طبق آخرین طرح تفصیلی تهران، جمعیت این کلانشهر باید حدود ۸.۹ میلیون نفر باشد، اما «جمعیت فعلی از مرز ۱۴ میلیون گذشته است»؛ وضعیتی که به گفته عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب، «مخاطرات جدی برای توسعه شهری بهدنبال دارد» و حتی مسئلهی انتقال پایتخت را بهعنوان راهکاری راهبردی مطرح کرده است.
مونا موسوی: قصه بحران آب ایران، حالا دیگر فقط یک دغدغه فنی نیست؛ به روایتی ملی، به تلاشی جمعی برای نجات شهر از تشنگی پنهان تبدیل شده است. وقتی رئیسجمهور، با صدای بلند، نگرانیاش را از نبود ظرفیت توسعه در پایتخت اعلام میکند، یعنی ما از مرحله هشدار گذشتهایم و به نقطه تصمیم رسیدهایم. نقطهای که دیگر نمیتوان رشد جمعیت و ساختوساز را ادامه داد بدون آنکه از منابع آبی آیندهی شهر پرسیده شود.
اما در این مسیر، چیزی مهمتر از عدد و تحلیل نمود پیدا کرده است؛ گفتمان آب. اینکه دیگر فقط رسانهها، متخصصان و سیاستگذاران درباره آب حرف نمیزنند بلکه حرف روزانه مردم آب و برق شده، است و این خودش آغاز فصل جدیدیست تا مردم بیشتر با بحران های شهر مطلع شوند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد اگر مصرف بی رویه را ادامه دهند.
تهران، حالا شهری شده که رودخانههایش کم آب شده و مردمش صدای پمپها را بیشتر از صدای آب میشنوند، بخشی از این مساله ناشی از رشد بیرویه مهاجرت به پایتخت و شکلگیری صنایع و کارگاهها در حاشیه شهر است.
رضا حاجیکریم، رئیس فدراسیون صنعت آب به خبرنگار هفت صبح گفت: میگویند امارات یا اسرائیل چطور بحران آب را مدیریت کردهاند؟ بله، آنها پتنت دارند، فناوری هم دارند، اما با توجه به جمعیت و موقعیت جغرافیاییشان، شرایطشان با ما زمین تا آسمان فرق دارد. ایران با وسعت یک میلیون و ۷۰۰ هزار کیلومتر مربعی، نمیتواند با یک آبشیرینکن مانند امارات مشکل را حل کند. راهحل ما باید جامع باشد، بومی باشد، و بر پایه اصلاح حکمرانی بنا شود. این همان چیزیست که متخصصان میگویند؛ امید هست، اما باید سازوکارها اصلاح شود. باید قانونگذاری بهروز شود، باید ساختوسازها متناسب با تأمین پایدار آب شروع شوند، باید دادگاههایی برای رسیدگی سریع به تخلفات حوزه آب ایجاد شود، و باید شهروندان نقش فعالتری در مدیریت منابع بازی کنند.
رضا حاجیکریم، رئیس فدراسیون صنعت آب، میگوید: «ایران با برخورداری از حدود ۹ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر برای شرب و ۴ میلیارد متر مکعب برای صنعت، اساساً نیاز به واردات آب ندارد.» بهگفته او، با مدیریت بهینه، برداشت تا سقف ۵۰ میلیارد متر مکعب ممکن است؛ عددی که نشان میدهد بحران، بیشتر در «مصرف و مدیریت» است تا کمبود مطلق
وی افزود: در بررسی وضعیت منابع آبی کشور، باید تأکید کرد که ایران با برخورداری از حدود ۹ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر برای مصارف شرب و ۴ میلیارد متر مکعب برای صنعت، اساساً نیاز به واردات آب ندارد. مطالعات نشان دادهاند که با مدیریت بهینه، تا سقف ۵۰ میلیارد متر مکعب قابل برداشت خواهد بود، که پایداری منابع برای مناطق شهری را تضمین میکند. بنابراین، دغدغههایی که گاه منجر به نگرانی عمومی میشود، بیشتر ریشه در «بحران مصرف» و «بحران مدیریت منابع» دارد تا کمبود مطلق آب. برخلاف برخی برداشتهای سیاهنمایانه، آب وجود دارد، اما شیوه بهرهبرداری از آن باید اصلاح شود.
حاجیکریم تأکید کرد: از منظر منطقهای نیز، کشورهای همسایه نظیر ترکیه با چالشهای جدی کمآبی مواجهند و افغانستان نیز سابقهای از تعاملات غیردوستانه در موضوع منابع مشترک آبی دارد، که نشان میدهد واردات آب حتی اگر امکانپذیر باشد راهکار بلندمدت و پایداری نیست. از همینرو، در سطوح ملی، بحران آب به معنای نبود آب نیست، بلکه مشکل در نحوه مصرف و توزیع آن نهفته است.
رئیس فدراسیون صنعت آب گفت: در بحث منابع شهرداریها، بررسیهای انجامشده نشان میدهد که از حدود ۷۰۰ حلقه چاه دارای مجوز، تنها بخشی فعال است؛ برخی چاهها به لحاظ عمق و کیفیت آب، قابلیت تأمین شرب ندارند. با این حال، حدود ۵۰ چاه قابلیت ارتقاء دارند و میتوانند پس از فرآیند بهسازی، در تأمین نیازهای شهری مشارکت کنند. جلساتی که بین شهرداری و وزارت نیرو برگزار شده، حاکی از آمادگی طرفین برای همکاری و واگذاری این چاهها در قالب تعاملات مشترک است، البته برخی مسائل مرتبط با پساب، هزینهها و مسئولیتهای انتقال، نیاز به توافقات فنی دارد.
همچنین عیسی بزرگزاده سخنگوی صنعت آب به خبرنگار هفت صبح گفت: در خصوص ظرفیت توسعه تهران، باید پذیرفت که این کلانشهر از منظر منابع آبی مستقل نیست. از گذشته، با اجرای طرحهای انتقال از حوزههای مجاور نظیر کرج، لار، و لتیان، پشتیبانی شده است. تهران رودخانهای پرآب ندارد و در حال حاضر با استانهای البرز، قزوین و بومدشت، در مصرف آب رقابت و پیوند ساختاری دارد.
براساس اعلام وزارت نیرو، نرخ آب غیر یارانهای از ۷۰۰۰ به ۹۰۰۰ تومان بهازای هر متر مکعب افزایش یافته، با این حال «بیش از ۹۰ درصد مشترکان تهرانی همچنان یارانه دریافت میکنند.» سخنگوی صنعت آب توضیح میدهد: «مصرف زیر الگوی ماهانه، تنها حدود ۱۵ هزار تومان هزینه دارد، اما مصرف دو برابر الگو ممکن است تا ۴۸۰ هزار تومان هزینه داشته باشد.»
بزرگ زاده ادامه داد: این مسأله در طرحهای توسعه شهری باید لحاظ شود و از تجمع جمعیتهای فراتر از ظرفیت منابع پرهیز شود؛ آخرین طرح تفصیلی تهران نیز برای جمعیتی حدود ۸.۹ میلیون نفر طراحی شده، در حالی که جمعیت فعلی از ۱۴ میلیون نفر فراتر رفته است. بنابراین، ادامه توسعه شهری بدون بازنگری در منابع آبی، مخاطرات جدی بهدنبال دارد. حتی مسأله انتقال پایتخت به عنوان یکی از گزینههای قابل بررسی، مطرح شده است. همه این مباحث نشان میدهد که حفظ پایداری آب تهران، مستلزم مدیریت مصرف آگاهانه، برنامهریزی کلنگر و ارتقای تعامل بینبخشی است.
وی با اشاره به اینکه طبق دستور اخیر رئیسجمهور، هر پروژه ساختمانی جدید باید پیش از آغاز، وضعیت تأمین پایدار آب خود را مشخص و تضمین کند، گفت: برای این منظور، پیشنویس قانونی در حال تهیه است که با حمایت مجلس، میتواند به یکی از مؤثرترین تحولات در کنترل بحران آب تبدیل شود. در کوتاهمدت نیز محدودسازی تراکمفروشی و ساختوسازها، اقدامی فوری برای دو سال آتی است. توسعه در بافتهای فرسوده با رعایت اصول بهرهبرداری از آب باران و تصفیه آب مصرفی، میتواند بهعنوان مدل توسعه پایدار پذیرفته شود.
بزرگ زاده افزود: با توجه به روند تاریخی شکلگیری تهران بهعنوان یک کلانشهر و نیاز روزافزون آن به منابع آبی پایدار، میتوان گفت که این شهر از ابتدا بر اساس انتقال آب از حوزههای مجاور طراحی شده است. منابع داخلی تهران، از جمله رودخانههای محلی مانند کن، توانایی تأمین آب برای جمعیت میلیونی کنونی را ندارند. از همینرو، سیاستگذاری در زمینه تأمین آب این شهر همواره وابسته به توسعه زیرساختهای انتقال بینحوضهای بوده است.
وی تاکید کرد: اما با گسترش افسارگسیخته جمعیت و توسعه افقی و عمودی شهری در مناطق مختلف تهران، فشار بر منابع آبی به سطحی نگرانکننده رسیده است. وضعیت فعلی نشان میدهد که ظرفیت طرحهای گذشته از جمله آبرسانی از کرج، لار و لتیان، پاسخگوی نیاز روزافزون نیست. طبق آخرین طرح تفصیلی شهر، پیشبینی شده بود که جمعیت تهران در محدودهای کمتر از ۹ میلیون نفر تثبیت شود، حال آنکه جمعیت فعلی از مرز ۱۴ میلیون گذشته و این شکاف، خود گویای بحرانهای مدیریت شهری و منابع است.
در چنین شرایطی، موضوع انتقال پایتخت یا لااقل بازتعریف نقش کلانشهر تهران، بهعنوان یک راهکار راهبردی مطرح شده است. رئیسجمهور نیز بهدرستی این دغدغه را آشکارا بیان کرده و زمینهساز گفتوگوهای بینبخشی شده است. اهمیت این تحول آنجاست که بتوان با نگاه ملی، چالشهای زیرساختی و زیستمحیطی تهران را کاهش داد و الگوی جدیدی از توسعه متوازن منطقهای را رقم زد.
سخنگوی صنعت آب ادامه داد: در پاسخ به دغدغههای رسانهها درباره مفاهیم «بحران» و «تنش»، مسئولان صنعت آب با بازتعریف دقیق این اصطلاحات، اقدام به تدوین برنامهای تحت عنوان «تأمین و بازتوزیع آب» کردهاند. بر اساس این برنامه، آب مصرفشده در فضای سبز یا چاههای کشاورزی قابلیت انتقال به نیازهای شغلی و حیاتی شهروندان را دارد. پروژههایی چون خط دوم طالقان و طرح انتقال منابع کشاورزی نزدیک به تهران در اولویت اجرایی قرار گرفتهاند، چرا که منابع نزدیک به کلانشهرها بر منابع دوردست اولویت دارند.
در گام بعدی، طرح «مدیریت مصرف» با هدف نصب تجهیزات هوشمند و شیرآلات کاهنده اجرایی شده و برنامههایی نیز برای مشارکت رسانهها در فرهنگسازی عمومی در حال پیادهسازی است. در کنار آن، «مدیریت تقاضا» بهعنوان محور سوم مورد تأکید وزارت نیرو قرار گرفته، بهطوری که ساختوسازهای بیرویه در تهران، البرز و سایر کلانشهرها باید بهشدت کنترل شود.
افزایش نرخ آب غیر یارانهای نیز بخشی از سیاست جدید وزارت نیروست که از ۷۰۰۰ تومان به ۹۰۰۰ تومان به ازای هر متر مکعب رسیده، اما همچنان بیش از ۹۰ درصد مشترکان تهرانی مشمول یارانه هستند. بهعنوان مثال، خانواری که مصرفی زیر الگوی تعیینشده داشته باشد، فقط حدود ۱۵ هزار تومان پرداخت میکند؛ حال آنکه مصرف بالای دو برابر الگو میتواند تا ۴۸۰ هزار تومان هزینه ایجاد کند. برای اقشار آسیبپذیر نیز دستورالعملهایی در حال تهیه است تا رفتارهای صرفهجویانه شهروندی با پاداشهای تشویقی همراه شوند.
در نهایت، بزرگزاده تأکید کرد: بحران آب تهران تنها با سیاستهای فنی یا افزایش ظرفیت تأمین حل نمیشود، بلکه باید همه نهادها، شهروندان و تصمیمگیرندگان در جهت ایجاد «عدالت آبی»، «پایداری زیستمحیطی» و «نوآوری مدیریتی» نقش خود را بازتعریف کنند. تهران بهعنوان قلب تپندهی ایران، نیازمند نگاهی بلندمدت، جامع و مشارکتی است تا بتواند از شرایط بحرانی فعلی عبور کند و الگویی از توسعه هوشمندانه شهری را ارائه دهد.
بازتعریف حکمرانی آب؛ راهی به سوی آینده پایدار
سخنگوی صنعت آب در ادامه سخنانش به نکتهای کلیدی اشاره کرد: حل بحران آب نه در سیاستهای مقطعی، بلکه در نهادینهسازی فرهنگ مصرف و بازنگری در شیوههای حکمرانی نهفته است. زمانی میتوان گفت که شهر به سمت پایداری حرکت میکند که مدیریت منابع نه از بالا، بلکه با مشارکت واقعی شهروندان، رسانهها و نهادهای مدنی صورت گیرد. در این مسیر، شفافسازی اطلاعات، آموزش عمومی، و شکلگیری یک اجماع فراگیر پیرامون اولویتهای منابع آب ضروری است.
برنامههایی چون بازتوزیع آب مصرفشده از چاههای کشاورزی و فضاهای سبز به بخشهای حیاتی شهری، علاوه بر افزایش بهرهوری، نشاندهندهی تغییر جهت سیاستهای تأمین هستند.
پروژههای حیاتی چون خط دوم طالقان، که منابع نزدیک به تهران را هدف گرفتهاند، با سرعت بیشتری در حال اجرا هستند، تا بتوانند فشار از منابع دوردست را کاهش دهند.
در همین راستا، نصب تجهیزات هوشمند کاهنده مصرف، اصلاح زیرساختهای شهری، و پیادهسازی برنامههای آموزشی از طریق رسانهها، جزیی از برنامهی ملی «مدیریت مصرف» هستند. رویکردی که تلاش دارد مصرف را با تخصیص دادهمحور جایگزین کند. این همان نقطهعطفی است که متخصصان از آن با عنوان «تحول پارادایم در مصرف» یاد میکنند.
همزمان، سیاست «مدیریت تقاضا» با محور کنترل ساختوسازهای بیرویه، به ویژه در تهران و کلانشهرهای همجوار، از سوی وزارت نیرو در حال پیشبرد است. چرا که توسعه شهری بدون توجه به ظرفیت منابع، سرنوشتی جز فروپاشی زیرساختی نخواهد داشت.
تعریف دوبارهی نقش شهروندی در پازل مدیریت آب حکایت از این دارد که هر فرد، هر سازمان و هر نهاد باید بداند که در برابر آب مسئول است. مسئولیت در قبال «عدالت آبی»، مسئولیت در قبال «محیط زیست»، و مشارکت فعال در «نوآوریهای مدیریتی» تنها راه برونرفت از بحران است. تهران، این کلانشهر پرشور و پرتکاپو، اگر بخواهد همچنان قلب تپندهی ایران بماند، نیازمند نگاهی ملی، رویکردی سیستمی و عزمی جمعی برای گذر از بحران و ورود به دوران پایداری است. داستان بحران آب، حالا به روایت امید و همکاری بدل شده؛ روایتی که باید آن را جدی گرفت، توسعه داد و برای نسلهای آینده آن را به میراث گذاشت.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا