که سینمای کوتاه درگیر فرم می‌شود و از جانِ قصه فاصله می‌گیرد.

 

قصه‌پردازی؛ حلقه گمشده

فیلمنامه و قصه‌پردازی در بسیاری از فیلم‌های جشنواره جای کار فراوان دارد. بیشتر فیلم‌ها از ایده‌ای کوچک آغاز می‌شوند و در ادامه از انسجام دور می‌شوند. شخصیت‌ها در سطح می‌مانند و موقعیت‌ها عمق نمی‌گیرند. در پایان بسیاری از فیلم‌ها حس ناتمام بودن یا بی‌تأثیری در ذهن تماشاگر باقی می‌ماند.

این مسئله از سطح تولید فراتر می‌رود و به سیاست‌گذاری‌های کلان سینما برمی‌گردد. جشنواره تهران آینه‌ای است از وضعیت کنونی سینمای ما؛ وضعیتی که نشان می‌دهد استعدادها وجود دارند، اما نیاز به آموزش روایت‌محور و پرورش تخیل در ساختارهای حمایتی احساس می‌شود. اگر این روند ادامه پیدا کند، فیلم کوتاه تبدیل به ویترین زیبایی از آثار بی‌جان خواهد شد.

 

فاصله از روح خلاقه سینمای کوتاه

سینمای کوتاه همیشه قلمروی تجربه و جسارت بوده است؛ جایی برای آزمودن فرم‌های تازه و بیان‌های شخصی. اما در آثار امسال، رگه‌ای از احتیاط دیده می‌شود. فیلم‌سازان بیش از هر چیز به دنبال فیلمی قابل‌نمایش و حرفه‌ای‌اند تا تجربه‌ای خلاق و شخصی.

این تغییر نگاه تا حدی نتیجه ورود جریان‌های سرمایه و شرکت‌های فیلم‌سازی شناخته‌شده است. چنین حمایتی اگرچه باعث افزایش کیفیت تولید می‌شود، اما روح آزاد و مستقل سینمای کوتاه را تضعیف می‌کند. زمانی که هدف اصلی جلب توجه سرمایه‌گذاران باشد، تجربه و ریسک جای خود را به ایمنی و حسابگری می‌دهد.

 

حضور چهره‌ها؛ جذابیت یا محدودیت؟

در این دوره، حضور چهره‌های مطرح سینمای بلند در آثار کوتاه محسوس بود. بازیگران و فیلم‌سازانی که نام‌شان می‌تواند توجه رسانه‌ها را جلب کند، اما همین مسئله ممکن است فضای کشف استعدادهای تازه را محدود کند. وقتی تمرکز تماشاگر روی چهره‌ای شناخته‌شده قرار می‌گیرد، نگاه به محتوای فیلم تضعیف می‌شود.

فیلم کوتاه قرار است سکوی تجربه باشد، نه محل بازتولید شهرت. حضور چهره‌های حرفه‌ای اگر بدون هدف آموزشی یا همکاری خلاق باشد، با ذات این قالب هنری در تضاد قرار می‌گیرد و مسیر فیلم‌سازان جوان را از خلاقیت شخصی دور می‌کند.

 

فیلم کوتاه در معرض صنعتی شدن

در سال‌های اخیر، فیلم کوتاه ایران به سمت صنعتی شدن حرکت کرده است. در ظاهر، این روند نشانه‌ای از رشد و بلوغ است؛ اما هم‌زمان خطر از دست رفتن هویت مستقل این گونه سینمایی را در خود دارد. در جشنواره امسال، سایه شرکت‌های فیلم‌سازی بزرگ در پشت بسیاری از آثار احساس می‌شد. این پدیده هرچند به ارتقای امکانات کمک می‌کند، اما فیلم کوتاه را به ابزار معرفی و جذب تهیه‌کننده تبدیل می‌کند.

جشنواره بیش از هر زمان دیگر به فضایی برای نمایش قابلیت‌های کارگردانان جوان بدل شده تا سرمایه‌گذاران و مدیران فرهنگی آنان را شناسایی کنند. چنین وضعیتی ممکن است در ظاهر مطلوب باشد، اما در بلندمدت، روح تجربه‌گر و جسور سینمای کوتاه را از درون تهی می‌کند.

ضرورت بازنگری در سیاست‌گذاری

فیلم‌هایی که در این جشنواره به نمایش درآمدند، تصویری روشن از وضعیت امروز سینمای ایران ارائه می‌دهند. این آثار نماینده بضاعت کنونی فیلم‌سازان جوان هستند؛ نسلی که ابزار و مهارت فنی را آموخته، اما برای ساختن روایت‌های تأثیرگذار نیازمند حمایت فکری و فرهنگی است.

اگر هدف، رشد سینمای کوتاه به‌عنوان بخشی مستقل از بدنه سینما باشد، باید مسیر سیاست‌گذاری‌ها اصلاح شود. تمرکز باید از رقابت و دیده شدن صرف، به سمت خلاقیت، جسارت و قصه‌گویی شخصی سوق یابد.

چهل‌ودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران از منظر سازمان‌دهی و کیفیت اجرا، تجربه‌ای موفق محسوب می‌شود و جایگاهش در تقویم فرهنگی تثبیت شده است. در کنار این دستاورد، هشدارهایی نیز وجود دارد که به فیلمسازان و جریان غالب سینما بازمی‌گردد: ضعف در روایت، غلبه نگاه بازاری و کمرنگ شدن روح خلاقه.

سینمای کوتاه ایران امروز در نقطه‌ای حساس ایستاده است. اگر جسارت و تخیل دوباره به متن فیلم‌ها بازگردد، این حوزه می‌تواند بستر زایش نسلی تازه از کارگردانان مؤلف باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید