دلایل نفی حقوق مالکیت توسط مارکس
دلایل نفی حقوق مالکیت توسط مارکس

به گزارش سرمایه فردا، جمع‌گرایی مشکل زای روسو مقدمه ای برای نفی حقوق مالکیت توسط مارکس است.

به گزارش سرمایه فردا پیش از اینکه مارکس جمع‌گرا به مقابله با حقوق بشر مدرن در حقوق مالکیت بپردازد. این روسو فیلسوف نیمه رمانتیک فرانسوی بود که تخم جهالت ضد حقوقی نفی مالکیت خصوصی را در دوره مدرن کاشت. پس می توان روسو را نیای راستین کمونیسم مارکس دانست و وجوه رمانتیک مشترک این دو را ارزیابی کرد.
روسو می‌گوید:«لازم است در این جا بگویم که نظرم این نیست که حقوق مالکیت خصوصی را به کلی نابود کنم. چون چنین چیزی غیر ممکن است، بلکه امیدوارم که آن را در تنگ ترین حصارها محصور کنم. برای آن اندازه و قاعده ای برقرار کنم، مانعی بر سر راه گسترش آن قرار دهم تا آن را مهار کند و برای همیشه تحت انقیاد مالکیت عمومی قرار دهد. در یک کلمه به همان اندازه که میل دارم مالکیت عمومی گسترده و نیرومند باشد، آرزو دارم که مالکیت خصوصی تا آن جا که امکان دارد به همان نسبت محدود و ضعیف باشد. به همین دلیل است که از قرار دادن بسیاری از چیزها در محدوده این حقوق مالکیت اجتناب میکنم. چیزهایی که دارنده آن اختیاری بی چون و چرا بر آن چیزها خواهد داشت، مثل پول که به راحتی می توان آن را از چشم بازرسی عمومی پنهان نگه داشت.»

نقش روسو در موضع‌گیری مارکس در حقوق مالکیت

در این متن به وضوح مشخص است ایده رمانتیک و ضد مدرن روسو چگونه در تزهای ضد حقوق مدرن مارکس استمرار داشت. اشتباه بزرگ این رمانتیکها این بود که درک درستی از حکومت قانون نداشتند.
هم مارکس هم روسو نمی فهمیدند که اثرات مخرب سو استفاده از مالکیت را باید با نظام قانونی کنترل کرد و نه با تحدید و تعدی و سرقت اموال مردم. قانون صحیح حقوق بشری باید مانع شود تا فرد ثروتمند و مالک حق غیر را پایمال کند. همچنان که فرد غیر مالک هم حق دزدی از کار و پایمال کردن حق صاحبکار را ندارد.
این بازگشتی ارتجاعی و رمانتیک به پیش مدرن است. این اشتباه مثل این است که برای جلوگیری از قتل با چاقو به جای ایجاد نظام قانون و مجری و قضاوت درست قانونی و آموزش و فرهنگ سازی و… را اصلاح کرد، تولید و ساخت و داشتن خود چاقو را ممنوع کنیم.