اصطلاحات اقتصادی برای یک فعال تجاری ضروری است و کمک میکند تا در زمان اشتغال در یک کسب و کار حداکثر بهره وری را ایجاد کنید.
به گزارش سرمایه فردا، اصطلاحات اقتصادی همچون یک چراغ راهنما برای افراد مبتدی استو به همین دلیل در این مطلب به جزئیات آن پرداخته شده است.
عرضه و تقاضا از اصطلاحات اقتصادی پرکاربرد است که رابطه بین مقدار محصولی که فروشندگان ارائه میدهند (عرضه) و مقدار محصولی که خریداران مایلاند خریداری کنند (تقاضا). اصطلاحات اقتصادی اهمیت دارد چون قیمتها بر اساس این دو تنظیم میشود.
تورم: افزایش کلی سطح قیمتها در طول زمان، به این معنی که پول ارزش خود را از دست میدهد.
رکود: دورهای که اقتصاد کشور کند میشود و رشد اقتصادی متوقف یا منفی میشود.
بهره: هزینهای که باید برای وام گرفتن پول پرداخت شود، یا درآمدی که از پسانداز کردن پول به دست میآید.
سرمایهگذاری: خرید داراییها یا صرف پول در یک پروژه به امید کسب سود در آینده.
کالا: چیزی که برای فروش تولید میشود، مانند مواد غذایی، ماشین، یا لباس.
خدمت: کار یا فعالیتی که برای دیگران انجام میدهید و در ازای آن پول میگیرید، مانند خدمات پزشکی یا آموزشی.
بازار: محلی که در آن خریداران و فروشندگان به همدیگر کالاها و خدمات را میفروشند و میخرند.
بانک مرکزی: نهادی که سیاستهای پولی کشور را تنظیم و اجرا میکند و مسئول کنترل تورم و بیکاری است.
سیاست پولی: اقداماتی که توسط بانک مرکزی برای تنظیم عرضه پول و کنترل تورم انجام میشود.
سیاست مالی: اقداماتی که دولت در مورد مالیاتها و هزینههای عمومی برای کنترل اقتصاد اتخاذ میکند.
هزینه فرصت: چیزی که از دست میدهید وقتی انتخاب میکنید یک کار خاص را انجام دهید به جای کار دیگری.
بدهی: پولی که به دیگران بدهکار هستید و باید پس بدهید.
پسانداز: پولی که خرج نمیکنید و برای آینده کنار میگذارید.
درآمد: پولی که از کار، سرمایهگذاری یا دیگر فعالیتهای اقتصادی به دست میآورید.
مالیات: مبلغی که دولت از افراد و شرکتها برای تامین هزینههای عمومی دریافت میکند.
دولت: سازمانی که قوانین و سیاستهای اقتصادی یک کشور را تنظیم و اجرا میکند.
بیکاری: افرادی که قادر به کار هستند اما شغلی ندارند.
کشش تقاضا: میزان تغییر تقاضا برای یک محصول در پاسخ به تغییرات قیمت آن.
کشش عرضه: میزان تغییر در مقدار عرضه یک محصول در پاسخ به تغییرات قیمت آن.
نقدینگی: توانایی تبدیل دارایی به پول نقد سریع و بدون از دست دادن ارزش.
نرخ ارز: ارزش پول یک کشور در مقایسه با پول کشور دیگر.
سرمایه: منابع مالی یا داراییهایی که برای تولید بیشتر سرمایهگذاری میشوند.
کارآفرینی: فرآیند شروع یک کسبوکار جدید و مدیریت ریسکهای آن.
بازده: سودی که از یک سرمایهگذاری یا تولید به دست میآید.
تراز پرداختها: تفاوت بین پولی که یک کشور از دیگر کشورها میگیرد و پولی که به آنها پرداخت میکند.
تراز تجاری: تفاوت بین صادرات و واردات کالاهای یک کشور.
کسری بودجه: وقتی هزینههای دولت بیشتر از درآمدهای آن باشد.
سود: تفاوت بین درآمد کل و هزینههای کل.
سهم: یک قطعه کوچک از مالکیت یک شرکت که به سرمایهگذاران فروخته میشود.
اوراق قرضه از اصطلاحات اقتصادی است: نوعی سرمایهگذاری که در آن شما به دولت یا شرکت پول قرض میدهید و در عوض بهره دریافت میکنید.
اقتصاد کلان: مطالعه اقتصاد به عنوان یک کل، شامل موضوعاتی مانند رشد اقتصادی، تورم و بیکاری.
اقتصاد خرد: مطالعه رفتار افراد و شرکتها در بازارهای کوچکتر.
انحصار: وقتی تنها یک شرکت یا فرد کنترل کامل بازار یک محصول یا خدمت را در دست دارد.
رقابت: وضعیتی که در آن شرکتها برای جذب مشتریها با یکدیگر رقابت میکنند.
رشد اقتصادی: افزایش تولید کلی یک کشور در طول زمان.
توسعه اقتصادی: فرآیند بهبود استانداردهای زندگی و رفاه اقتصادی یک کشور.
بهرهوری: میزان تولیدی که از هر واحد از عوامل تولید به دست میآید.
فقر: ناتوانی در تامین نیازهای اساسی زندگی مانند غذا، پوشاک و مسکن.
توزیع درآمد: نحوه تقسیم درآمد بین افراد و گروههای مختلف در جامعه.
تورم انتظاری: میزان تورمی که مردم انتظار دارند در آینده اتفاق بیفتد و بر تصمیمات اقتصادی آنها تأثیر میگذارد.
بهره اسمی: نرخ بهرهای که بر روی وام یا سرمایهگذاری اعلام میشود، بدون در نظر گرفتن تورم.
بهره واقعی: نرخ بهرهای که پس از تعدیل برای تورم محاسبه میشود.
سود ناخالص داخلی (GDP): ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک دوره مشخص.
هزینه نهایی: هزینه تولید یک واحد اضافی از یک کالا یا خدمت.
درآمد نهایی: درآمدی که از فروش یک واحد اضافی از یک کالا یا خدمت به دست میآید.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا