جنگ سوریه بعد از آتش بس در لبنان اتفاق افتاد اما گروه تحریرالشام از قبل آماده نبردی بزرگ شده بود. در این سناریو گفته میشود ترکیه و برخی کشورهای منطقه نقش دارند.
به گزارش سرمایه فردا، حلب تحت کنترل تحریرالشام قرار گرفته است. گویا هدف این گروه حذف اسد و تحت فشار قرار دادن گروههای مقاومت با توسعه جنگ سوریه با حمایت پشت پرده خارجی است. پیش تر نیز حزب الله با وجود در جریان بودن نبرد غزه و برخلاف انتظارات پیشین مبنی بر بودن و ماندن در کنار حماس تا پیروزی نهایی، تن به آتش بس با دولت اسرائیل (اشغالگر) داد. غزه نیز تحت رهبری بقایای حماس در قالب ویرانهای سرتاسری به امید آتش بس نفس میکشد. کرانه باختری نیز به گروگانی دائمی میماند که هرگاه فاشیستهای اسرائیلی بخواهند در اختیارشان است. چنان چه بخواهیم موقعیت سه جبهه سوریه، جنوب لبنان و غزه را در یک گزاره جای دهیم، توان نوشت:
محور مقاومت از منظر شاخصهای استراتژی، در شرایط پدافندی است. مفهوم و ابعاد اصطلاح کلیدی موقعیت پدافند استراتژیک برای استراتژیست ها گویا است. تا هنگامی که جنگ در سوریه با انفعال سپاهی و لشگری در وضعیت پدافندی هستند، نه تنها نمیتوان امیدی به پیروزی اش داشت. بلکه احتمالاً در شرایط شکست و بلکه فروپاشی و نابودی قرار میگیرد. ولی چرا محور مقاومت جنگ سوریه از جایگاه آفند به موقعیت پدافند کشیده شد؟
ملتها و تشکلهای تشکیل دهنده محور مقاومت، پول و اعتبار کافی برای آفندی ماندن ندارند؛ سهل است که بیشینه توان آنها گذران زندگی در قالب معیشتی است. به گمان منحنی آفندی- پدافندی و توان ارزی-اعتباری مثلاً جمهوری اسلامی با هم در یک راستا قرارگرفته و همخوانی دارند؛
کارآمدی دفاعی محور مقاومت از جمله حزب الله، حماس، حوثی ها، سپاه قدس، تشکلهای عراقی نه تنها ضعیف نیست، که برجسته بوده است. ولی این قوا با وجود توانمندی در تاکتیکها، مغلوبان استراتژی بد شده است. بدیهی است که ایران و محور مقاومت، در مقیاس کلی و همه جانبه، بدون داشتن پشتیبان تنها قادرند بر نبردهای کربلا-عاشورایی تمرکز کنند.
یکی از اشتباهات شگفت نادیده انگاری توان دولتهای مرکزی و خواستههای اکثریت ملت در تشکیل محور مقاومت بوده است. امروز حزب الهه نقش زیادی در منطقه ندارد چون دوسوم دیگر لبنانیها اعم از اهل تسنن و مارونی ها هم با مواضع حزب الله موافق نبوده اند. تجهیز حشدالشعبی باید در راستای منافع منطقهای بوده به همین دلیل باید جنگ سوریه با استفاده از همین ظرفیتها مدیریت شود. به طور قطع اگر در این آزمون بزرگ از آن استفاده نشود سرنوشتی مانند حزب الله خواهد داشت.
به گمانم ساده لوحی است که تصور شود دولتهای عراق و لبنان وجود تشکیلات و ارتشهای مسلح خارج از ارتش را تحمل کنند. همین گونه است که در زمان نییاز این گروهها پا پس می کشند.
جنگ سوریه شاید با همراهی قاطبه ملت تا حدودیحل شدنی بود. ولی شوربختانه از درون هم تقریباً آحاد ملت سرسازگاری با رویکردهای حکومت اسد، از جمله در سیاست خارجی ندارند. دور از انتظار نیست با وجود بقای شرایط و سازوکار کنونی، یعنی بنیه ضعیف اقتصادی، استمرار نبود پشتیبانی قدرتهای بزرگ، استراتژی ملی گرایانه دولتها و تشکلهای عضو محور مقاومت، دیگر دوره پیروزیهای بزرگ این محور به پایان رسیده باشد.
با فرض این شرایط جنگ سوریه تا پایان آذرماه خاتمه مییابد و حکومت خاندان اسد دچار فروپاشی می شود. تاکنون نیرویی که بتواند جلوی سرعت شگفت تحریرالشام را بگیرد قد علمنکرده است.
حزب الله که در حال جمع و جور کردن خود و تمرکز بر آتش بس با اسرائیل (اشغالگر) و حواشی آن است. از عراق و نیروی پرسر و صدای حشدالشعبی همخبری نیست. سپاه قدس به نظر میرسد با اقتدار دوره سپهبد سلیمانی فاصله دارد. کارکرد نیروی هوایی روسیه نیز نسبت به گذشته تقلیل یافته و فاقد نیروی هماهنگ مناسبی در زمین است. ارتش سوریه هم که هیچگاه جنگنده نبوده و بیشتر کاراکتر کودتا را داراست.
با این همه احتمال تکوین دولتی بنیادگرا در شامات بعید به نظر میرسد. گرچه ترکیه چند روز است مهار این قوا را برای مدتی کوتاه تا تسلیم و یا فروپاشی خاندان اسد و علویون رها کرده است. ولی بعید به نظر میرسد پس از پایان یافتن ماموریتشان تحمل استقرار حکومتی بنیادگرا را در همسایگی خود داشته باشد.
با اینهمه، تحریرالشام موجبات سرور و شادمانی همه گروههای تکفیری و بنیادگرای عقب مانده شده است. از طالبها تا حماس و فرمانده ارشدش خالد مشعل. بوکوحرام، بقایای القاعده و داعش این روزها بهترین لحظات را میگذرانند. طالبها هرگز اندیشه خراسان بزرگ مشتمل بر اشغال نیمه خاوری ایران را رها نکرده اند. تحریر الشام ضمن پای بندی به الگوهای داعش نوین نیز در اندیشه تجدید خلافت اموی و عباسی است.
حیات سیاسی خاورمیانه به کدامسو کشیده میشود؟ در غیاب آمریکا، ناتو و روسیه ی ناتوان، کدامین نیرو سدی چشمگیر در برابر نیروی واپس گرای تحریرالشام و تجدید حیات داعش خواهد بود؟ باور کردنی نیست که جایگزین حکومت لائیک و دیکتاتور اسد نظامی واپسگرا، عقب ماندهتر و قرون وسطایی باشد.
منبع و سرچشمه حرکت تحریر الشام و جنگ سوریه، ارتش و سازمان اطلاعات ملی (میت) است. یادمان نرود که ارتش ترکیه افزون بر حمایت از شورشیان مسلح سوری، همچون ارتش آزاد که امروزه به نام ارتش ملی سوریه شناخته میشود، در آموزش و سازماندهی گروههای تکفیری و بنیادگرای ضد بشار هم دست داشت.
رسانههای با گرایش رادیکال ترکیه دهها گزارش در این باره منتشر کردند. به عنوان مثال دستکم طی سه سال اخیر تحریر الشام زیر نظارت ارتش و میت به آموزشهای کلاسیک پرداخته و با حفظ روحیه جهادی تحت آموزشهای سخت و با دیسیپلین نظامی قرار گرفته اند. دستکم ۸ مرکز آموزشی در سوریه اشغالی و نیز استانهای جنوبی ترکیه مخصوص آنها مجهز و راه اندازی شده است. افزون بر این صدها رزمنده اویغور و حتی تاتار و چچنی نیز به این تشکیلات افزوده شدند.
مسلم است که هزینه سازماندهی و تجهیز چنین تشکیلاتی برای جنگ سوریه نمیتواند از سوی پرزیدنت اردوغان تاجر مسلک و کابینه اش تأمین شود. ارتش ترکیه در این زمینه بر دلارهای نفتی برخی دولتهای جنوب خلیج فارس متکی است.
هم چنین مناسبات نزدیک و تو در تو و همکاری گسترده میت با آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، موساد، سازمانهای اطلاعاتی اروپای غربی مانند بریتانیا و آلمان فدرال به گونهای سیستماتیک در جریان است. (منبع: پاکسازی های پس از کودتای ترکیه به سازمان اطلاعات ملی رسید.). چگونه میتوان پذیرفت که حرکت گسترده تحریرالشام در جنگ سوریه بدون اطلاع دقیق این سازمانها صورت گرفته باشد؟! چنان که منابع اسرائیلی اذعان کردند که از روزها پیش در جریان آماده سازی تحریرالشام بوده اند.
البته پشتیبانی ترکیه از تحریرالشام داعش مسلک، بدین معنی نیست که آنکارا خواهان تشکیل دولتی بنیادگرا در سوریه و همسایگی ترکیه است. چنین حمایت و راه اندازی سپاه داعش گونه ترکیبی و چند ملیتی (عرب، اویغور و..) موقتی و تنها در جهت دستیابی به چهار هدف زیر است:
۱- حذف کردهای سوریه از معادلات به عنوان بازیگر عمده؛
۲- خشنود کردن سه بازیگر عمده: دولتهای ثروتمند عرب، اسرائیل و لابیهای توانمندش و ترامپ به عنوانرئیس جمهور سرنوشت ساز آتی؛
۳- تضعیف ایران؛
۴- وابسته کردن سوریه به خود در قالب دولت سازی.
تحریرالشام با آگاهی از فساد گسترده درون ارتش و دولت فاسد و درهم ریخته سوریه و ناتوانی پشتیبانان خارجی ، دست به چنین حرکتی زده است. البته زمان، جغرافیا و چگونگی تهاجم نیز از سوی سازمانهای اطلاعاتی بهفرماندهان این تشکل بنیادگرا ارائه شده است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا