زخم پنهان بر روان دانش‌آموزان

زخم پنهان بر روان دانش‌آموزان

از طعنه و تمسخر تا تهدید و خشونت ناگهانی، قلدری در مدارس به یکی از آسیب‌زاترین چالش‌های رفتاری دانش‌آموزان تبدیل شده است؛ پدیده‌ای که نه‌تنها قربانیان را دچار اضطراب، افت تحصیلی و افسردگی می‌کند، بلکه خود قلدرها را نیز در مسیر انحرافات رفتاری قرار می‌دهد. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان و مدیریت خشم می‌تواند راهی مؤثر برای کاهش این بحران باشد.

به گزارش سرمایه فردا، مدرسه، جایی که باید مأمن یادگیری و رشد باشد، گاه به صحنه‌ای از ترس، طرد و خشونت تبدیل می‌شود. قلدری، این رفتار تکرارشونده و آزاردهنده، در میان دانش‌آموزان به شکلی نگران‌کننده گسترش یافته است؛ از طعنه‌های کلامی و تمسخر ظاهر گرفته تا حملات فیزیکی و بی‌اعتبارسازی اجتماعی. قربانیان این رفتارها، اغلب کودکانی‌اند که توان دفاع از خود را ندارند و در سکوت، بار سنگین اضطراب، بی‌اعتمادی و افت تحصیلی را به دوش می‌کشند. اما قلدرها نیز قربانی‌اند قربانی تکانشگری، ناتوانی در کنترل هیجان و فقدان آموزش‌های روانشناختی. پژوهش‌های اخیر در ایران نشان می‌دهد که آموزش مهارت‌های مدیریت خشم و تنظیم هیجان، می‌تواند رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش داده و فضای مدرسه را به محیطی امن‌تر و انسانی‌تر تبدیل کند. این یافته‌ها، زنگ هشداری برای نظام آموزشی است تا به جای انکار، با مداخله علمی و هدفمند، این زخم پنهان را درمان کند.

چالش های رفتاری و ارتباطی بین دانش آموزان آنقدر زیاد است که تاکنون تحقیقات و پژوهش های فراوانی در مورد آنها انجام شده است. از ترس و اضطراب از کلاس و مدرسه تا خجالتی بودن در برقراری ارتباط با همکلاسی ها. از بی علاقگی نسبت به یک درس تا ترس از زورگویی برخی از بچه های همکلاسی یا کلاس بالایی ها. چیزی که به آن «قلدری» می گویند و می‌تواند پیامدهایی مانند اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، مشکلات گفتاری و حتی افکار خودکشی در پی داشته باشد. از آنجا که این رفتارها به‌صورت تکرارشونده و همراه با آسیب روانی بروز می‌کنند، بسیاری از متخصصان بر لزوم مداخله زودهنگام و هدفمند برای کنترل این نوع رفتارها تاکید دارند.

 

انواع قلدری های شایع در مدارس

براساس یک تعریف کلی، قلدری شکلی از تهاجم رفتاری آزاردهنده است که فردی به طور عمدی و مداوم آن را نسبت به دیگری انجام دهد و موجب رنجش او شود. قلدری فقط فیزیکی نیست و لزومی ندارد آسیب جسمی به کسی وارد شود تا آن را قلدری قلمداد کنیم. گاهی فشار روحی، عاطفی، کلامی و رفتاری به دیگران آنقدر هدفمند و تکراری است که آسیب رساندن و آزار دادن قربانی تلقی می‌شود.

قلدران مدرسه بچه هایی را که نمیتوانند از خود دفاع کنند مکرراً مورد طعنه، ناسزا، آزار، تهدید و تمسخر قرار میدهند. آنها ممکن است قربانیان خود را با القاب نامناسب صدا بزنند، ظاهر و رفتار آنها را مسخره نمایند، ادای آنها را درآورند، آنها را از زمین بازی بیرون کنند و خوراکی، پول یا دیگر وسایل آنها را بدزدند یا به زور بگیرند. بعضی اوقات قربانیان مورد تهاجم فیزیکی نیز قرار میگیرند، مثالً ممکن است لگد یا کتک بخورند، نیشگون گرفته شوند، هل داده شوند، یا در اتاق حبس گردند. نوع زیرکانه و غیر مستقیم قلدری که در دختران شایعتر است، بی اعتبار کردن دیگران در محیط مدرسه است.

 

قلدری در مدارس دیگر کشورها

قلدری پدیده ای بسیار شایع است. در پژوهشی که در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه ملی سالمت کودکان آمریکا صورت گرفت نزدیک به %۳۰ دانش آموزان به نوعی پدیده قلدری را تجربه کرده بودند: %۱۳ به عنوان قلدر، %۱۱ به عنوان قربانی و %۶ به عنوان هر دو. حدود %۱۰ آنها هفته ای یک مرتبه یا بیشتر با این پدیده روبرو شده بودند. قلدری در پسرها سه برابر دخترها و در اوایل نوجوانی(۱۱-۱۴ سالگی) شدیدتر گزارش شده بود. پسران قلدر معموالً هر دو جنس پسر و دختر را مورد آزار قرار میدهند.

 

پیامدهای ناخوشایند زورگویی

به گفته کارشناسان، قلدری در مدارس پیامدهای فراوانی برای دانش‌آموزان، فضای آموزشی و معلمان دارد که می توان آنها را بطور خلاصه آنها را محورهای زیر خلاصه کرد: بروز افت تحصیلی و بی‌علاقه شدن به درس و مدرسه، بروز استرس و اضطراب شدید ، کاهش اعتماد به نفس، سو استفاده مالی، جنسی و جانی، احساس عدم امنیت و بی اعتمادی نسبت به افراد، ناتوان شدن در روابط اجتماعی، افسردگی کودک و دانش آموز، درگیری دانش‌آموز قلدر با معلمان و کادرو بالا بردن احتمال ترک تحصیل یا عدم رشد شخصیت در هر دو گروه قلدر و قربانی.

 

تحقیقات وطنی در مورد قلدری در مدارس

در ایران هم به تازگی پژوهشی اقبال زارعی، دانشیار دانشگاه هرمزگان، با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی بندرعباس و واحد بین‌الملل کیش، پژوهشی در مورد آثار قلدری برخی دانش آموزان بر روی روند تحصیلی دیگر دانش آموزان و حتی زندگی و تحصیل خود دانش آموز«قلدر» انجام شده که حاوی نکات جالبی است.

هدف آن‌ها این بود که دریابند آیا می‌توان با بهره‌گیری از آموزش‌های روانشناختی، رفتارهای آسیب‌زننده و بدون کنترل در نوجوانان را کاهش داد.

 

قلدری های خشونت بار ناگهانی

دانش آموزان قلدر اکثرا در کثری از ثانیه عصبانی می شوند و به دیگران حمله می کنند یا با آنها درگیر می شوند. عاملی که در واژگان تخصصب به آن  «تکانشگری» گفته می شود؛ به این معنا که فرد بدون فکر قبلی و ناگهانی، دست به عمل یا حرفی می‌زند که می‌تواند برای دیگران آسیب‌زا باشد.

این رفتار اغلب با ناتوانی در کنترل هیجانات و تمایل به انجام کارهای پرخطر همراه است. تکانشگری نه‌تنها باعث بروز پرخاشگری در مدرسه می‌شود، بلکه در بلندمدت نیز بر تعاملات اجتماعی، تحصیل و حتی سلامت روان فرد تاثیر منفی می‌گذارد. به همین دلیل، پرداختن به این موضوع از طریق برنامه‌های آموزشی، به‌ویژه آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان و مدیریت خشم، اهمیت زیادی دارد.

 

پیشنهادهای برای کاهش یک پدیده آسیب زا

اما برای کاهش این پدیده یعنی قلدری در مدارس چه باید کرد؟ یافته‌های این پژوهش نشان دادند که آموزش مهارت‌های مدیریت خشم باعث کاهش معنادار در رفتارهای تکانشی دانش‌آموزان پسر قلدر می‌شود. این به آن معناست که نوجوانانی که این آموزش‌ها را دریافت کردند، بهتر توانستند هیجانات خود را کنترل کنند و کمتر واکنش‌های ناگهانی و پرخاشگرانه از خود نشان دهند.

نتایج همچنین حاکی از آن بودند که این نوع آموزش‌ها نه‌تنها بر کنترل خشم تاثیر مثبت دارد، بلکه باعث بهبود تفکر، افزایش تحمل و کاهش رفتارهای خطرناک و ناگهانی نیز می‌شوند. به‌عبارتی، نوجوانان یاد گرفتند که به جای واکنش‌های سریع و بدون فکر، احساسات خود را بهتر بشناسند و از روش‌های آرام‌تری برای بیان آن‌ها استفاده کنند.

همچنبن براساس بخش دیگری از نتیجه گیری این پژوهش، آموزش مدیریت خشم با روش شناختی-رفتاری (یعنی آگاهی دادن به فرد نسبت به افکار، احساسات و رفتارهایش و تمرین راهکارهای عملی برای کنترل آن‌ها)، توانسته رفتارهایی مثل تهدید، فریاد زدن یا حمله فیزیکی را کاهش دهد.

این آموزش‌ها، با بهره‌گیری از تمرین‌هایی مانند آرام‌سازی ذهن، جملات مثبت درونی و نقش‌آفرینی اجتماعی، به نوجوانان کمک کرده تا دید بازتری نسبت به خود و دیگران پیدا کنند. آن‌ها یاد گرفتند مسئولیت‌پذیرتر باشند و راه‌های بهتری برای برقراری ارتباط پیدا کنند. این تغییرات نه‌تنها به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه منجر شد، بلکه فضای مدرسه را نیز برای همه ایمن‌تر و آرام‌تر کرد.

 

تکرار ضرب و شتم دانش آموزان

اما موضوع دیگر تربیت به شیوه مکتب خانه ایاست که دانش‌آموزان را زیر فشار روحی قرار داده است. تصور کنید   حیاط مدرسه بیخ تا بیخ پر است از دانش آموزان پسری که به نظر می رسد در مقطع متوسطه درس می خوانند. بچه هایی با پیراهم تیره که گویا لباس فرم مدرسه اشان است. مردی میانسال با موهای جوگندمی دنبال یکی از دانش آموزان کرده و هر وفت که به وی می رسد چک و لگدی را نثارش می کند. لگدهایی چناتن محکم که چندین بار پسردانش آموز را نقش بر زمین می کند. تصاویری واقعی ازیک ویدیوی ۱۶ ثانیه ای که توسط یکی از همسایگان مجاور مدرسه گرفته و در کمتر از یک روز به یکی از پربازدیدترین کلیپ های فضای مجازی در کشور بدل شده است.

این کلیپ که گفته می شود مربوط به مدرسه ای در پرند از توبع رباط کریم است، در حالی منتشر می شود که هنوز چند روزی بیشتر از انتشار خبری در مورد ضرب و شتم دانش آموز دیگری در قزوین توسط ناظم مدرسه نمی گذرد. موضوعی که در نهایت منجر به برکتاری آن فرد که گویا معاون مدرسه بوده است و دلجویی از دانش آموز مورد ضرب و شتم قرار گرفته که گفته می شود جزء دانش آموزان اتباع است، شد. گرچه به گفته مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران این دانش اموز ایرانی است و خوشبختانه در حادثه مزبوز جراحتی نیز به وی وارد نشده است.

 

پرونده ای قطور از حوادث

تنبیه دانش آموزان در مدرسه سابقه ای بس طولانی و حتی تاریخی دارد. از فلک کردن های کودکان در مکتب خانه ها تا گذاشته شدن خودکار لای انگشتان دست و فشار آن توسط معلم و ناظم و یا یک پا ایستادن در گوشه کلاس یا حتی چک و سیلی خوردن از معلم.

حالا اما به لطف گوشی ها و فضای مجازی این اخبار و تصویر تنبیه ها، به سرعت در فضای مجازی منتشر می شوند تا نشان دهند که در قرن حاضر هم کم نیستند معلمانی که اعتقاد دارند، تنبیه فیزیکی بهترین شیوه مواجهه با دانش آموزان خاطی یا کم کار و بی ادب است! کافی است مروری داشته باشیم به حوادث مشابه به برخی از موارد تنبیه دانش آموزان طی یک دهه گذشته تا ابعاد مساله برایمان روشن تر شود. از تجمع اولیاء دانش آموزان دوره نخست دبیرستان علامه طباطبایی شاهرود به خاطر تنبیه بدنی فرندانشان در سال ۱۳۹۴ تا تنبیه یک دانش آموز کلاس هشتمی دارابی با کمربند معلمش در سال ۱۳۹۷. از کوبیدن سر یک دانش آموز ۹ ساله مشهدی به خاطر بلد نبودن درس ریاضی به دیوار در سال ۱۳۹۷ تا تنبیه با شلنگ توسط معلم ورزش در مدرسه ای ماهشهری در همان سال. از بدن قرمز شده دانش آموز بوشهری که با خط کش معلمش تنبیه شده بود در سال ۱۳۹۷ تا کتک خوردن یک دانش آموز کلاس یازدهمی در رباط کریم در سال ۱۳۹۸ . از ضرب و شتم یک دانش آموز دبیرستانی در شیراز توسط معلم در سال ۱۴۰۱ تا کتک خوردن دانش آموزدبیرستانی دیگر در رفسنجان در سال ۱۴۰۳ و بالاخره دسته جمعی همه دانش آموزان یک کلاس در مدرسه ای روستایی از توابع سسندج در فروردین ماه امسال.

 

دو حادثه در یک ماه

بعد از آن نیز در مهرماه و چند روز قبل از حادثه پرند، حادثه ای دیگر در قزوین رخ داد که در آن دو دانش آموز به خاطر آنکه ادای ناظم را درآورده بودند توسط مدیر مدرسه به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یکی از آنها ازناحیه بینی دچار شکستگی شده و پرده گوشش هم پاره شده بود.

گرچه کمتر کسی تصورش را هم می کرد که قرار است چند روز بعد حادثه مشابهی، اینبار در پرند رخ دهد! حادثه ای که در آن ناظم یک مدرسه در حیاط و جلوی چشم بقیه، یکی از دانش آموزان که اتفاقا جزء اتباع بوده را زیر مشت و لگد گرفته است. اینبار اما آموزش و پرورش سریعتر عمل کرده و فرد خاطی را از کار معلق و سایر کارکنان مرتبط را از کار برکنار کرد. با این حال پیگیری های «هفت صبح» برای کسب اطلاع از جزئیات بیشتر ماجرا با پاسکاری مسئولان روابط عمومی این وزارتخانه، راه به جایی نبرد چرا که همه آنها یا از ماجرا اظهار بی اطلاعی می کردند و یا با گفتن این جمله که؛ ما حرفهایمان را در اطلاعیه صادره گفته ایم، تلاش می کردند تا از زیر پاسخگویی به این حاشیه های پیش آمده در این زمینه، شانه خالی کنند.

 

آموزش و پرورش: به شدت برخورد می کنیم

«یوسف بهارلو» مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران اما می گوید که تنبیه دانش آموزان خط قرمز ماست و هیچ توجیهی برای آن پذیرفته شدنی نیست. وی در گفت و گو با «هفت صبح» در مورد حادثه رخ داده می گوید: ما هم از طریق همان فیلمی که شما و سایر هموطنان در فضای مجازی دیده اید، از ماجرا مطلع شدیم و بعد از اینکه مطمین شدیم این مدرسه در پرند و در حیطه کاری آموزش و پرورش استان تهران است، سریعا و در کمتر از چند ساعت، همکارانمان را بررسی به آنجا اعزام کردیم.

وی در مورد جزییات این حادثه نیز می گوید: این حادثه چند روز قبل و در یک مدرسه دوره متوسطه پسرانه رخ داده است. براساس گزارش همکارانم گویا دانش آموزی که در فیلم می بینید و در مقطع متوسطه اول درس می خواند، هنگام مراسم صبحگاهی، یک حرکت نامناسب و شیطنت و بی انظباطی را مرتکب شده که باعث می شود تا معاون مدرسه که در محل حاضر بوده عصبانی شود و برخورد ناشایستی که دیدید را با وی داشته باشد.

بهارلو با ذکر اینکه معاون مربوطه، تا رسیدگی به پرونده اش حق حضور در مدرسه را ندارد می گوید:قرار است امروز – شنبه – یا فردا پرونده تکمیل شود و سپس رای نهایی در مورد ادامه فعالیت وی صادر گردد.

مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران همچنین در خصوص ادعاهای مطرح شده در مورد اینکه دانش آموز مورد تنبیه واقع شده از اتباع کشور افغانستان بوده است نیز می گوید: برخلاف شایعات مطرح شده، دانش آموز مزبور ایرانی است. گرچه برای ما اصلا این موضوع اهمیتی ندارد. به هر حال تخلفی از سوی یکی از همکاران ما رخ داده که قابل اعماض نیست و باید به آن رسیدگی شود. برای ما همه دانش آموزان یکسان هستند. ما سال گذشته ۱۴۹ هزار و در سال تحصیلی جاری ۶۳ هزار دانش آموز اتباع در استان تهران داشته و داریم که همگی برای ما ارزشمند و مهم هستند. درست مانند فزرند خودمان. قرار نیست اگر دانش آموزی جزء اتباع بود با وی برخوردهایی اینچنینی بشود.

وی ادامه می دهد: همانطور که گفتم کلا برخورد و تنبیه فیزیکی دانش آموزان برای ما اصلا پذیرفتنی نیست. من خودم پدر هستم و فرزندم در کلاس سوم ابتدایی درس می خواند. هر وقت چنین حوادثی رخ می دهد با خودم تصور می کتم اگر جای پدر و مادر آن دانش آموز یا خود وی که جلوی آنهمه دوست و همکلاسی تحقیر و تنبیه می شود، بودم چه حالی داشتم؟ برای همین همیشه قاطعانه با چنین رخدادهایی برخوردی قاطع می کنیم و اصلا ملاحظه ای در مورد اینکه فرد خاطی همکارمان است و باید ملاحظه وی را بکنیم و طرفداری وی را بکنیم، مد نظرمان نیست.

بهارلو یا ذکر اینکه هر سال جلساتی برای معلمان و کادر آموزشی مدارس برگزار می کنیم که در آن کارشناسان تربیتی، روش های مواجهه با دانش آموزان و روش های جایگزین تنبیه را به آنها آموزش می دهند.

مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران همچنین در مورد جراحت هایی که به دانش آموز یاد شده وارد آمده نیز می گوید: خوشبختانه وی هیچ گونه جراحت و آسیبی در این حادثه ندیده و قرار است امروز و فردا، گروهی از همکاران نیز برای دلجویی از خانواده وی ، به منزلشان بروند و با والدین این دانش آموز دیداری داشته باشند.

 

تنبیه دانش آموزان از منظر قانون

قوانین موجود در مورد تنبیه مجاز : در ماده ۶۸ آئین‌نامه اجرایی مدارس، مصوب شورای عالی آموزش و پرورش، وظایف و تکالیف دانش آموزان به روشنی بیان شده است. بر اساس ماده ۷۴ این آئین‌نامه نیز اگر دانش‌آموزان نسبت به وظایف خود قصور و سهل‌انگاری کنند، تخلف کرده‌اند و به استناد ماده ۷۶ آئین نامه، بعد از اینکه چاره جویی‌ها و راهنمایی‌های تربیتی مؤثر واقع نشد با رعایت تناسب به یکی از روش‌های زیر مورد تنبیه قرار می‌گیرند:

– تذکر شفاهی به طور خصوصی، – تذکر و اخطار شفاهی دانش آموزان کلاس مربوط، تغییر کلاس، با اطلاع ولی دانش آموز، اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز، حداکثر برای مدت سه روزو انتقال به مدرسه‌ای دیگر

اما اجرای این احکام برعهده چه شخص یا اشخاصی است؟ طبق ماده ۷۸ تنبیهات ۱ و ۲ بر عهده معلم و مربی و بند ۳ بر عهده مدیر و بند ۴ و ۵ پس از موافقت شورای مدرسه با مدیر است؛ ولی در مورد بند ۶ علاوه بر تأیید شورای مدرسه، موافقت اداره آموزش و پرورش نیز ضروری است.

با این حال اگر پس از کلیه این مراحل دانش آموز باز هم سربه راه و اصلاح نشد با وی چه باید کرد؟ سوالی که ماده ۸۰ آئین‌نامه اجرایی مدارس، مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در پاسخ به آن اینگونه تعیین تکلیف کرده است: در نهایت اگر دانش‌آموزی از منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگر منتقل شد و تشخیص داده شد که موجب انحراف و گمراهی دانش آموزان دیگر می‌شود با تأیید شورای مدرسه و موافقت اداره آموزش و پرورش در نوبت اول از حضور در مدارس منطقه و برای نوبت دوم تا مدتی که اداره کل آموزش و پرورش تعیین کند از حضور در کلیه مدارس محروم می‌شود و از اولیای او خواسته می‌شود تعلیم وتربیت فرزند خویش را بیرون از مدرسه بر عهده بگیرند.

همانطور که دیده می شود، تنبیه‌های مجاز برای دانش آموزان در قانون عبارت است از؛ تذکر و اخطار شفاهی به‌طور خصوصی، تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان کلاس مربوط؛ تغییر کلاس در صورت وجود کلاس‌های متعدد در یک پایه با اطلاع ولی دانش آموز، اخطار کتبی و اطلاع به دانش آموز، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز به مدت حداکثر سه روز و بالاخره انتقال به مدرسه دیگر.

 

از توبیخ اداری تا پیگیری کیفری

دومین شیوه تنبیه از منظر قانون همان روشی است که از آن به عنوان شیوه تنبیه غیرمجازیاد می شود و شامل تنبیه بدنی، اهانت و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه است.

در این مورد، در ماده ۷۷ آئین نامه اجرایی مدارس در خصوص تنبیه بدنی آمده است: «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است.»

همچنین با استناد به بندهای ۱ تا ۴ ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، اعمال کننده تنبیهات مذکور متخلف است و پس از معرفی به هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری و بررسی پرونده توسط هیئت‌ها، متناسب با اعمال و رفتار وی حکم صادر می‌شود.

اما این پایان مجازات برای معلم ها و کادر آموزشی متخلف نیست بلکه طبق ماده ۶۰۸ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی اهانت و هتک حیثیت و… افراد، مجازات کیفری نیز خواهد داشت. همچنین اگر تنبیه بدنی موجب کبودی و شکستگی و هر گونه صدمه به دانش آموز شود، طبق ماده ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی، موجب تعلق دیه نیز می‌شود.

 

تشکیل یک کمیته فراموش شده!

اما شاید بد نباشد که بدانید، در سال ۱۳۹۳ و همزمان با بالا گرفتن اعتراض ها در مورد افزایش مواردی از تبیه بدنی در مدارس، حمیدرضا کفاش معاون وقت پرورشی و فرهنگی ، کمیته ای که قرار بود وظیفه نظارت نامحسوس برای رصد تنبیه بدنی را عهده دار باشد. با این حال به نظر می رسد به تدریج عملا این کمیته به حاشیه رفته و یا شاید منحل شده باشد چرا که هیچ یک از مخاطبان ما در آموزش و پرورش اصولا خبری از فعالیت این کمیته ندارند!.

گلایه های معلم ها از آموزش و پرورش

اما در این میان سخنان معلمان نیز شنیدنی است. داود یکی از همین معلم هاست که به «هفت صبح» می گوید: درست است که نباید دانش آموزان را تنبیه فیزیکی کرد اما واقعا تکلیف معلم در برابر دانش آموزان بی ادب چیست؟ چرا باید همیشه در هر شرایطی حق را به دانش آموز داد؟ اگر خود آقایان هم در چنین شرایطی قرار گرفتند و توانستند در برابر فحاشی ها و بی ادبی های دانش آموزان آرامش خود را حفظ کنند، آن وقت باید دستورالعمل صادر کنند! چرا وزیر و مسولان از کارکنانشان حمایت نمی کنند؟ آنهم معلم هایی که مجبورند با بچه های امروزی سروکله بزنند که متاسفانه به شدت بی ادبی می کنند و احترام به معلم برایشان بی معناست.

وی نفسی تازه می کند و در حالیکه سعی می کند تا خشمش را فروبخورد می گوید: مگر یک انسان در این شرایط سخت امروزی چقدر تحمل دارد که بتواند در برابر تحقیرها و فحاشی ها و بی احترامی های دانش آموزان فقط لبخند بزند و بگذرد؟!

وقتی که دانش آموز «معلول» است نه «علت»

محمد داوری، مشاور تربیتی و کارشناس آموزشی اما معتقد است که معلم و کادر آموزشی تحت هیچ شرایطی نباید دانش آموزان را مورد ضرب و شتم قرار دهد یا برخورد فیزیکی با آنها داشته باشد. وی در گفت و گو با «هفت صبح» می گوید: اصولا هر محصلی در ردیف سنی کودک و نوجوان قرار می گیرد که در مواجهه با آنها باید نگاه ما، نگاهی تربیتی باشد. چرا که اگر هم ناهنجاری هایی در رفتار و کردار آنها وجود دارد، دلیلش را باید در خانه و مدرسه و جامعه جستجو کرد که باعث می شود تا رفتار و گفتار وی ناهنجار شود. در واقع وی خودش قربانی است.بنابراین باید با نگاهی دلسوزانه به دنبال پیدا کردن ریشه های این ناهنجاری های در نقاطی بیرون از شخصیت وی بود.

وی با ذکر اینکه دانش آموز به هیچ عنوان نباید«مقصر» تلقی شود می گوید:مدرسه نه دادگاه است و نه کانون اصلاح و تربیت و نه زندان بلکه کانونی است برای زندگی کردن. محلی که ممکن است دانش آموز در آن، اشتباهی را نیز مرتکب شود. در اینجاست که معلم باید اشتباه وی را بررسی کند و برایش راهکار ارائه دهد ولی هیچ یک از کادر آموزشی حق ندارند با وی مقابله به مثل کرده یا وی را تنبیه فیزیکی کنند.

داوری در مورد نهادهای زیر مجموعه ای که در آموزش و پرورش مسئول رسیدگی به تخلفات معلم ها در اینگونه موارد هستند نیز می گوید: در آموزش و پرورش هم دایره حقوقی، هم هیات تخلفات اداری و هم حراست مسئول رصد عملکرد معلم ها و پیگیری حوادثی اینچنینی هستند و براساس آیی نامه های موجود، در صورت بروز تخلف، با مسببین آن برخورد می کنند.

 

دشواری اداره مدارس امروزی

این مشاور تربیتی با تاکید براینکه باز هم نباید از یاد برد که دانش آموز محور اصلی هر مدرسه ای است می گوید: باید حقوق وی رعایت شود. البته باید از جایگاه معلم نیز حمایت شود. آنهم معلمی که در باتلاقی از انواع مشکلات کنونی دست و پا می زند. هم مشکلات معیشتی دارد و هم باید در کلاس های ۳۰-۴۰ نفری با بچه هایی سرو کله بزند که مانند دانش آموزان قدیم، مطیع و حرف گوش کن و درس خوان نیستند. دانش آموزانی که با کوله ای سنگین از مشکلات خاتوادگی و فشارهای اقتصادی و سرخوردگی های اجتماعی به سرکلاس می آید و دنبال محلی می گردد تا آنها را خالی کند! واقعیت این است که در حال حاضر آسیب های اجتماعی در بین دانش آموزان و بخصوص بچه های مدارس جنوب شهر و مدارس حاشیه ای آنقدر زیاد شده که توان کادر آموزشی را بریده است. در چنین شرایطی، باید آموزش و پرورش حقیقتا به فکر روش های جدیدی برای اداره مدارس و کلاس ها و بچه ها باشد که متاسفانه به نظر نمی رسد چنین اراده ای حداقل هم اینک وجود داشته باشد. بنابراین تا وقتیکه چنین رویه ای وجود داشته باشد، همچنان باید منتظر شنیدن و خواندن اخبار حوادث گاه به گاه درگیری معلم با دانش آموزان باشیم!

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید