در دل ساختارهای رسمی و رسانههای همراستا با قدرت، صدای متفاوتی از سینماگران برجسته جهان شنیده شد؛ چهرههایی که با خطر از دستدادن جایگاه، لغو قراردادها و برچسبهای سیاسی، در صف حمایت از مردم غزه ایستادند و در برابر سیاستهای رسمی اسرائیل و متحدانش اعلام اعتراض کردند. این خیزش هنری، نشان از تحول نقش سینما در شکلدادن به وجدان جهانی دارد.
به گزارش سرمایه فردا،از آغاز جنگ خونین غزه در اکتبر ۲۰۲۳، رسانههای جهانی بارها شاهد گسستهایی در لایههای ظاهرا یکدست نظامهای سیاسی و فرهنگی غرب بودهاند. در حالی که دولتهای ایالات متحده، بریتانیا و متحدان اروپایی با پشتیبانی آشکار از اسرائیل در موضع رسمی خود ایستادهاند، طیف وسیعی از چهرههای شرشناس دنیای هنر، بهویژه در سینما، برخلاف جریان غالب، زبان به اعتراض گشودند. این نخستینبار نیست که هنرمندان جهانی برابر جنگها یا بحرانهای انسانی موضعگیری میکنند، اما اینبار موضوع، حساستر، پرهزینهتر و پیچیدهتر از همیشه بود.
بازیگران، کارگردانان و فعالان فرهنگی که سالها چهرههای محبوب فرهنگ عامه بودند، اینباز در صفی نامتعارف ایستادند؛ صفی که نه روی فرش قرمز، بلکه مقابل سکوت سیستماتیک رسانهای و قدرت سیاسی شکل گرفت. از نامههای سرگشاده گرفته تا پستهای جنجالی در شبکههای اجتماعی و از حضور در تجمعات خیابانی تا کنار کشیدن از پروژههای سینمایی با سرمایهگذاران خاص، بسیاری از این چهرهها با آگاهی از تبعات شخصی، اجتماعی و حرفهای، از مردم غزه حمایت کردند.
در گزارش پیشرو، مهمترین مواضع اعلام شده از سوی هنرمندان سینمایی غرب، به تفکیک کشور، مرور شده است؛ مواضعی که نشان میدهد حتی در قلب ساختارهای قدرت و سرمایه، هنوز صداهایی هستند که از وجدان عمومی جهانی دفاع میکنند.
ایالات متحده آمریکا: گروه بزرگی از هنرمندان هالیوود از آمریکا مواضع انتقادی داشتند. برای نمونه، بیش از ۶۰ سینماگر (از جمله سوزان ساراندون، کریستن استوارت، کینتا برانسون، رامی یوسف، ریز احمد و ماهرشالا علی) در نامهای به جو بایدن خواستار آتشبس فوری در اسرائیل و غزه شدند. سوزان ساراندون (برنده اسکار) در تجمع طرفداری از فلسطین در نیویورک گفت: «بسیاری الان از یهودی بودن میترسند و طعم مواجهه با تبعیضی که مسلمانان تحمل میکنند را میچشند». پس از این اظهارنظر، نمایندگی او توسط آژانس هنرمندان مشهور (UTA) لغو شد. خواکین فینیکس و مارک رافلو از دیگر امضاکنندگان نامههای اعتراضی هستند؛ مثلا ۳۷۰ تن از بازیگران و فیلمسازان، ازجمله فینیکس، خوانندگان و کارگردانهایی چون خاویر فینیکس و گیلرمو دلتورو، در نامهای سرگشاده سکوت سینما را برابر «نسلکشی در غزه» محکوم کردهاند . به همین ترتیب، بردلی کوپر، سلنا گومز، جنل مونه، لوپیتا نیونگئو، جنا اورتگا در جمع بیش از ۲۶۰ سینماگری بودند که خواستار آتشبس فوری در غزه شدند. همچنین کارگردان مستندهای شناختهشده، مایکل مور، نام خود را در این نامهها ثبت کرده است. اندیشه مشترک این افراد طرح «وضعیت اضطراری انسانی» و ضرورت قطع فوری حملات به غزه است.
بریتانیا و ایرلند: بسیاری از سینماگران برجسته بریتانیا و ایرلند نیز مواضع حمایتی گرفتند. برای مثال، استیو کوگان (بازیگر و کمدین بریتانیایی) نامهای امضا کرد و در سخنانش اسامی کودکان کشتهشده در غزه را خواند و گفت «این [کشتار] باید متوفف شود». بندیکت کامبربچ ار میان ۳۰۰ چهره شناختهشده بریتانیا و ایرلند در نامهای به نخستوزیر کشورش خواهان پایان «همدستی» لندن در فجایع غزه شد و تاکید کرد «حالا کودکان در غزه در گرسنگی به سر میبرند». کن لوچ و مایک لی (کارگردانان باسابقه بریتانیایی) به همراه بازیگرانی همچون ریز احمد، امضای خود را زیر نامهای از سوی گروه «هنرمندان طرفدار فلسطین» منتشر کردند تا تلویحا سیاستهای اسرائیل را محکوم کنند. سینتیا نیکسون (بازیگر آمریکایی) هم در تحصن پنج روزه مقابل کاخ سفید شرکت کرد و بر حق انتقاد از دولت اسرائیل تاکید داشت. نیکولا کاولن (بازیگر ایرلندی) نیز بارها در این ماهها در اینستاگرام به خمایت از غزه پرداخته و با صراحت آنچه در غزه میگذرد را «جنایت جنگی» خوانده است.
فرانسه، اسپانیا و دیگر کشورهای اروپایی: چهرههای برجسته فرانسوی و اسپانیایی نیز بیتفاوت نماندند. ژولیت بینوش (فرانسه) در افتتاحیه جشنواره کن ۲۰۲۵ با تقدیم جایزه به یک خبرنگار فلسطینی کشته شده، نخست واکنشی ملایم نشان داد اما یک روز بعد نامه سرگشاده «نسلکشی در غزه» را امضا کرد. عمر سی (فرانسه)، خاویر باردم و پدرو آلمودووار (اسپانیا) نیز در این نامههای اعتراضی شرکت کردند. خاویر ابراهیم (اسرائیل/فرانسه) و دیگر اعضای هیان داوران کن از فرصتی که کارزار کن در اختیار میگذاشت استفاده کردند تا به قتل عام فلسطینیان اعتراض کنند. در یک بیانیه مهم پس از آن، نزدیک به ۴۰۰ تن از سینماگران جهان از جمله پدرو آلمودووار، خاویر باردم، رالف و سوفی فاینز (انگلستان)، ریچارد گر (آمریکا)، روبرن اوستلوند (سوئد)، گای پیرس (استرالیا)، مارک رافلو و سوزان ساراندون، «جنایت جنگی» در غزه زا محکوم کردند.
در آلمان هم برخی همچون نان گلدین (عکاس آمریکایی) در افتتاحیه نمایشگاهی در برلین با لحنی تند اسرائیل را متهم به «نسلکشی» کرد و از «خشم اخلاقی» خود نسبت به آنچه در غزه و لبنان میگذرد سخن گفت.
سایر کشورهای غربی: در کانادا دیوید کراننبرگ (کارگردان) و در استرالیا گای پیرس (بازیگر) نامشان در لیست معترضان به سکوت سینماگران ثبت شده است. همچنین ار مکزیک نیز پدرو دلتورو و آلفونسو کوارون نیز در نامه مشترک امضاکنندگان «اعتراض به نسلکشی» حضور داشتند. در مجموع، آمریکا و کشورهای اروپای غربی بیشترین تجمعات انتقادی را از جانب سینماگران خود نشان دادند.
۱- با نگاهی به جغرافیای موضعگیریها، میتوان دریافت که بیشترین و پررنگترین واکنشها از سوی هنرمندان آمریکایی و اروپای غربی ابراز شده است. این مساله نهتنها به مرکزیت رسانهای و تولید قدرت در این مناطق بار میگردد، بلکه به ساختار پیچیدهتر جامعه مدنی و نقش فعالتز روشنفکران و هنرمندان در عرصه سیاست نیز وابسته است. در ایالات متحده، اگرچه هالیوود در دهههای اخیر عموما محتاطانه در مسائل سیاسی ظاهر شده، اما شدت خشونتها در غزه و بازتابهای عاطفی گسترده آن در افکار عمومی، بسیاری از سینماگران را ناچار به موضعگیری کرد. پلتفرمهایی چون سبکههای اجتماعی و نامههای جمعی، به بستری برای صدای اعتراض بدل شدند؛ صدایی که در برخی موارد با حذف، لغو قرارداد یا فشار رسانهای مواجه شد، اما خاموش نشد.
۲- در بریتانیا، سنت دیرینهای از کنشگری سیاسی در میان هنرمندان وجود دارد. نامهایی چون کن لوچ و استیو کوگان، سالهاست که در موضوعات اجتماعی و سیاسی، مواضعی روشن و گاه رادیکال گرفتهاند. موضعگیریهای اخیر آنان در قبال غزه، ادامه همان مسیر است: مخالفت با جنگ، همدستی سیاسی و سرکوب حقیقت. در فرانسه، اسپانیا و آلمان نیز با وجود ملاحظات سیاسی سنگینتری که پیرامون انتقاد از اسرائیل وجود دارد، هنرمندانی چون ژولیت بینوش، خاویر باردم و نان گلدین، مرزهای معمول را شکسته و با صراحت از آنچه «نسلکشی» خواندهاند، انتقاد کردهاند.
۳- تفاوت مهمی که در این موج اعتراضی دیده میشود، گذر از فاز همدردی خاموش به فاز کنشگری آگاهانه است. در گذشته، اغلب واکنشهای سینماگران به بحرانهای انسانی، به پستهای احساسی یا پیامهای کلیشهای محدود میشد؛ اما اکنون زبان اعتراض صریحتر، متنیتر و حقوقمحورتر شده است. بیانیهها دارای ادبیاتی حقوقبشری، مستند و سفاف هستند و از استعاره و ملاحظهکاری معمول فاصله گرفتهاند. این نشان از بلوغ در رفتار سیاسی هنرمندان دارد که پیشتر کمتر دیده میشد.
۴- نکته مهم دیگر، هزینهدار بودن این مواضع است. در فضایی که مخالفت با اسرائیل، در مواردی مساوی با حذف شدن از صنعت است، سکوت نکردن بهتنهایی یک انتخاب رادیکال است. ماجرای کنار گذاشتن سوزان ساراندون از آژانس UTA یا حملات رسانهای به مارک رافلو و ریز احمد، نمونههایی از فشارهای ساختاری بر سینماگران معترض است. با اینحال، روند حمایتی سینماگران نه تنها متوقف نشد، بلکه با گذر زمان گسترش پیدا کرد؛ این نشان میدهد اعتراض، واکنشی احساسی یا مقطعی نبود، بلکه بخشی از بازتعریف جایگاه هنر در جهان سیاسیشده امروز است.
۵- در مجموع میتوان گفت کشورهای غربی با ساختارهای بازتر، حضور رسانهای قویتر و شبکهایتر بودن فضای هنریشان، امکان بروز اعتراضات جدیتری را برای سینماگران فراهم کردهاند. هنرمندان این کشورها با بهرهگیری از جایگاه عمومی خود، صدایی برای بیصدایان شدند؛ نه به نمایندگی از فلسطینیان، بلکه در همراهی با آنها و در مخالفت با بیعدالتیای که دیگر نمیتوان در مقابلش تنها نظارهگر بود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا