به گزارش سرمایه فردا، چالشهای موجود در زمینه تسهیلات، کمبود و گران بودن مواد اولیه مورد نیاز باعث شده صنایعدستی ایران در بازار جهانی نباشد.
به گزارش سرمایه فردا، حجتالله مرادخانی، پژوهشگر حوزه صنایعدستی: گاهی به حوزههای سهگانه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی روشن میکند که در طول ادوار گذشته بخش صنایعدستی همواره کمتر از دو بخش دیگر طرف توجه وزرا و مدیران استانی قرار داشته است. این در حالی است که فعالان صنایعدستی در طول این سالها به سبب مطلوب نبودن شرایط جهت حضور در بازارهای داخلی و بینالمللی، چالشهای موجود در زمینه اختصاص تسهیلات، معضلات مربوط به کمبود و گران بودن مواد اولیه مورد نیاز و انبوهی از مشکلات دیگر، همواره با شرایط دشوار و پرمخاطرهای رو به رو بودهاند.
باتوجه به این وضعیت، خواست مشترک فعالان صنایعدستی بهرهگیری از مدیران متخصص در این حوزه و تلاش برای تصویب و اجرای کامل قوانین حمایتی از فعالان صنایعدستی کشور است.
آنطور که یکی از پژوهشگران صنایعدستی به «جهانصنعت» گفته به کارگیری مدیران متخصص و نیز تلاش برای قرار گرفتن صنایعدستی در اسناد بالادستی نظیر برنامههای پنجساله توسعه میتواند زمینه را برای عبور از شرایط کنونی و بهبود اوضاع در این بخش فراهم کند.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به سبب آنکه از سه حوزه کاملا تخصصی و جدا از هم تشکیل شده است، ساختاری دارد که باعث میشود هر شخصی که بر مسند وزارتخانه بنشیند، نتواند با هر سه این حوزهها به شکل کامل آشنا باشد. در این شرایط بحث انتصاب مدیران متخصص و لایق در معاونت صنایعدستی و نیز آگاهی کلی مدیران ارشد این حوزه تخصصی از مشکلات آن، بسیار حائز اهمیت است.
یکی از مهمترین مشکلات این بخش آن است که موقعیت صنایعدستی در اسناد بالادستی به سبب آنکه مدیران قبلی پیگیری لازم را نداشتهاند، بهشدت کمرنگ و حتی بیرنگ شده است. زمانی که یک بخش در اسناد بالادستی جایگاهی نداشته باشد قطعا در سطوح پایینتر و در لوایح بودجه و مصوبات مجلس هم محلی از اعراب پیدا نخواهد کرد. پس این بخش باید ترمیم شود و طبیعتا این ترمیم نیز زمانبر است.
دومین مسالهای که باید به آن اشاره داشت این است که ظرفیتهای کنونی صنایعدستی، قوانین موجود و فرصتهایی که قانونگذار در سنوات گذشته در اختیار مدیران و فعالان عرصه صنایعدستی قرار داده است، باید از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود و به عبارت دیگر این قوانین باید التزام اجرایی پیدا کنند. مطمئنا وزیر میراث فرهنگی این اختیار را دارد که مدیران کل استانی را تحت فشار و پیگیری قرار دهد تا از اعتبار صنایعدستی برای بخش دیگری هزینه نشود یا به بیان دقیقتر بودجهای از معاونت صنایعدستی به معاونتهای دیگر انتقال ندهند.
وزیر میتواند بررسی کند که در ۳۱استان ایران نسبت توازن نیروی انسانی در سهمعاونت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، در ادارات استانی به چه شکل است.
واقعیت این است که صنایعدستی وضعیت بسیار نامناسبی دارد و عمده نیروها در بخشهای میراث فرهنگی یا گردشگری هستند.
در استانهایی نظیر سیستانوبلوچستان و کرمان که بزرگترین استانهای ایران بوده و معادل چندین کشور اروپایی هستند، معاونت صنایعدستی استانی نهایتا چهار یا پنج نفر نیروی مرتبط با صنایعدستی دارد و با این میزان نیرو، نمیتوان انتظار داشت که اقدام موثری در این بخش انجام شود.
به نظرم اگر وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به این موارد توجه داشته باشد، میتوان امیدوار بود که شرایط بهتر شده و زمینه برای اقدامات بعدی فراهم شود.
یکی دیگر از مشکلات صنایعدستی فعالیت مدیران غیرمتخصص است. این سبک مدیران به سبب ناآشنایی با حوزه تخصصی صنایعدستی، عموما در دوران فعالیت خود نمیتوانند اقدام موثری برای رفع موانع به انجام رسانند. درواقع ناآشنایی با این حوزه تخصصی موجب میشود به جای آنکه تاکید بر رفع موانع اصلی نظیر ایجاد بازار فروش داخلی و خارجی باشد، مدیر انرژی خود را بر مسائل کماهمیتتر و بعضا نمایشیتری نظیر ثبت شهرهای صنایعدستی و شوهای تبلیغاتی بگذارد.
از نظر کلان و ساختار کلان مدیریت صنایعدستی در طول دورههای گذشته، بزرگترین و مهلکترین خطر، شناخت و اشراف نداشتن مدیران ارشد وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در خصوص این حوزه بوده است.
در واقع مدیران به سبب نداشتن شناخت کافی از ماهیت صنایعدستی، چالشها، مشکلات، فرصتها و تهدیدهای این بخش، عموما تصمیماتی میگیرند که از عواقب و تبعات آن اطلاع ندارند. این شرایط سبب شده در سالهای گذشته باوجود تغییر وزیر و معاونان، به سبب آنکه آدم اهل این بخش بر مسند نمینشیند، عموما شاهد یک دور باطل، تصمیمات بینتیجه و اصولا حرکت رو به تراز منفی باشیم.
درک راهکار درست و کارشناسانه، یک ذهن آشنا و دقیق میخواهد و وقتی کسی درکی در خصوص یک موضوع ندارد، شما اگر بهترین نسخه و تجویز را هم برایش ارائه کنید، احتمال پذیرش آن به همان میزانی است که ممکن است آن را نپذیرد و نتیجه آنکه صرفا انرژی و زمان هدر خواهد رفت. به نظرم تا زمانی که این چرخ باطل در ساختار وزارت میراث فرهنگی و بالاخص در معاونت صنایعدستی شکسته نشود، نمیتوانیم چندان امیدوار باشیم که با آمدن مدیر بعدی، اقدام خاص و اثرگذاری انجام پذیرد.
در نظر داشته باشید همانگونه که بنده بهعنوان یک پژوهشگر حوزه صنایعدستی، حق و صلاحیت ندارم که درباره جراحی قلب یک انسان نظر بدهم. بسیاری از افراد نیز که رشته تخصصی آنها مهندسی، مدیریت و حوزههای تخصصی بیارتباط است، صلاحیت حضور در مسند مدیریت صنایعدستی، تصمیمگیری برای این حوزه و اعمال تصمیمات خطای خود را ندارند.
متاسفانه در دورههای گذشته در کشور فراوان شاهد این دست اتفاقات بودهایم و شوربختانه در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی که بهزعم بنده باتوجه به ظرفیتهای ایران، مهمترین و شاخصترین وزارتخانه کشور است.انتصاب مدیران غیرمتخصص زیاد بوده است. این امر هرساله داغ تلخ پشیمانی و ناکارآمدی را بر جگر بسیاری از فعالان صنایعدستی مینشاند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا