بورس در دو راهی تنش و فرصت

بورس در دو راهی تنش و فرصت

در حالی که بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران بار دیگر هزینه تجارت خارجی را افزایش داده و تخفیف نفتی به چین به ۶ دلار رسیده، بازار سرمایه با چشم‌انداز رشد نرخ ارز توافقی و سیاست‌های انبساطی پولی، در انتظار تعیین تکلیف تنش‌های سیاسی است؛ بورس در کف قیمتی ایستاده، اما بی‌اعتماد به آینده.

در شرایطی که بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران بار دیگر در دستور کار برخی کشورها قرار گرفته، تحلیلگران اقتصادی نسبت به پیامدهای این تحولات بر تجارت خارجی، بازار نفت و بورس تهران ارزیابی‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. پویان مظفری، تحلیلگر بازارهای مالی، در تحلیلی شفاهی به بررسی ابعاد اقتصادی این تحریم‌ها، تأثیر آن بر فروش نفت، نرخ ارز و رفتار بازار سرمایه پرداخته است.

درواقع در ادامه تحولات اخیر بازار سرمایه، کاهش محسوس ریسک‌های ژئوپلیتیکی به‌ویژه احتمال درگیری نظامی، زمینه‌ساز رشد قابل توجه شاخص بورس شده است. هرچند همچنان سایه ریسک‌های سیاسی و اقتصادی بر بازار سنگینی می‌کند، اما به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین مانع رشد بازار در هفته‌های گذشته، نگرانی از جنگ بوده که حالا تا حدی کمرنگ شده است. این کاهش تنش، به بازار اجازه داده تا بخشی از ظرفیت‌های نهفته خود را آزاد کند و وارد فاز صعودی شود.

در هفته گذشته، شاخص کل بورس با عبور از مقاومت مهم محدوده ۳ میلیون واحد، یک بریک‌اوت معتبر را ثبت کرد. این شکست مقاومتی با افزایش چشمگیر ارزش معاملات خرد همراه بود و کندل تأییدگر نیز نشان داد که تقاضای حقیقی وارد بازار شده است. در حال حاضر، با توجه به روند صعودی چند هفته اخیر، انتظار می‌رود بازار وارد یک اصلاح کوتاه‌مدت شود تثبیت کند.

بر اساس تحلیل‌های تکنیکال، میانگین متحرک با دوره ۲۵ روزه می‌تواند نقش حمایت داینامیک را ایفا کند. در اندیکاتور مکدی نیز هیچ‌گونه واگرایی مشاهده نمی‌شود، که نشان‌دهنده پایداری روند فعلی است. تنها نشانه اصلاح، در برخی نمودارهای کوتاه‌مدت دیده می‌شود که آن هم به‌عنوان یک وقفه طبیعی در مسیر صعود تلقی می‌شود.

با این اوصاف، برای هفته آینده انتظار می‌رود بازار یک اصلاح محدود را تجربه کند و سپس برای دستیابی به تارگت اول در محدوده ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد خیز بردارد. تا زمانی که ریسک جنگ در سطح پایین باقی بماند، بازار سرمایه ایران پتانسیل رشد دارد و می‌تواند با عبور از مقاومت‌های کلیدی، وارد فاز جدیدی از رونق شود.

 تحریم‌های بازگشتی؛ افزایش هزینه تجارت، نه الزاماً کاهش صادرات

بر اساس مفاد تحریم‌های بازگشتی ذیل مکانیسم ماشه، هر کشوری که احساس کند محموله‌ای از ایران به مقصدی با کاربرد نظامی یا هسته‌ای در حرکت است، می‌تواند آن کشتی را متوقف و بازرسی کند. این موضوع، اگرچه به‌صورت مستقیم صادرات ایران را متوقف نمی‌کند، اما هزینه‌های تجارت خارجی را افزایش می‌دهد. توقف‌های احتمالی کشتی‌ها در بنادر مختلف، ریسک حمل‌ونقل را بالا می‌برد و می‌تواند به افزایش هزینه بیمه و زمان تحویل منجر شود.

با این حال، مظفری معتقد است که این تحریم‌ها تأثیر بنیادینی بر اقتصاد ایران نخواهند داشت، چرا که آسیب‌های اصلی پیش‌تر از سوی تحریم‌های یک‌جانبه ایالات متحده وارد شده‌اند. آنچه اکنون اهمیت دارد، نحوه تداوم فروش نفت به چین است؛ اصلی‌ترین مشتری نفت ایران.

تخفیف نفتی به چین؛ از ۳ دلار به ۶ دلار

یکی از پیامدهای فشارهای سیاسی و تحریمی، افزایش تخفیف‌های نفتی به مشتریان است. طبق تحلیل مظفری، تخفیف فروش نفت ایران به چین که در پایان سال گذشته حدود ۳ دلار بود، در تابستان امسال به حدود ۶ دلار افزایش یافته است. این افزایش تخفیف، اگرچه به حفظ جریان صادرات کمک می‌کند، اما درآمد ارزی کشور را کاهش می‌دهد و می‌تواند در بلندمدت بر تراز تجاری و منابع ارزی فشار وارد کند.

 بورس و نرخ ارز؛ فرصت یا تهدید؟

در نگاه نخست، رشد نرخ ارز می‌تواند به نفع بازار سرمایه باشد، به‌ویژه برای شرکت‌های صادرات‌محور. مظفری با اشاره به احتمال رشد نرخ ارز توافقی، معتقد است که این روند می‌تواند به بهبود سودآوری شرکت‌ها و رشد شاخص بورس منجر شود. همچنین، در صورت نیاز دولت به تأمین مالی در ماه‌های پایانی سال، احتمال اتخاذ سیاست‌های انبساطی در بازار پول وجود دارد که می‌تواند به کاهش نرخ بهره و تحریک بازار سرمایه بینجامد.

با این حال، بازار سرمایه ایران به‌طور سنتی نسبت به تحولات سیاسی و امنیتی حساس است. مکانیسم ماشه، اگرچه در ظاهر یک ابزار حقوقی است، اما از نگاه بازار، نشانه‌ای از احتمال بروز درگیری‌های سیاسی یا نظامی تلقی می‌شود. همین برداشت، موجب شده که واکنش بازار به این تحولات، بیشتر از جنس ترس و احتیاط باشد تا تحلیل اقتصادی صرف.

دو سناریو پیش‌رو: کاهش یا افزایش تنش‌ها

تحلیل مظفری بر دو سناریوی اصلی استوار است:

  1. کاهش تنش‌ها: در این صورت، بازار سرمایه بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری خواهد بود. قیمت‌ها پایین است، ارزندگی وجود دارد، و با کاهش ریسک‌های سیاسی، اقبال به بازار افزایش می‌یابد.
  2. افزایش تنش‌ها: در این سناریو، دارایی‌های امن مانند طلا و ارز می‌توانند عملکرد بهتری داشته باشند. مظفری توصیه می‌کند که در چنین شرایطی، حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد از پرتفوی سرمایه‌گذاران به دارایی‌های کم‌ریسک ارزی اختصاص یابد. صندوق‌های طلا نیز می‌توانند گزینه مناسبی باشند.

 جمع‌بندی: بورس در کف، اما بی‌اعتماد

در نهایت، مظفری تأکید می‌کند که بازار سرمایه ایران در حال حاضر در کف قیمتی قرار دارد، اما به دلیل بی‌اعتمادی ناشی از تحولات سیاسی، تمایلی به رشد نشان نمی‌دهد. او از اصطلاح «بازار کفتار» استفاده می‌کند؛ بازاری که کف دارد، اما به‌دلیل ترس از آینده، حرکت نمی‌کند.

برای سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر، ورود تدریجی با سهم ۳۰ تا ۵۰ درصدی به بازار می‌تواند منطقی باشد، به‌ویژه اگر نشانه‌هایی از کاهش تنش‌ها یا سیاست‌های انبساطی پولی مشاهده شود. اما در غیاب این عوامل، بازار همچنان در وضعیت انتظار باقی خواهد ماند.

در مجموع، تحریم‌های بازگشتی سازمان ملل، اگرچه به‌لحاظ روانی اثرگذارند، اما از منظر اقتصادی تأثیر محدودی دارند. آنچه مسیر بازار را تعیین می‌کند، نه صرفاً تحریم، بلکه نحوه مواجهه دولت با نرخ ارز، سیاست‌های پولی، و مهم‌تر از همه، چشم‌انداز سیاسی کشور در ماه‌های آینده است.

دیدگاهتان را بنویسید