سعید میرزامحمدی در این یادداشت تحلیلی، با نگاهی انتقادی به سیاستهای تنظیمگرایانه و تقاضامحور دولتها، از ناکارآمدی اقتصاد دستوری در ایران سخن میگوید. او با مرور پنج دهه مداخلهگری، تأکید میکند که تنها راه برونرفت از بنبست فعلی، تجربهای جسورانه از اقتصاد آزاد است—نه بهعنوان نسخهای وارداتی، بلکه بهعنوان ضرورتی ملی برای احیای تولید، مهار رانت، و بازگرداندن تعادل به رابطه تولیدکننده و مصرفکننده. این مسیر، اگر با اعتماد به نسل جوان و اصلاحات تدریجی همراه شود، میتواند آیندهای رقابتپذیر و پایدار برای اقتصاد ایران رقم بزند.
به گزارش سرمایه فردا، در دوران جوانی دانشجویی، همیشه چالشی در ذهن داشتم که مگر میتوان همزمان هم از تولیدکننده حمایت کرد هم از مصرف کننده؟! حمایت سیاستی یا تنطیم مآبانه از یکی، قطعا دیگری را به ورطه نابودی می کشاند. البته امروز دلیل آن چون روز بر هر کسی آشکار هست: مشکل تولید کننده، هزینه های بالای تولید است که سیاستهای تقاضامحور نه تنها مرهمی برآن نیست، بلکه نمکی است بر زخم.
پس چرا دولتمردان همچنان از راهکارهای تنظیم بازار یا سیاستهای اقتصادی تقاضا محور حمایت می کنند؟ چون ماهیت این ابزار، اثر بخشی کوتاهمدت آن هست. دولتمرد فرصت محدودی چند ساله دارد. لذا بسته به اینکه اکنون فشار بیشتر بر کدام قشر تولیدکننده یا مصرف کننده است، از او حمایت میکند تا رای جمع کند و کاری ندارد که سیاست او در درازمدت آثاری مخرب بر هر دو طرف برجای میگذارد. باکی نیست: وی در آن دوران در مسند قدرت و پاسخگو نیست و در کمال آرامش با منافع رانتی حاصل از دوران مسئولیت، در دیار فرنگ گذار عمر میکند!
به قول خروشچف «برای اینکه بر مسند قدرت باقی بمانی، باید گاهی سیاستمدار باشی»!
شکی نیست که حرکت چکشی برای تبدیل اقتصاد دستوری به اقتصاد آزاد، چالش های اجتماعی فراوانی در پی خواهد داشت. اما تداوم روند فعلی تنظیم بازار به ناکجاآبادی بن بست میرسد.
الان بیش از ۵ دهه از غلبه تفکر مداخله گر در اقتصاد ایران میگذره و میبینیم که توزیع درآمد را شدیدا نامتعادل کرده، فضا را برای رانت خوارها تسهیل کرده و پای خود را تا سرحد مرگ بر گلوی تولید کننده و مصرف کننده فشار داده است. هر بار هم صحبت از آزادسازی اقتصاد میکنیم، عده ای با استفاده از واژگان انگلیسی «لیبرال»، انگ آمریکایی بودن به آدم میزنند. اخیرا در مناظره ای دیدم که مقام دولتی رانتخواری که با ارز ترجیحی واردات و فروش محصول وارده به قیمت آزاد، به ثروتی نجومی رسیده میگفت «ایده اقتصاد آزاد ایده ای صهیونیستی است»!
میگویند اقتصاد آزاد جواب نمیدهد! بایدچشمانمان را بشوییم. راهکار آزادی اقتصادی انقدرها هم مشکل نیست. پدر جان بیش از ۵ دهه اقتصاد دستوری جواب داد؟ اوضاع بهتر شد؟ چرا برای بازه ای ۱۰ ساله اقتصاد آزاد را تجربه نکنیم؟ ۱۰ سال، فرصت مناسبی است، زیرا: فرصت لازم برای کاهش سالانه ۱۰-۲۰ درصدی تعرفه گمرکی و رشد کیفیت محصول داخلی بدون فشار به مصرف کننده هست.
فرصت لازم برای حذف تدریجی و منظم یارانه برق و گاز و … برای صنایع فولاد و پتروشیمی و … بدون افزایش شدید قیمت و کمترین فشار به مصرف کننده هست. فرصت لازم برای آزادسازی تدریجی بهای آب و برق و گاز و بنزین با کمترین آسیب به قشر مصرف کننده هست و…
باور قلبی دارم که نسل جوان توانمند، همانهایی که با مهاجرت از ایران به لیدرهای تولیدی در کشورهای غربی تبدیل می شوند، قدرت لازم برای افزایش کمی و کیفی تولید و افزایش رقابت پذیری اقتصاد در بازه زمانی کوتاهمدت را دارد، اگر باورشان کنیم و فضای لازم را در اختیارشان بگذاریم.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا