بررسی بازار جهانی کامودیتی ها
بررسی بازار جهانی کامودیتی ها

بازار جهانی کامودیتی ها رو به افول می‌رود. چراکه رشد اقتصادی چین روندی نزولی به خود گرفته است و با افزایش کاهش رشد اقتصادی جهانی تقاضا کمتر نیز می‌شود.

به گزارش سرمایه فردا، نفت، مس، سویا و بسیاری دیگر از کامودیتی‌ها در سال‌های اخیر توجه فراوانی را به خود جلب کردند، اما از میان همه آن‌ها، سنگ آهن بیشترین بهره را از رشد اقتصادی چین در ۲۵ سال گذشته برده است. این دوران بازار جهانی کامودیتی ها شگفت‌انگیز بود: از اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل سال جاری، قیمت سنگ آهن تقریباً ۱۰ برابر شد، افزایشی که در مقایسه با دیگر کامودیتی‌ها بی‌نظیر بود. حجم معاملات سه برابر افزایش یافت.سرمایه‌داران حوزه کامودیتی‌های استرالیایی به میلیاردرها تبدیل شدند. شرکت‌های معدنی به ستارگان وال استریت بدل شدند؛ و رقابت‌های حقوقی بزرگی برای کنترل آخرین معادن دست‌نخورده به راه افتاد.
اما اکنون، دوره توجه بازار جهانی کامودیتی ها به پایان رسیده است. بزرگ‌ترین رونق کامودیتی قرن ۲۱ به انتهای خود رسیده است. چین که موجب افزایش این رونق شد، اکنون در حال کاهش آن است.
بهای این خاک سرخ، که در کوره‌های بلند به فولاد تبدیل می‌شود، از زیر ۱۰۰ دلار در هر تن گذشته و ۵۵ درصد از اوج تاریخی خود که در سال ۲۰۲۱ نزدیک به ۲۲۰ دلار بود، کاهش یافته است. چشم‌انداز آینده حتی تاریک‌تر به نظر می‌رسد، زیرا تقاضای فولاد چین به اوج خود رسیده است.

تغییر روند بازار جهانی کامودیتی ها


تشخیص دقیق زمان این اوج دشوار است، اما بر اساس برآوردها، تقاضای فولاد چین بین سال‌های ۲۰۲۰ تا اوایل سال جاری به بالاترین حد خود رسیده است. دلیل این اتفا تغییر الگوی اقتصادی به سمت خدمات و دوری از سرمایه‌گذاری سنگین و ساخت و سازهای بزرگ است.
در دوران‌های رکود قبلی، پکن با افزایش بدهی‌ها و تحریک بخش ساخت و ساز اقتصاد خود و به دنبال آن صنایع سنگ آهن و فولاد را نجات می‌داد. اما این بار بعید به نظر می‌رسد که چین همین رویکرد را در پیش بگیرد.
به گفته‌های هو وانگمینگ (Hu Wangming)، رئیس گروه فولاد بائوو چین (China Baowu Steel Group)، بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد جهان، توجه کنید. او هفته گذشته هشدار داد که بخش فولاد با یک «زمستان سخت» روبروست.
وانگمینگ گفت که رکود پیش رو «طولانی‌تر، سردتر و دشوارتر» از پیش‌بینی‌های قبلی خواهد بود. چین که بیش از نیمی از فولاد جهان را تولید می‌کند، نقش بسیار مهمی در این صنعت دارد. اگرچه ممکن است کشورهای دیگری جایگزین چین به عنوان محرک اصلی تقاضای فولاد شوند. هند، به وضوح، بهترین گزینه است. اما متأسفانه برای بازار جهانی سنگ آهن دریایی، هند ذخایر داخلی سنگ آهن کافی دارد و احتمالاً برای سال‌ها نیازی به واردات نخواهد داشت.

تاثیر کاهش تقاضای فولاد در بازار جهانی

ممکن است کاهش تقاضای فولاد چین به تنهایی روی بازار جهانی کامودیتی ها تاثیر بگذارد. اما برای صنعت سنگ آهن فاجعه‌بار نخواهد بود. به هر حال، مصرف فولاد چین در سال‌های آینده همچنان در سطح بالایی باقی خواهد ماند و به‌طور ناگهانی کاهش نخواهد یافت.
شاید پکن دیگر به مانند گذشته ساخت‌وسازهای عظیم را دنبال نکند و به تبع آن، تقاضا برای فولاد طویل – مانند تیرآهن، میلگرد و نظایر آن – کاهش یابد، اما همچنان برای تولید وسایلی که مصرف‌کنندگان می‌خواهند، به فولاد نیاز دارد. این نوع فولاد که به اصطلاح فولاد مسطح نامیده می‌شود، برای ساخت خودروهای جدید، یخچال‌ها و سایر کالاهای مصرفی استفاده می‌شود.
این کاهش تقاضا در چین دقیقاً زمانی اتفاق می‌افتد که نسل جدیدی از معادن بزرگ و با هزینه کم در استرالیا و آفریقا وارد بازار می‌شوند. این ترکیب خطرناکی است، زیرا به معنای مازاد عرضه در بازار سنگ آهن است، بازاری که در نیمه اول سال جاری بیش از حد اشباع بود و انتظار می‌رود که در سال‌های ۲۰۲۶، ۲۰۲۷ و احتمالاً حتی ۲۰۲۸ همچنان با مازاد عرضه مواجه باشد.

بازار جهانی کامودیتی ها هنوز نزولی نشده است

بانک استرالیایی مک‌کواری (Macquarie Bank) این وضعیت مازاد را یکی از «بدترین» مواردی می‌داند که تا به حال دیده شده است. بنابراین، در میان‌مدت، برای بازگرداندن تعادل به بازار، قیمت سنگ آهن باید کاهش یابد و معدن‌کاران پرهزینه از بازار خارج شوند. اما میزان این کاهش قیمت چقدر خواهد بود؟ این موضوع بستگی زیادی به این دارد که آیا معادن جدید به موقع وارد بازار می‌شوند و بخش املاک و مستغلات چین کمی بهبود می‌یابد یا خیر.
بازار جهانی کامودیتی ها نشان میدهد که اگر این معادن طبق برنامه وارد بازار شوند، تا ۲۰۰ میلیون تن – معادل حدود ۱۲.۵ درصد از بازار سنگ آهن دریایی – باید از بازار خارج شوند. این مقدار بسیار زیادی است.

مازاد عرضه مشابهی که در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ اتفاق افتاد، نیاز به کاهش قیمت به حدود ۵۰ دلار در هر تن داشت، یعنی تقریباً نصف قیمت‌های کنونی.
فعلاً بازار جهانی کامودیتی ها به شدت سقوط نکرده است. با وجود کاهش‌های اخیر، قیمت سنگ آهن همچنان نزدیک به ۱۰۰ دلار در هر تن باقی مانده است – رقمی که ۷۰۰ درصد بالاتر از میانگین قیمت ۱۲.۵ دلار در هر تن در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است. رشد قیمت‌های اخیر آن‌قدر شدید بوده که نیاز به کاهش شدیدتری برای بازگشت به سطح قیمت‌های سال ۲۰۰۰ دارد. در قیمت‌های کنونی، معدن‌کاران بزرگ همچنان سود بالایی به دست می‌آورند.

بازدهی شرکت‌های تولیدکننده سنگ آهن

شرکت ریو تینتو (Rio Tinto)، بزرگ‌ترین تولیدکننده سنگ آهن جهان، سنگ آهن را از منطقه پیلبارا (Pilbara) در استرالیا با هزینه‌ای حدود ۲۱ دلار در هر تن استخراج می‌کند. حتی با قیمت‌های فعلی، این شرکت احتمالاً بازدهی ۴۰ تا ۵۰ درصدی روی سرمایه‌گذاری‌های خود در پیلبارا خواهد داشت.
اما اگر قیمت‌ها به حدود ۵۰ دلار کاهش یابد، وضعیت شرکت‌های بزرگی چون ریو تینتو، واله (Vale S.A.)، بی‌اچ‌پی (BHP Group)، فورتسکیو (Fortescue Metals Group) و آنگلو امریکن (Anglo American plc) به شدت تحت فشار قرار خواهد گرفت. این امر می‌تواند در نیمه دوم دهه جاری منجر به ادغام‌ها و تملک‌های بزرگ شود.
دو تازه‌وارد جدید، یکی معدن سیماندو (Simandou) در گینه و دیگری معدن انسلو (Onslow) در استرالیا، حتی با کاهش قیمت‌ها به دلیل هزینه‌های پایین تولیدشان همچنان سوددهی خواهند داشت. تا سال ۲۰۲۸، این معادن می‌توانند حدود ۱۵۰ میلیون تن به بازار جهانی کامودیتی ها اضافه کنند که معادل حدود ۱۰ درصد از اندازه بازار جهانی خواهد بود. علاوه بر این، معدن‌کاران بزرگ قصد دارند معادن خود را گسترش دهند.

تولید مواد معدنی در چه کشورهایی کاهش یافته است ؟

چه کسانی تولید خود را کاهش خواهند داد؟ انتظار می‌رود معدن‌کاران درجه دوم و سوم در کشورهای برزیل، هند، اوکراین، آفریقای جنوبی، ایران و قزاقستان که هزینه‌های تولید بالاتری دارند – بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار در هر تن – با کاهش قیمت‌ها از بازار جهانی کامودیتی ها خارج شوند. معدن‌کاران داخلی چینی نیز تحت فشار خواهند بود. هرچه میزان مازاد عرضه بیشتر باشد، قیمت‌ها باید بیشتر کاهش یابد.
شرکت‌های بزرگ ادعا می‌کنند که بسیاری از معدن‌کاران درجه سوم هزینه‌های تولیدی بین ۸۰ تا ۱۰۰ دلار در هر تن دارند. به این معنا که اگر قیمت‌ها به زیر سطح فعلی حدود ۹۰ دلار در هر تن کاهش یابد، برخی از تولیدکنندگان پرهزینه به شدت متضرر خواهند شد و تولید کاهش خواهد یافت. در نهایت بازار به تعادل می‌رسد. فقط در صورتی که مازاد عرضه به اندازه‌ای بزرگ باشد که معدن‌کاران درجه دوم با هزینه‌های ۶۰ تا ۸۰ دلار در هر تن هم مجبور به خروج شوند، قیمت‌ها می‌تواند به حدود ۵۰ دلار در هر تن کاهش یابد.

نویسنده: خاویر بلاس / بلومبرگ