ریسکهای بنگاههای اقتصادی قدیمی بیشتر است جچون انعطاف پذیر نیستند و نمی توانند واکنش سریعی نسبت به تغییرات داشته باشند.
به گزارش سرمایه فردا، در طی چند ساله گذشته شاهد ورشکستگی و از رده فعالیت خارج شدن چندین کارخانه بزرگ و دارای نام و اعتبار چند ده ساله در کشور بوده ایم. انحلال و ادغام دو سه مؤسسه مالی اعتباری و بانکها و یک شرکت بیمه و تعطیلی تعداد زیادی از کارگاههای تولیدی و فروشگاهها در شهرها و روستاها را بچشم خود دیدیم و میبینیم. تعطیلی بسیاری از واحدهای کسب و کار در اثر فوت، پیری، بازنشستگی و مهاجرت صاحبان و مدیران اصلی آنها امری طبیعی، لیکن در بنگاههای بزرگ که اصولاً مالکیت از مدیریت آنها در ساختار سازمانی جداست، علت تعطیلی و اضمحلال آنها با مؤسسات کوچک تفاوتهای اساسی ریسکهای بنگاههای اقتصادی است.
توجه به این تفاوتها و شناخت دقیق ریسکهای بنگاههای اقتصادی در اندازههای مختلف در واقع به تحلیلهای واقع گرایانه اقتصاد کشور منتهی میگردند و گره گشا هستند.
اخیراً یکی از صاحب نظران اجتماعی در گفتگویی با یک سایت اقتصادی به نکته جالبی اشاره کرده: [در این برهه زمانی به جای بنگاه داری باید به بنگاه سازی اهمیت داده شود. وقتی این جمله را خواندم بلافاصله از خود پرسیدم؛ چرا بدون در نظر گرفتن ریسکهای بنگاههای اقتصادی به این نتیجه رسیده است؟
بنگاههای جدید مگر چه کاری انجام میدهند که بنگاههای قبلی از انجام آنها عاجز هستند؟! اینها و سوالات دیگر، ذهن کارآفرینانرا مشغول و به دنبال یافتن پاسخها هستند. در همین زمینه در حین گفتگو با دیگرانی که در فعالیتهای شغلی متفاوت هستند یا خواندن پستهای آنان در جستجوی جوابهایم میگردند.
باید توجه داشت که فرق بین [بنگاه داری] با [بنگاه سازی]در نوع سرمایه گذاری است. راه دوری نرویم. نگاهی به رفتارهای بنگاههای اقتصادی فعال همچون بانکها – شرکتهای بیمه – بورسیها بیاندازیم. از این بنگاههای در حال کار که در چارچوب قوانین و مقررات و ساختارهای خشک سازمانی و تحت نظارت دولتی و سبکهای مدیریتی غیر منعطف و وابسته به بورکراسی هستند. اینگونه سازمانها، نمیتوان نوآوری، خلاقیت و شتاب دهی در تغییر ریل اکوسیستم فضای کسب و کار قدیم به جدید را انتظار داشت. به عبارتی ریسکهای بنگاههای اقتصادی قدیمی بیشتر است جچون انعطاف پذیر نیستند و نمی توانند واکنش سریعی نسبت به تغییرات داشته باشند.
زیرا مدیران و سرمایه گذاران از نسل بیبی بومرها و X ها از دگردیسیهای ناشی از تغییرات موج سوم به موج چهارم اطلاع دقیق ندارند. از پیامدهای انقلابهای چهارم و پنجم صنعتی که در طی ۱۶ ساله اخیر به وقوع پیوسته اند ، خبر ندارند.
آنها از نیازهای آموزشی ،پژوهشی ، تحصیلی و نوع نگرش در حال تکوین نسلهای Z و آلفا اطلاعات چندان عمیقی در اختیار ندارند . با افکار و اندیشههای نسل خود در حال مدیریت و بنگاهداری هستند. با خرید چند کامپیوترها و نصب نرم افزارها و استخدام نسل Z ها و تبدیل آنها از آدمهای خلاق به کاربر بنگاهداری سنتی نمیتواند منشأ تحولات اکوسیستم محیط کسب و کار نوین کشورمان در این عصر دگردیسی عظیم تمدن بشری باشند.
فرقی نمیکند که X ها و Y ها شیکترین لباسها را بپوشند، کروات بزنند و خوش بوترین عطرها و ادکلن ها و جدیدترین گوشیهای همراه را بخرند و گرانترین ماشینها را سوار شوند یا به سبک سنتی دیگری رفتار کنند. مهم طرز اندیشه و تحلیلهایی ست که متعلق به عصر موج دوم صنعت است که گریبانگیر افکار مدیران تصمیم ساز را گرفته و مانع شکل گیری برنامههای توسعه پایدار و متوازن تولید محور بر مبنای اقتصاد دانش بنیان عصر دیجیتال شده است.
لذا پیشنهاد به دولت چهاردهم در هنگامه اجرا قانون برنامه پنج ساله هفتم توسعه اینست ؛ به نسل جوان
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا