از طعنه و تمسخر تا تهدید و خشونت ناگهانی، قلدری در مدارس به یکی از آسیبزاترین چالشهای رفتاری دانشآموزان تبدیل شده است؛ پدیدهای که نهتنها قربانیان را دچار اضطراب، افت تحصیلی و افسردگی میکند، بلکه خود قلدرها را نیز در مسیر انحرافات رفتاری قرار میدهد. پژوهشهای جدید نشان میدهد آموزش مهارتهای تنظیم هیجان و مدیریت خشم میتواند راهی مؤثر برای کاهش این بحران باشد.
به گزارش سرمایه فردا، مدرسه، جایی که باید مأمن یادگیری و رشد باشد، گاه به صحنهای از ترس، طرد و خشونت تبدیل میشود. قلدری، این رفتار تکرارشونده و آزاردهنده، در میان دانشآموزان به شکلی نگرانکننده گسترش یافته است؛ از طعنههای کلامی و تمسخر ظاهر گرفته تا حملات فیزیکی و بیاعتبارسازی اجتماعی. قربانیان این رفتارها، اغلب کودکانیاند که توان دفاع از خود را ندارند و در سکوت، بار سنگین اضطراب، بیاعتمادی و افت تحصیلی را به دوش میکشند. اما قلدرها نیز قربانیاند قربانی تکانشگری، ناتوانی در کنترل هیجان و فقدان آموزشهای روانشناختی. پژوهشهای اخیر در ایران نشان میدهد که آموزش مهارتهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان، میتواند رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش داده و فضای مدرسه را به محیطی امنتر و انسانیتر تبدیل کند. این یافتهها، زنگ هشداری برای نظام آموزشی است تا به جای انکار، با مداخله علمی و هدفمند، این زخم پنهان را درمان کند.
چالش های رفتاری و ارتباطی بین دانش آموزان آنقدر زیاد است که تاکنون تحقیقات و پژوهش های فراوانی در مورد آنها انجام شده است. از ترس و اضطراب از کلاس و مدرسه تا خجالتی بودن در برقراری ارتباط با همکلاسی ها. از بی علاقگی نسبت به یک درس تا ترس از زورگویی برخی از بچه های همکلاسی یا کلاس بالایی ها. چیزی که به آن «قلدری» می گویند و میتواند پیامدهایی مانند اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، مشکلات گفتاری و حتی افکار خودکشی در پی داشته باشد. از آنجا که این رفتارها بهصورت تکرارشونده و همراه با آسیب روانی بروز میکنند، بسیاری از متخصصان بر لزوم مداخله زودهنگام و هدفمند برای کنترل این نوع رفتارها تاکید دارند.
براساس یک تعریف کلی، قلدری شکلی از تهاجم رفتاری آزاردهنده است که فردی به طور عمدی و مداوم آن را نسبت به دیگری انجام دهد و موجب رنجش او شود. قلدری فقط فیزیکی نیست و لزومی ندارد آسیب جسمی به کسی وارد شود تا آن را قلدری قلمداد کنیم. گاهی فشار روحی، عاطفی، کلامی و رفتاری به دیگران آنقدر هدفمند و تکراری است که آسیب رساندن و آزار دادن قربانی تلقی میشود.
قلدران مدرسه بچه هایی را که نمیتوانند از خود دفاع کنند مکرراً مورد طعنه، ناسزا، آزار، تهدید و تمسخر قرار میدهند. آنها ممکن است قربانیان خود را با القاب نامناسب صدا بزنند، ظاهر و رفتار آنها را مسخره نمایند، ادای آنها را درآورند، آنها را از زمین بازی بیرون کنند و خوراکی، پول یا دیگر وسایل آنها را بدزدند یا به زور بگیرند. بعضی اوقات قربانیان مورد تهاجم فیزیکی نیز قرار میگیرند، مثالً ممکن است لگد یا کتک بخورند، نیشگون گرفته شوند، هل داده شوند، یا در اتاق حبس گردند. نوع زیرکانه و غیر مستقیم قلدری که در دختران شایعتر است، بی اعتبار کردن دیگران در محیط مدرسه است.
قلدری پدیده ای بسیار شایع است. در پژوهشی که در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه ملی سالمت کودکان آمریکا صورت گرفت نزدیک به %۳۰ دانش آموزان به نوعی پدیده قلدری را تجربه کرده بودند: %۱۳ به عنوان قلدر، %۱۱ به عنوان قربانی و %۶ به عنوان هر دو. حدود %۱۰ آنها هفته ای یک مرتبه یا بیشتر با این پدیده روبرو شده بودند. قلدری در پسرها سه برابر دخترها و در اوایل نوجوانی(۱۱-۱۴ سالگی) شدیدتر گزارش شده بود. پسران قلدر معموالً هر دو جنس پسر و دختر را مورد آزار قرار میدهند.
به گفته کارشناسان، قلدری در مدارس پیامدهای فراوانی برای دانشآموزان، فضای آموزشی و معلمان دارد که می توان آنها را بطور خلاصه آنها را محورهای زیر خلاصه کرد: بروز افت تحصیلی و بیعلاقه شدن به درس و مدرسه، بروز استرس و اضطراب شدید ، کاهش اعتماد به نفس، سو استفاده مالی، جنسی و جانی، احساس عدم امنیت و بی اعتمادی نسبت به افراد، ناتوان شدن در روابط اجتماعی، افسردگی کودک و دانش آموز، درگیری دانشآموز قلدر با معلمان و کادرو بالا بردن احتمال ترک تحصیل یا عدم رشد شخصیت در هر دو گروه قلدر و قربانی.
در ایران هم به تازگی پژوهشی اقبال زارعی، دانشیار دانشگاه هرمزگان، با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی بندرعباس و واحد بینالملل کیش، پژوهشی در مورد آثار قلدری برخی دانش آموزان بر روی روند تحصیلی دیگر دانش آموزان و حتی زندگی و تحصیل خود دانش آموز«قلدر» انجام شده که حاوی نکات جالبی است.
هدف آنها این بود که دریابند آیا میتوان با بهرهگیری از آموزشهای روانشناختی، رفتارهای آسیبزننده و بدون کنترل در نوجوانان را کاهش داد.
دانش آموزان قلدر اکثرا در کثری از ثانیه عصبانی می شوند و به دیگران حمله می کنند یا با آنها درگیر می شوند. عاملی که در واژگان تخصصب به آن «تکانشگری» گفته می شود؛ به این معنا که فرد بدون فکر قبلی و ناگهانی، دست به عمل یا حرفی میزند که میتواند برای دیگران آسیبزا باشد.
این رفتار اغلب با ناتوانی در کنترل هیجانات و تمایل به انجام کارهای پرخطر همراه است. تکانشگری نهتنها باعث بروز پرخاشگری در مدرسه میشود، بلکه در بلندمدت نیز بر تعاملات اجتماعی، تحصیل و حتی سلامت روان فرد تاثیر منفی میگذارد. به همین دلیل، پرداختن به این موضوع از طریق برنامههای آموزشی، بهویژه آموزش مهارتهای تنظیم هیجان و مدیریت خشم، اهمیت زیادی دارد.
اما برای کاهش این پدیده یعنی قلدری در مدارس چه باید کرد؟ یافتههای این پژوهش نشان دادند که آموزش مهارتهای مدیریت خشم باعث کاهش معنادار در رفتارهای تکانشی دانشآموزان پسر قلدر میشود. این به آن معناست که نوجوانانی که این آموزشها را دریافت کردند، بهتر توانستند هیجانات خود را کنترل کنند و کمتر واکنشهای ناگهانی و پرخاشگرانه از خود نشان دهند.
نتایج همچنین حاکی از آن بودند که این نوع آموزشها نهتنها بر کنترل خشم تاثیر مثبت دارد، بلکه باعث بهبود تفکر، افزایش تحمل و کاهش رفتارهای خطرناک و ناگهانی نیز میشوند. بهعبارتی، نوجوانان یاد گرفتند که به جای واکنشهای سریع و بدون فکر، احساسات خود را بهتر بشناسند و از روشهای آرامتری برای بیان آنها استفاده کنند.
همچنبن براساس بخش دیگری از نتیجه گیری این پژوهش، آموزش مدیریت خشم با روش شناختی-رفتاری (یعنی آگاهی دادن به فرد نسبت به افکار، احساسات و رفتارهایش و تمرین راهکارهای عملی برای کنترل آنها)، توانسته رفتارهایی مثل تهدید، فریاد زدن یا حمله فیزیکی را کاهش دهد.
این آموزشها، با بهرهگیری از تمرینهایی مانند آرامسازی ذهن، جملات مثبت درونی و نقشآفرینی اجتماعی، به نوجوانان کمک کرده تا دید بازتری نسبت به خود و دیگران پیدا کنند. آنها یاد گرفتند مسئولیتپذیرتر باشند و راههای بهتری برای برقراری ارتباط پیدا کنند. این تغییرات نهتنها به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه منجر شد، بلکه فضای مدرسه را نیز برای همه ایمنتر و آرامتر کرد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا