سود باشگاه‌داری فوتبال در ایران

سود باشگاه‌داری فوتبال در ایران

سود باشگاه‌داری فوتبال در ایران به جایی رسیده که در حال حاضر ارزانترین بازیکن فوتبال قراردادی ۲۰ میلیارد تومانی در سال منعقد می‌کند.

به گزارش سرمایه فردا، فوتبال ورزش «جهان متجدد» و همزمان کسب‌وکاری پرسود است.

ورزشی که زمانی یک شور و شوق کاملاً بومی و محدود به جغرافیای باشگاه‌های محلی بود، اکنون به یک فراپدیده جهانی تبدیل شده که بی‌نیاز به ویزا، از سختگیرانه‌ترین مرزها هم می‌گذرد و هواداران شیدایش را متحد می‌کند.

منچستر یونایتد چند دهه است که طرفداران رسمی و ثبت‌شده بی‌شماری در آسیا دارد.

همشهری‌اش منچستر سیتی و رقیب دیرینه‌اش لیورپول، با برپایی اردوهای پیش‌فصل در آسیا، از بلیت‌فروشی تمرین‌هایشان در آن سرزمین‌ها پول درمی‌آورند.

تلاقی فوتبال و تجارت، موجب شده تا این «فراپدیده» توسعه‌ای پرشتاب داشته باشد، اما تجاری شدن فوتبال، به دلیل مستعد بودنش است. ورزش‌های دیگر صاحب چنین استعداد بالقوه‌ای نیستند که این‌چنین تجاری شوند.

قدرتمندی این ورزش تجاری‌شده، برآمده از ویژگی‌هایی است که آن را از هر ورزش دیگری متمایز می‌کند.

به قول استاد رضا داوری‌اردکانی، شاید مهم‌ترین ویژگی فوتبال این باشد که مثل همه شئون تجدد، «جامع تعارض‌ها و تضادهاست».

فوتبال جنگ میان دوستان است و شاید حتی میل جنگجویی و خشونت در گروه‌های مردم را هم تعدیل کند.

«قدرت اشتیاق مشترک» بهترین واژگان برای توصیف بزرگ‌ترین عامل پیونددهنده این جوامع است که عشقشان به این بازی زیبا موجب به هم پیوستن آنها شده و به ظهور قبایل متنوع و پرجنب‌وجوش جهانی در عصر دیجیتال انجامیده است.

با این حال، تاثیر جوامع جهانی هواداران فراتر از تصمیمات در سطح باشگاه است.

آنها نقشی اساسی در پرورش فرهنگ جهانی فوتبال هم ایفا می‌کنند که از مرزها فراتر می‌رود و هواداران را با پیشینه‌های مختلف متحد می‌کند.

ظهور جوامع هواداری بر بسترهای دیجیتالی، کاملاً در راستای تکامل جوامع طرفداری رقم خورده است.

عصر متجدد دیجیتال، جوامعی دگرگون‌شده و جدید را می‌طلبد تا با تاثیر متقابل بر یکدیگر، به توسعه فردی، اجتماعی و تجاری یکدیگر کمک کنند.

یکی از مهم‌ترین محرک‌های تکامل جوامع هواداران فوتبال در سال‌های اخیر، ظهور سریع پلت‌فرم‌های دیجیتال بوده است.

دولت به دنبال سود باشگاه‌داری

این پلت‌فرم‌ها موانع جغرافیایی را شکسته‌اند و به طرفداران از گوشه‌های مختلف دنیا این امکان را می‌دهند تا گرد هم آیند و جوامع جهانی را تشکیل دهند.

اما داستان ما با بخش بسیار بزرگی از جهان تفاوت‌هایی بنیادین دارد.

صرف‌نظر از نوع حکومت‌ها، بیش از نیم‌قرن است که دیدگاه مدیریت کلان حاکم بر کشور، ورزش و فوتبال، حاصل تفکر اشتباهی است که در مقام مقایسه، تفاوت و برتری فوتبال کشورهایی مثل انگلستان و اسپانیا را در حرفه‌ای بودنشان دانسته و این‌گونه پنداشته‌اند که با یک تصمیم و بخشنامه، فوتبال ایران هم حرفه‌ای می‌شود و به کمال می‌رسد.

دخالت حکومت در فوتبال و ورود دولت‌های ادوار مختلف به باشگاه‌داری که سابقه‌ای دیرین هم دارد موجب خلق موجودی به نام فوتبال به اصطلاح حرفه‌ای شده که هرگز به شکلی متناسب توسعه پیدا نکرده و برخلاف فوتبال روز دنیا، به هیچ وجه درآمدزا و تجاری نیست.

این در حالی است که فوتبال بی‌تردید پرطرفدارترین ورزش کشور است و اتفاقاً جوامع هواداری آن در بیشتر شهرهای ایران (مانند تبریز، انزلی، آبادان، بوشهر و…) بسیار ریشه‌دار و پرنفوذ بوده و هستند.

اما برداشتِ از پایه غلط باشگاه‌داری و اداره فوتبال چنان بلایی سر این ورزش آورده که باشگاه‌های به اصطلاح حرفه‌ای حتی نمی‌توانند هزینه‌های جاری خود را تامین کنند، چه برسد به اینکه درآمدزایی از طریق راه‌های معمول مثل حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی و فروش کالاهای هواداری.

دولت جدید اگر می‌خواهد فوتبال به تجارتی سودمند در ایران تبدیل شود، ناگزیر به حمایت واقعی از فراپدیده قدرتمند فوتبال است، نه اینکه مثل بقیه دولت‌های پیش از خود تنها به شعار دادن، واگذاری‌های نمایشی و این جیب به آن جیب کردن اکتفا کند و سایه سنگینش را از سر «ابزار» قدرتمند فوتبال برندارد.

اسپانسری برای باشگاه چقدر درآمد دارد

باشگاه استقلال در فصل ۱۳۷۵-۱۳۷۴، با جذب حامی مالی رسما اسپانسری فوتبال را در ایران کلید زد.

یک‌سال بعد یعنی در فصل ۱۳۷۶-۱۳۷۵، پرسپولیس به‌‌‌عنوان دومین باشگاه ایرانی به گرفتن اسپانسر روی آورد…

در فصل گذشته، آبی‌‌‌های پایتخت، سه‌حامی مالی به نام‌‌‌های کاسکو، رایتل و موبایل آمل داشتند.

مدیران باشگاه استقلال، تنها یک‌روز قبل از آغاز لیگ بیست‌وسوم، اعلام کرده بودند که با شرکت تمشک که صاحب برند کاسکو است، به‌‌‌عنوان یکی از حامیان آبی‌‌‌ها در لیگ بیست‌وسوم به توافق رسیده‌اند.

این در حالی بود که شرکت کاسکو که ادعا می‌‌‌شد یک شرکت عمده‌‌‌فروشی است، هنوز شروع به فعالیت نکرده بود و به نظر می‌‌‌رسید مدیران استقلال با یک اسپانسر خیالی قرارداد بسته‌‌‌اند!

در سوی دیگر، شرکت تمشک که شرکت مادر کاسکو معرفی شده، حتی یک آگهی هم تحت عنوان تمشک یا همان موسسه تجارت‌محور شبکه کسب‌وکار در روزنامه‌‌‌های رسمی کشور منتشر نکرده بود.

مشخص نبود باشگاه استقلال چطور با شرکتی که هیچ اطلاعاتی از فعالیتش وجود نداشت، به‌‌‌عنوان حامی مالی، قرارداد اسپانسری امضا کرده بود!

نکته جالب‌‌‌توجه این است که گفته می‌‌‌شد شرکت کاسکو در ازای قرارگرفتن نامش روی پیراهن استقلال در هر بازی، مبلغ ۶میلیارد تومان به باشگاه پرداخت می‌کند. اما پس از چهار دیدار این اتفاق نیفتاد و چک شرکت کاسکو نیز برگشت خورد!

مالک فروشگاه موبایل موسوی آمل، یکی دیگر از حامیان مالی آبی‌‌‌پوشان نیز در خردادماه امسال به دستور دادستان آمل بازداشت و راهی زندان شد.

این فروشگاه اقدام به پیش‌‌‌فروش موبایل زیر قیمت بازار کرده و بعد از حدود ۶ماه، تعداد زیادی از گوشی‌‌‌های پیش‌‌‌فروش‌کرده را به خریداران تحویل نداده بود.

سود باشگاه‌داری فوتبال در ایران به جایی رسیده که در حال حاضر ارزانترین بازیکن فوتبال قراردادی ۲۰ میلیارد تومانی در سال منعقد می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *