حامد شایگان؛ بازار: با بازگشت مجدد ترامپ به کاخ سفید، اولین اقدام او تمرکز بر تغییر تعرفهها بر روی واردات مواد اولیه استراتژیک که در صنایع دفاعی، تجهیزات پزشکی و انرژی، اثرگذار هستند. این تصمیم میتواند بازی جدیدی را در بازار جهانی راه بیاندازد، زیرا با افزایش هزینه مواد اولیه، قیمت نهایی محصولات نیز به شدت افزایش مییابد.
فرض کنید زنجیره تأمین جهانی مانند یک شبکه پیچیده است که هر بخش آن به بخش دیگر وابسته است. حالا ترامپ با تعرفههای بالا میتواند این شبکه را دچار گرههای بزرگ کند. نتیجه آن افزایش هزینههای تولید است. تبعات آن چیست؟ رشد اقتصادی کاهش مییابد و در نهایت تقاضای کامودیتیهایی مانند مس و سنگآهن کاهش مییابد.
رفیق قدیمی ترامپ، دلار قوی است! اگر دلار دوباره قدرت بگیرد، قیمت کامودیتیها برای خریداران غیرآمریکایی گرانتر میشود. حالا تصور کنید یک خریدار بزرگ مانند چین مجبور باشد پول بیشتری برای مواد اولیه بپردازد؛ تقاضا کاهش مییابد و قیمت جهانی کاهش پیدا میکند. بنابراین دشمن قدیمی آمریکا، چین و دشمن جدید آن بریکس است!
سناریو جدید ترامپ
البته با ترامپ هیچ چیزی قطعی نیست و هر روز ممکن است با یک اتفاق جدید شرایط تغییر کند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد و هم فرصتهایی که میتواند باعث تغییرات جدی در بازارهای جهانی شود.
ترامپ در حاشیه اجلاس داووس در دیدار با ولیعهد عربستان خواستار کاهش قیمت نفت توسط اوپک شده و بهانه آن را پایان دادن به جنگ اوکراین خوانده است! این درخواست ترامپ با پیشبینیهای قبلی متفاوت است، این تغییر رویکرد میتواند تأثیرات گستردهای بر بازار نفت و اقتصاد جهانی داشته باشد. آیا نشاندهنده تغییر در رویکرد او نسبت به مسائل بینالمللی است.
درواقع کاهش قیمت نفت منجر میشود تا صادرات نفت آمریکا کاهش پیدا کند اما در مقابل تورم تا حدودی کنترل میشود. با این حال، هدف اصلی ترامپ احتمالاً افزایش فشار بر روسیه و ایران است. با کاهش قیمت نفت، درآمدهای نفتی این کشورها کاهش مییابد و این مسئله میتواند آنها را مجبور به مذاکره کند. ترامپ به این نتیجه رسیده که با کاهش قیمت نفت، میتواند فشار بیشتری بر ایران و روسیه وارد کند. با کاهش درآمدهای نفتی، این کشورها ممکن است مجبور شوند برای کاهش تنشها و بهبود شرایط اقتصادی خود، به میز مذاکره بازگردند.
واکنش به بازی نفتی ترامپ
اما این سیاست کمی سادهلوحانه به نظر می رسد کشورهای عضو اوپک به شدت به درآمدهای نفتی وابسته هستند و کاهش قیمت نفت میتواند تأثیرات منفی بر بودجه و اقتصاد آنها داشته باشد. بنابراین، احتمالاً این کشورها با کاهش قیمت نفت موافقت نخواهند کرد. این مسئله میتواند چالشهای جدیدی برای ترامپ و سیاستهای او ایجاد کند.
به همین دلیل، احتمالاً ترامپ دو رویکرد را دنبال خواهد کرد: افزایش تحریمها و افزایش سرمایهگذاری برای تولید نفت داخلی. این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی اروپا به واردات نفت خاورمیانه و افزایش تولید داخلی آمریکا منجر میشود، که در نهایت میتواند به کنترل بیشتر قیمت نفت در بازارهای جهانی توسط آمریکا کمک کند. این استراتژی میتواند تأثیرات گستردهای بر بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف داشته باشد. شاید به این دلیل است که ترامپ از محمد بن سلمان خواسته سرمایهگذاری وعده داده شده ۶۰۰ میلیارد دلاری خود در آمریکا را به یک میلیارد دلار برساند.
البته هیچ این یک احتمال است با یک اتفاق جدید شرایط تغییر میکند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد و هم فرصتهایی که میتواند باعث تغییرات جدی در بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف شود. تنها چیزی که مسلم است این است که باید سیاستها را دنبال و از فرصتها استفاده کرد.
اما با همین رویکرد ترامپ چه پیشبینی میتوان از چشم انداز اقتصادی داشت؟
طلا در شرایط بحران همیشه یک برنده است. اگر تنشهای سیاسی افزایش یابد، ممکن است قیمت آن حتی به ۳۰۰۰ دلار هم برسد. سرمایهگذاران عاشق این فلز هستند زیرا پناهگاه امنی برای سرمایههایشان است.
از طرف دیگر، نفت ممکن است اوضاع سختی داشته باشد. کاهش تقاضای چین و عرضه زیاد میتواند قیمت آن را تحت فشار قرار دهد. اما گاز سناریو دیگری دارد. با افزایش تقاضای LNG و مسائل ژئوپلیتیکی، احتمال رشد قیمت برای این کامودیتی بیشتر است.
ترامپ احتمالاً تمرکزش را روی مواد استراتژیک مانند باتریهای معدنی کمیاب و مواد لازم برای صنایع دفاعی و تجهیزات پزشکی خواهد گذاشت. این سیاستها میتواند عرضه و تقاضای این مواد را تحت تأثیر قرار دهد و قیمتهایشان را به شدت تغییر دهد.
بازار کامودیتیها به شدت حساس و ناپایدار است. سیاستهای ترامپ، تأثیرات گستردهای بر این بازار خواهد داشت. اقتصاد غیر نفتی ایران نیز بیشتر بر کامودیتی ها یعنی مواد معدنی، فولاد و پتروشیمی وابسته است به همین دلیل از سیاستهای ترامپ به شدت تاثیر می گیرند.
بازخوانی واکنش بازارهای مالی
طلا در ابتدای دوره قبلی ترامپ بهخاطر نگرانیهای سیاسی رشد کرد، اما با تقویت دلار افت داشت. در همین دوره، نفت بهدلیل افزایش تولید آمریکا افت کرد. با افزایش تنشها، طلا دوباره رشد کرد، ولی نرخ بهره بالا رفت و نفت نوسان داشت. کرونا باعث رشد طلا بهعنوان دارایی امن شد، ولی نفت به دلیل کاهش تقاضا سقوط کرد.
به نظر میرسد که ۴ سال آینده، دوران پر از نوسان و استرس برای اقتصاد جهانی باشد. شاید باید آماده شویم برای یک رکورد جدید در بحرانهای اقتصادی!
توجه داشته باشید که بازارهای مالی، عرصهای پر از شگفتی و ذاتاً ناپایدار هستند. پیشبینیها هرگز قطعی نیستند و واقعیت، اغلب متفاوت از تصورات کارشناسان است.
چه تحولی در اقتصاد ایران در راه است؟
ترامپ یکی از وزنههای اصلی در اقتصاد ایران خواهد بود و قطعاً اثرات زیادی به همراه خواهد داشت. همگی به یاد میآوریم که دوره قبلی ترامپ چگونه تحریمها و فشارهای اقتصادی را علیه ایران شدت داد، باعث گرانی دلار شد و تورم را به آسمان برد. با این حال، همانطور که بازارهای خارجی تحت فشار قرار گرفتند، بورس ایران در آن شرایط رشد خوبی را تجربه کرد. شاید بگویید چگونه ممکن است؟ واقعیت این است که وقتی اقتصاد دچار بیثباتی میشود و مردم نمیدانند فردا چه میشود، بورس به یکی از معدود جاهایی تبدیل میشود که میتوانند پولشان را حفظ کنند. البته این رشد بیشتر ناشی از ورود نقدینگی و انتظارات تورمی بود. اما مثل همیشه، این نوع رشد در بلندمدت نمیتواند دوام پیدا کند و مدتی بعد بورس هم وارد رکود شد.
الان با آمدن ترامپ، شاید شرایط دوباره پیچیده شدهاست. یکی از سناریوها این است که با ادامه فشارها و تحریمها، بازارها همچنان درگیر بیثباتی و نوسانات شدید شوند. ولی یک احتمال دیگر هم وجود دارد که ترامپ وارد مذاکراتی شود که به کاهش تنشها و حتی توافقاتی با ایران منتهی شود. در این صورت، میتواند شرایط اقتصادی بهبود پیدا کند و بورس ایران دوباره رونق بگیرد.
تاثیر سیاست داخلی ایران
حالا در کنار این سناریوها، باید به یک سری تغییرات داخلی هم اشاره کرد که اثر مستقیمی روی بازار و قیمتها داشت. مثلاً افزایش قیمت دلار در بازار رسمی و معرفی بازار توافقی با قیمت دلار بالاتر. این تغییرات باعث شده فاصله بین دلار رسمی و غیررسمی کم شود. در کنار این، شرایط ژئوپولتیک منطقه هم آرامتر شد که بهطور طبیعی به تقویت اعتماد به بازار بورس و جذب سرمایهگذاران بیشتر کمک کرد. این شرایط جدید همزمان با پیروزی ترامپ اتفاق افتاد و نتیجهاش این شد که بورس ایران رشد خوبی را تجربه کرد.
این رشد بورس در این شرایط به این خاطر بود که مردم به دنبال مکانهای امن برای حفظ ارزش پولشان بودند و بورس یکی از این پناهگاهها شد. این رشد باعث شد خیلیها به این فکر بیفتند که بورس میتواند باز هم فرصتی برای سرمایهگذاری در نظر گرفته شود. اما به یاد داشته باشید که این روند، مثل هر تغییر اقتصادی دیگر، تحت تأثیر انتظارات مردم و تغییرات بازار جهانی خواهد بود.
حامد شایگان: بازگشت مجدد ترامپ به کاخ سفید، اولین اقدام او تمرکز بر تغییر تعرفهها بر روی واردات مواد اولیه استراتژیک که در صنایع دفاعی، تجهیزات پزشکی و انرژی، اثرگذار هستند. این تصمیم میتواند بازی جدیدی را در بازار جهانی راه بیاندازد، زیرا با افزایش هزینه مواد اولیه، قیمت نهایی محصولات نیز به شدت افزایش مییابد.
فرض کنید زنجیره تأمین جهانی مانند یک شبکه پیچیده است که هر بخش آن به بخش دیگر وابسته است. حالا ترامپ با تعرفههای بالا میتواند این شبکه را دچار گرههای بزرگ کند. نتیجه آن افزایش هزینههای تولید است. تبعات آن چیست؟ رشد اقتصادی کاهش مییابد و در نهایت تقاضای کامودیتیهایی مانند مس و سنگآهن کاهش مییابد.
رفیق قدیمی ترامپ، دلار قوی است! اگر دلار دوباره قدرت بگیرد، قیمت کامودیتیها برای خریداران غیرآمریکایی گرانتر میشود. حالا تصور کنید یک خریدار بزرگ مانند چین مجبور باشد پول بیشتری برای مواد اولیه بپردازد؛ تقاضا کاهش مییابد و قیمت جهانی کاهش پیدا میکند. بنابراین دشمن قدیمی آمریکا، چین و دشمن جدید آن بریکس است!
البته با ترامپ هیچ چیزی قطعی نیست و هر روز ممکن است با یک اتفاق جدید شرایط تغییر کند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد و هم فرصتهایی که میتواند باعث تغییرات جدی در بازارهای جهانی شود.
ترامپ در حاشیه اجلاس داووس در دیدار با ولیعهد عربستان خواستار کاهش قیمت نفت توسط اوپک شده و بهانه آن را پایان دادن به جنگ اوکراین خوانده است! این درخواست ترامپ با پیشبینیهای قبلی متفاوت است، این تغییر رویکرد میتواند تأثیرات گستردهای بر بازار نفت و اقتصاد جهانی داشته باشد. آیا نشاندهنده تغییر در رویکرد او نسبت به مسائل بینالمللی است.
درواقع کاهش قیمت نفت منجر میشود تا صادرات نفت آمریکا کاهش پیدا کند اما در مقابل تورم تا حدودی کنترل میشود. با این حال، هدف اصلی ترامپ احتمالاً افزایش فشار بر روسیه و ایران است. با کاهش قیمت نفت، درآمدهای نفتی این کشورها کاهش مییابد و این مسئله میتواند آنها را مجبور به مذاکره کند. ترامپ به این نتیجه رسیده که با کاهش قیمت نفت، میتواند فشار بیشتری بر ایران و روسیه وارد کند. با کاهش درآمدهای نفتی، این کشورها ممکن است مجبور شوند برای کاهش تنشها و بهبود شرایط اقتصادی خود، به میز مذاکره بازگردند.
اما این سیاست کمی سادهلوحانه به نظر می رسد کشورهای عضو اوپک به شدت به درآمدهای نفتی وابسته هستند و کاهش قیمت نفت میتواند تأثیرات منفی بر بودجه و اقتصاد آنها داشته باشد. بنابراین، احتمالاً این کشورها با کاهش قیمت نفت موافقت نخواهند کرد. این مسئله میتواند چالشهای جدیدی برای ترامپ و سیاستهای او ایجاد کند.
به همین دلیل، احتمالاً ترامپ دو رویکرد را دنبال خواهد کرد: افزایش تحریمها و افزایش سرمایهگذاری برای تولید نفت داخلی. این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی اروپا به واردات نفت خاورمیانه و افزایش تولید داخلی آمریکا منجر میشود، که در نهایت میتواند به کنترل بیشتر قیمت نفت در بازارهای جهانی توسط آمریکا کمک کند. این استراتژی میتواند تأثیرات گستردهای بر بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف داشته باشد. شاید به این دلیل است که ترامپ از محمد بن سلمان خواسته سرمایهگذاری وعده داده شده ۶۰۰ میلیارد دلاری خود در آمریکا را به یک میلیارد دلار برساند.
البته هیچ این یک احتمال است با یک اتفاق جدید شرایط تغییر میکند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد و هم فرصتهایی که میتواند باعث تغییرات جدی در بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف شود. تنها چیزی که مسلم است این است که باید سیاستها را دنبال و از فرصتها استفاده کرد.
طلا در شرایط بحران همیشه یک برنده است. اگر تنشهای سیاسی افزایش یابد، ممکن است قیمت آن حتی به ۳۰۰۰ دلار هم برسد. سرمایهگذاران عاشق این فلز هستند زیرا پناهگاه امنی برای سرمایههایشان است.
از طرف دیگر، نفت ممکن است اوضاع سختی داشته باشد. کاهش تقاضای چین و عرضه زیاد میتواند قیمت آن را تحت فشار قرار دهد. اما گاز سناریو دیگری دارد. با افزایش تقاضای LNG و مسائل ژئوپلیتیکی، احتمال رشد قیمت برای این کامودیتی بیشتر است.
ترامپ احتمالاً تمرکزش را روی مواد استراتژیک مانند باتریهای معدنی کمیاب و مواد لازم برای صنایع دفاعی و تجهیزات پزشکی خواهد گذاشت. این سیاستها میتواند عرضه و تقاضای این مواد را تحت تأثیر قرار دهد و قیمتهایشان را به شدت تغییر دهد.
بازار کامودیتیها به شدت حساس و ناپایدار است. سیاستهای ترامپ، تأثیرات گستردهای بر این بازار خواهد داشت. اقتصاد غیر نفتی ایران نیز بیشتر بر کامودیتی ها یعنی مواد معدنی، فولاد و پتروشیمی وابسته است به همین دلیل از سیاستهای ترامپ به شدت تاثیر می گیرند.
طلا در ابتدای دوره قبلی ترامپ بهخاطر نگرانیهای سیاسی رشد کرد، اما با تقویت دلار افت داشت. در همین دوره، نفت بهدلیل افزایش تولید آمریکا افت کرد. با افزایش تنشها، طلا دوباره رشد کرد، ولی نرخ بهره بالا رفت و نفت نوسان داشت. کرونا باعث رشد طلا بهعنوان دارایی امن شد، ولی نفت به دلیل کاهش تقاضا سقوط کرد.
به نظر میرسد که ۴ سال آینده، دوران پر از نوسان و استرس برای اقتصاد جهانی باشد. شاید باید آماده شویم برای یک رکورد جدید در بحرانهای اقتصادی!
توجه داشته باشید که بازارهای مالی، عرصهای پر از شگفتی و ذاتاً ناپایدار هستند. پیشبینیها هرگز قطعی نیستند و واقعیت، اغلب متفاوت از تصورات کارشناسان است.
ترامپ یکی از وزنههای اصلی در اقتصاد ایران خواهد بود و قطعاً اثرات زیادی به همراه خواهد داشت. همگی به یاد میآوریم که دوره قبلی ترامپ چگونه تحریمها و فشارهای اقتصادی را علیه ایران شدت داد، باعث گرانی دلار شد و تورم را به آسمان برد. با این حال، همانطور که بازارهای خارجی تحت فشار قرار گرفتند، بورس ایران در آن شرایط رشد خوبی را تجربه کرد. شاید بگویید چگونه ممکن است؟ واقعیت این است که وقتی اقتصاد دچار بیثباتی میشود و مردم نمیدانند فردا چه میشود، بورس به یکی از معدود جاهایی تبدیل میشود که میتوانند پولشان را حفظ کنند. البته این رشد بیشتر ناشی از ورود نقدینگی و انتظارات تورمی بود. اما مثل همیشه، این نوع رشد در بلندمدت نمیتواند دوام پیدا کند و مدتی بعد بورس هم وارد رکود شد.
الان با آمدن ترامپ، شاید شرایط دوباره پیچیده شدهاست. یکی از سناریوها این است که با ادامه فشارها و تحریمها، بازارها همچنان درگیر بیثباتی و نوسانات شدید شوند. ولی یک احتمال دیگر هم وجود دارد که ترامپ وارد مذاکراتی شود که به کاهش تنشها و حتی توافقاتی با ایران منتهی شود. در این صورت، میتواند شرایط اقتصادی بهبود پیدا کند و بورس ایران دوباره رونق بگیرد.
حالا در کنار این سناریوها، باید به یک سری تغییرات داخلی هم اشاره کرد که اثر مستقیمی روی بازار و قیمتها داشت. مثلاً افزایش قیمت دلار در بازار رسمی و معرفی بازار توافقی با قیمت دلار بالاتر. این تغییرات باعث شده فاصله بین دلار رسمی و غیررسمی کم شود. در کنار این، شرایط ژئوپولتیک منطقه هم آرامتر شد که بهطور طبیعی به تقویت اعتماد به بازار بورس و جذب سرمایهگذاران بیشتر کمک کرد. این شرایط جدید همزمان با پیروزی ترامپ اتفاق افتاد و نتیجهاش این شد که بورس ایران رشد خوبی را تجربه کرد.
این رشد بورس در این شرایط به این خاطر بود که مردم به دنبال مکانهای امن برای حفظ ارزش پولشان بودند و بورس یکی از این پناهگاهها شد. این رشد باعث شد خیلیها به این فکر بیفتند که بورس میتواند باز هم فرصتی برای سرمایهگذاری در نظر گرفته شود. اما به یاد داشته باشید که این روند، مثل هر تغییر اقتصادی دیگر، تحت تأثیر انتظارات مردم و تغییرات بازار جهانی خواهد بود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا