در شرایطی که اقتصاد ایران با تحریم، کمبود سرمایهگذاری و محدودیتهای زیرساختی مواجه است، رسمیت یافتن مدل «تولید بدون کارخانه» یا ODM میتواند نقطه عطفی در تحول صنعتی کشور باشد. این الگو با تمرکز بر طراحی، برندسازی و مدیریت زنجیره تأمین، راه را برای ورود شرکتهای دانشبنیان، استارتاپها و صادرکنندگان به عرصه تولید هموار میکند.
به گزارش سرمایه فردا، در جهانی که مزیت رقابتی دیگر در مالکیت کارخانه خلاصه نمیشود، ایران نیز گام مهمی در مسیر تحول صنعتی برداشته است. با تصویب رسمی مدل تولید بدون کارخانه توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت، شرکتهای طراحیمحور اکنون میتوانند بدون داشتن خط تولید، وارد چرخه تولید و صادرات شوند. این مدل که سالهاست در اقتصادهای پیشرفته و نوظهور رواج دارد، به شرکتها اجازه میدهد با تمرکز بر نوآوری، بازاریابی و برندسازی، محصولات خود را از طریق پیمانکاران صنعتی تولید کرده و با نام خود عرضه کنند. در شرایطی که تحریمها، کمبود تجهیزات و ریسک سرمایهگذاری صنعتی، تولید سنتی را با چالش مواجه کرده، ODM میتواند به الگویی برای عبور از محدودیتها و ورود به زنجیره ارزش جهانی تبدیل شود. این گذار، اگر با حمایتهای حقوقی و اتصال به شبکههای تولید بینالمللی همراه شود، میتواند ایران را از مصرفکننده صرف به بازیگری فعال در اقتصاد جهانی بدل سازد.
بلاخره «تولید بدون کارخانه» یا ODM در ایران به رسمیت شناخته شد آنهم در شرایطی که اقتصاد ایران با محدودیتهای ناشی از تحریمهای بینالمللی، کمبود سرمایهگذاری صنعتی و دشواریهای تأمین تجهیزات تولیدی مواجه است، این الگوی بهعنوان یک راهکار نوین، پیشتر در صنایع فناوریمحور مانند تلفن همراه و تجهیزات الکترونیکی مطرح شده بود، اکنون با مصوبات جدید وزارت صنعت، معدن و تجارت، وارد فاز اجرایی شده و میتواند نقش مهمی در بازتعریف تولید صنعتی در ایران ایفا کند.
این مدل تولید به شرکتهایی اشاره دارد که بدون داشتن خطوط تولید یا مالکیت فیزیکی کارخانه، اقدام به طراحی محصول، ثبت سفارش تولید، و عرضه آن با برند خود میکنند. در این الگو، تولید فیزیکی توسط پیمانکاران صنعتی انجام میشود، اما طراحی، کنترل کیفیت، بستهبندی و بازاریابی در اختیار شرکت سفارشگذار است. این مدل، سالهاست در اقتصادهای نوظهور و حتی پیشرفته، بهویژه در حوزه فناوری، پوشاک، لوازم خانگی و تجهیزات پزشکی رواج دارد.
در اقتصاد تحریمی ایران، که واردات تجهیزات صنعتی با محدودیت مواجه است و سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی با ریسک بالا همراه شده، تولید بدون کارخانه میتواند مزایای متعددی به همراه داشته باشد. از جمله کاهش هزینههای سرمایهگذاری ثابت، چرا که شرکتها بدون نیاز به ساخت کارخانه، وارد چرخه تولید میشوند. همچنین این مدل موجب افزایش انعطافپذیری تولید میشود و امکان تغییر سریع خطوط تولید بر اساس تقاضای بازار را فراهم میآورد. شرکتها میتوانند با تمرکز بر طراحی و بازاریابی، برند خود را در بازار داخلی و خارجی تثبیت کنند. حذف موانع مالکیت صنعتی نیز ظرفیت صادراتی را افزایش میدهد و شرکتها قادر خواهند بود محصولات خود را در خارج از کشور تولید و صادر کنند. علاوه بر این، تولید بدون کارخانه زمینه ورود شرکتهای دانشبنیان و فناور را به عرصه تولید فراهم میکند؛ استارتاپها میتوانند بدون سرمایهگذاری سنگین، وارد بازار شوند و نقشآفرینی کنند.
در نشست اخیر اتاق بازرگانی ایران، اعلام شد که تولیدکنندگان بدون کارخانه از این پس میتوانند گواهی فعالیت رسمی از وزارت صمت دریافت کرده و نسبت به ثبت سفارش کالا اقدام کنند. این مصوبه، عملاً تفاوت حقوقی میان تولیدکنندگان دارای کارخانه و فاقد کارخانه را حذف کرده و مسیر فعالیت شرکتهای طراحیمحور را هموار ساخته است. نمایندگان بخش خصوصی نیز در این نشست تأکید کردند که در صورت بروز مشکلات اجرایی، کارگروهی با حضور نمایندگان دولت، مجلس و قوه قضاییه برای پیگیری موضوع تشکیل خواهد شد.
اگرچه تولید بدون کارخانه در ایران هنوز در مراحل ابتدایی توسعه قرار دارد، اما برخی برندها و شرکتها پیشتر از این مدل بهره بردهاند. از جمله برند جیالایکس (GLX) که در برخی دورهها از ظرفیت تولید خارج از مالکیت مستقیم خود استفاده کرده است. همچنین ایرانتلکام و برندهای نوظهور حوزه تجهیزات دیجیتال، از مدل ODM برای تولید در چین و عرضه در ایران بهره گرفتهاند. برخی برندهای پوشاک و لوازم خانگی نیز با ثبت سفارش تولید در کارگاههای صنعتی داخلی یا خارجی، محصولات خود را با برند ایرانی عرضه کردهاند.
با توجه به رسمیت یافتن این مدل، انتظار میرود در آینده نزدیک شاهد رشد قابل توجه شرکتهای طراحیمحور در حوزههای مختلف باشیم؛ از صنایع غذایی و آرایشی تا تجهیزات پزشکی و فناوریهای نوین. همچنین، این مدل میتواند به توسعه صادرات غیرنفتی کمک کرده و مسیر تازهای برای رشد اقتصادی در شرایط تحریم فراهم آورد.
تولید بدون کارخانه نهتنها یک مدل اقتصادی، بلکه یک راهبرد ملی برای عبور از محدودیتهای ساختاری و تحریمی است؛ راهبردی که اگر با حمایتهای قانونی، تسهیل ثبت سفارش و دسترسی به زنجیره تأمین جهانی همراه شود، میتواند به یکی از موتورهای محرک اقتصاد ایران تبدیل شود.
در حال حاضر سرعت تحول صنعتی با شتابی بیسابقه پیش میرود، مدل «تولید بدون کارخانه» به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد کالامحور بدل شده است. این شیوه، که نخست در صنایع فناوری و پوشاک جوانه زد، حالا در گسترهای وسیعتر از لوازم خانگی گرفته تا تجهیزات پزشکی و حتی صنعت خودرو، حضوری پررنگ دارد. شرکتهایی که به این مدل روی آوردهاند، با کنار گذاشتن سرمایهگذاریهای سنگین در زیرساختهای تولیدی، تمرکز خود را بر طراحی، نوآوری، بازاریابی و مدیریت زنجیره تأمین گذاشتهاند؛ و همین تمرکز، برگ برندهای شده برای رقابت در بازارهای جهانی.
بر اساس دادههای معتبر بینالمللی، گردش مالی شرکتهای بزرگ فعال در حوزه ODM به دهها میلیارد دلار در سال میرسد. نمونه بارز آن، شرکت تایوانی Compal Electronics است؛ یکی از غولهای تولید لپتاپ و تجهیزات الکترونیکی که برای برندهای شناختهشدهای چون Dell، HP و Lenovo محصول تولید میکند. جالب آنکه هیچیک از این کالاها با نام Compal به بازار عرضه نمیشوند. این شرکت صرفاً نقش تولیدکننده قراردادی را ایفا میکند و با بهرهگیری از ظرفیتهای تولیدی در کشورهای مختلف، خدمات خود را به برندهای جهانی ارائه میدهد. گردش مالی سالانه Compal در سالهای اخیر به بیش از ۳۰ میلیارد دلار رسیده است که نشان میدهد قدرت تولید، الزاماً در مالکیت کارخانه خلاصه نمیشود.
در سوی دیگر، داستان موفقیت Xiaomi چین، نمونهای الهامبخش از بهرهبرداری هوشمندانه از مدل تولید بدون کارخانه است. این برند، در آغاز راه، هیچ کارخانهای در اختیار نداشت و تولید محصولاتش را به شرکتهایی مانند Foxconn واگذار کرده بود. اما با تمرکز بر طراحی کاربرمحور، قیمتگذاری رقابتی و توزیع هوشمند از طریق فروش آنلاین، توانست در کمتر از یک دهه به یکی از پنج برند برتر تلفن همراه در جهان تبدیل شود. راز موفقیت Xiaomi را میتوان در چند محور کلیدی جستوجو کرد: نوآوری در طراحی، کاهش هزینههای ثابت از طریق برونسپاری تولید، مدیریت دقیق زنجیره تأمین و حذف واسطهها در فرآیند فروش. این ترکیب، نهتنها سودآوری را افزایش داد، بلکه برند را در ذهن مصرفکننده تثبیت کرد.
در مجموع، تولید بدون کارخانه دیگر یک گزینه جایگزین نیست؛ بلکه به یک استراتژی محوری برای شرکتهایی تبدیل شده که میخواهند با منابع محدود، وارد میدان رقابت جهانی شوند. برای کشورهایی مانند ایران، که با محدودیتهای زیرساختی و تحریمی دستوپنجه نرم میکنند، این مدل میتواند دریچهای تازه برای رشد برندهای ملی، توسعه صادرات و ورود به زنجیره ارزش جهانی باشد به شرط آنکه با سیاستگذاری هوشمندانه، حمایتهای قانونی و اتصال مؤثر به شبکههای تولید بینالمللی همراه شود. این مسیر، اگر درست پیموده شود، میتواند ایران را از مصرفکننده صرف به بازیگری فعال در اقتصاد جهانی بدل کند.
بتابراین در نگاه نخست، «تولید بدون کارخانه» شاید راهی برای دور زدن محدودیتهای صنعتی به نظر برسد، اما در بطن خود، حامل یک دگرگونی مفهومی در اقتصاد تولیدمحور است. این مدل نهتنها ساختار مالکیت را از تولید جدا میکند، بلکه تمرکز را از داراییهای فیزیکی به داراییهای فکری و مدیریتی منتقل میسازد. در جهانی که مزیت رقابتی دیگر صرفاً در داشتن خط تولید نیست، بلکه در توان طراحی، چابکی در عرضه و قدرت برند نهفته است، تولید بدون کارخانه میتواند ایران را از حاشیهنشینی صنعتی به مرکز تصمیمسازی کالایی برساند. این گذار، اگر با زیرساختهای حقوقی، مالی و فناورانه همراه شود، نهتنها راهی برای تابآوری در برابر تحریمهاست، بلکه بستری برای بازتعریف نقش ایران در زنجیره ارزش جهانی خواهد بود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا