فقدان راهبرد صادراتی، و عقبماندگی فناورانه، در کنار عملکرد منفعل و ضعف مدیریت ایمیدرو، باعث شده ظرفیتهای استراتژیک ایران در حوزه معدن به فرصتهایی سوخته بدل شوند.
به گزارش سرمایه فردا، با وجود ذخایر عظیم معدنی و رشد قابلتوجه تولید داخلی، شرکتهای معدنی ایران در سال ۱۴۰۴ نتوانستند جایگاه شایستهای در بازار جهانی صادرات بهدست آورند. ضعفهای ساختاری در حوزه حملونقل، نبود نقشه راه صادراتی در فرآوردههای معدنی، و عقبماندگی فناورانه، ظرفیتهای بالقوه این بخش را به فرصتهایی سوخته بدل کردهاند که بخشی از این مسأله به ناتوانی شرکت مادر تخصصی توسعه و نوسازی معادن یعنی ایمیدرو برمی گردد که با وجود اینکه پهنه های معدنی و صندوق بیمه معادن را در اختیار دارد نقشی ضعیف در توسعه زنجیره معدن تا فلزات ایفا کرده است.
ایران با برخورداری از بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی و ذخایری بالغ بر ۶۰ میلیارد تن، یکی از کشورهای معدنی مهم جهان محسوب میشود. با این حال، عملکرد صادراتی شرکتهای معدنی در سال ۱۴۰۴ فاصلهای چشمگیر با این ظرفیتها دارد. طبق آمار منتشرشده از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن (ایمیدرو)، در چهار ماه نخست سال جاری، حدود ۲۳.۷ میلیون تن محصول معدنی به ارزش ۴.۱۳ میلیارد دلار صادر شده که با وجود افزایش حجم، کاهش ۴ درصدی در ارزش صادرات را نشان میدهد و این نشانهای از افت جایگاه ایران در بازارهای جهانی است درحالی که افزایش نرخ ارز نیمایی سیگنالی برای صادرات بیشتر بود.
صادرات مواد خام یا نیمهفرآوریشده ادامه دارد
بخش عمده صادرات معدنی ایران همچنان به مواد خام یا نیمهفرآوریشده محدود است. فولاد، آلومینیوم و مس سهم بالایی دارند، اما محصولات با ارزش افزوده بالا مانند آلیاژهای تخصصی، قطعات صنعتی یا فناوریهای معدنی تقریباً جایگاهی در صادرات ندارند. این خاممحوری، زنجیره ارزش را ناقص نگه داشته و مانع از خلق درآمدهای پایدار شده است.
زیرساختهای ناکارآمد نیز مزید بر علت شدهاند. حملونقل ریلی فرسوده، بنادر غیرتخصصی و هزینههای بالای ترانزیت، مزیت جغرافیایی ایران را بیاثر کردهاند. این ضعفها نهتنها هزینه صادرات را افزایش دادهاند، بلکه توان رقابت را نیز کاهش دادهاند. درحالی که این شرکتهای معدنی که صدها هزار میلیارد تومان در سال درآمد دارند باید در سرمایهگذاری در زیرساختها نیز اقدام کنند
در کنار این ضعف، نبود راهبرد صادراتی منسجم نیز به چشم میخورد. شرکتهای معدنی ایران مانند گلگهر، چادرملو، گهر زمین و صبانور فاقد برنامهریزی هدفمند برای ورود به بازارهای بینالمللی هستند. در حالی که رقبای منطقهای مانند ترکیه، عربستان و امارات با دیپلماسی اقتصادی فعال و حمایتهای دولتی در حال گسترش نفوذ خود در بخش معدن و صنایع معدنی هستند، این عملکرد شرکتهای داخلی باعث میشود که ایران همچنان بدون نقشه، در حاشیه رقابت باقی بماند.
البته نباید نادیده گرفت که زیرساختهای ناکارآمد نیز مزید بر علت شدهاند. حملونقل ریلی فرسوده، بنادر غیرتخصصی و هزینههای بالای ترانزیت، مزیت جغرافیایی ایران را بیاثر کردهاند. این ضعفها نهتنها هزینه صادرات را افزایش دادهاند، بلکه توان رقابت را نیز کاهش دادهاند. درحالی که این شرکتهای معدنی که صدها هزار میلیارد تومان در سال درآمد دارند باید در سرمایهگذاری در زیرساختها نیز اقدام کنند.
درواقع تحریمهای بانکی و مشکلات در نقلوانتقال ارز، کشور را از جذب سرمایهگذاری خارجی و انعقاد قراردادهای بلندمدت محروم کردهاست به همین دلیل شرکتهای معدنی و فولادی باید این ضعف را جبران کنند. سپس می توانند با صادرات هزینههای سرمایهگذاری شده در بخش زیرساختهای ریزی و دریایی را جبران کنند.
از طرف دیگر، عقبماندگی فناورانه نیز یکی از موانع جدی است. در حالی که کشورهای پیشرو از فناوریهای نوین مانند استخراج هوشمند، مدیریت انرژی و بازیافت پسماند بهره میبرند، بسیاری از شرکتهای ایرانی هنوز با تجهیزات قدیمی و روشهای سنتی فعالیت میکنند عاملی که بهرهوری و کیفیت را کاهش داده است.
ضرورت اصلاحات مدیریتی در ایمیدرو
سال ۱۴۰۴ میتوانست نقطه عطفی در صادرات معدنی ایران باشد، اما در عمل، شرکتهای معدنی مانند گلگهر، چادرملو، گهر زمین و صبانور نتوانستند از ظرفیتهای استراتژیکی ایران، منابع داخلی و تقاضای جهانی بهرهبرداری کنند. رشد تولید بهتنهایی کافی نیست؛ بدون زیرساخت مناسب، راهبرد صادراتی، سرمایهگذاری فناورانه و دیپلماسی اقتصادی فعال، صادرات معدنی ایران همچنان در سطحی محدود باقی خواهد ماند. برای عبور از این وضعیت، اصلاحات مدیریتی در ایمیدرو و بازنگری در سیاستهای کلان معدنی، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
توجیه این مسأله این است که در کنار ضعفهای ساختاری شرکتهای معدنی، عملکرد سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) در سال ۱۴۰۴ با انتقادهای جدی مواجه است. این نهاد که باید نقش راهبردی در سیاستگذاری، هدایت سرمایهگذاری و همراستاسازی فعالیتهای معدنی با تحولات جهانی ایفا کند، نتوانسته است معادن ایران را در مسیر بهرهبرداری هدفمند از منابع استراتژیک بهویژه عناصر نادر خاکی و ورود مؤثر به بازارهای جهانی قرار دهد.
در شرایطی که تقاضای جهانی برای عناصر نادر خاکی بهویژه در صنایع نوین مانند انرژیهای تجدیدپذیر، خودروهای برقی و تجهیزات الکترونیکی بهشدت افزایش یافته، ایران با وجود دارا بودن ذخایر قابلتوجه، هنوز فاقد برنامه عملیاتی برای استخراج، فرآوری و صادرات این عناصر است. ایمیدرو در سالهای اخیر بیشتر بر توسعه زنجیره فولاد و فلزات پایه متمرکز بوده و از فرصتهای راهبردی در حوزه عناصر نادر خاکی غفلت کرده است فرصتهایی که میتوانستند ایران را به بازیگری مهم در زنجیره تأمین جهانی بدل کنند.
از سوی دیگر، نبود نقشه راه صادراتی منسجم و عدم حضور مؤثر در بازارهای هدف، باعث شده صادرات معدنی ایران همچنان به کشورهای محدود و با مدلهای سنتی وابسته باشد. ایمیدرو بهعنوان نهاد بالادستی، نتوانسته است سازوکاری برای شناسایی بازارهای نوظهور، تسهیل قراردادهای صادراتی یا جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه معدن طراحی کند. در نتیجه، صادرات معدنی ایران نهتنها متنوع نشده، بلکه در برابر نوسانات قیمتی و محدودیتهای سیاسی آسیبپذیرتر شده است.
همچنین، در حوزه فناوری و نوآوری، ایمیدرو نتوانسته پیوند مؤثری میان دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و بخش معدن برقرار کند. در حالی که کشورهای پیشرو در حال حرکت بهسوی استخراج هوشمند، مدیریت سبز منابع و بازیافت مواد معدنی هستند، ایران همچنان درگیر روشهای سنتی و بهرهبرداری کمبازده است. این عقبماندگی فناورانه، نهتنها بهرهوری را کاهش داده، بلکه امکان رقابت در بازارهای جهانی را نیز محدود کرده است.
در مجموع، اگرچه ایمیدرو در برخی پروژههای زیرساختی و توسعهای به صورت سنتی نقشی ضعیف داشته، اما در ایفای نقش راهبردی خود برای همراستا کردن معادن ایران با تحولات جهانی، ناکام مانده است. بدون بازنگری در مأموریتها، چابکسازی ساختار و تمرکز بر مزیتهای رقابتی نوین، این نهاد نمیتواند موتور محرک صادرات معدنی ایران در دهه پیشرو باشد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا