کاهش ارزش و حجم معاملات بورس، سهامداران را بیش از سال ۹۹ نگران کرده است. این اتفاق در حالی رخ داده که مسئولان وعده حمایت از بورس داده بودند. از طرف دیگر نقدینگی سرگردان همه بازارها را به هم ریخته است اما سیاستگذاری در صدد تشویق خروج پول از بازار سهام هستند.
مونا موسوی: بورس امسال میتوانست پیش قراول مشارکت مردمی در اقتصاد باشد. اما در نتیجه ادامه سیاست گذاری پولی مغایر با مصالح بورس و ابهام در دستورالعمل ها و اقدامات ضد بنگاههای اقتصادی، انحراف جریان پول افزایش یافت.
تقریبا بورس به صورت دورهای زیر فشار یک عامل منفی شده است. در هفتههای اخیر نرخ بالای اخزا، ابهام در دستورالعمل های نرخ خوراک، ادامه زیان خودروسازان باعث خروج حدود ۵ هزار میلیارد تومان پول از بازار سهام شده است. هرچند سازمان بورس و اوراق بهادار توانست با مذاکره با نهادها و دستگاههای مربوطه مانع اجرای دستورالعمل نرخ خوراک پالایشگاه ها و اوراق با سود بالا شود. اما از آنجایی که جو بازار بهم ریخته و جزئیات اصلاح دستورالعمل ها به دولت بعدی موکول شده است عملا تلاش سازمان بورس به عنوان متولی بازار تاثیر مثبتی در معاملات نداشته است.
وقتی بخشی از پول های بزرگ سهامداران حقیقی و حتی حقوقی صندوقها و… وارد اخزا شده عملا پولی برای به حرکت درآوردن بازار وجود ندارد. حتی اگر پولی در پرتفوی سهامداران وجود داشته باشد در این شرایط سهام نمیخرد. بنابراین هنوز بورس میتواند تحت تاثیر سیاستگذاری مناسب اقتصاد مشارکتی را تقویت کند.
اما ابهام سیاستهای اقتصادی در یک ماههای گذشته منجر به خروج ماهانه ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه از بازار شدهاست. این رکود در معاملات و افت زیاد منجر شده تزریق منابع صندوق تثبیت به بازار سرخ عملا حرکت قوی در بازار ایجاد نکند.
نرخ سود بالای اخزا این سیگنال را به سرمایهگذاران میدهد که انتظارات تورمی همچنان موجود است. اما بانک مرکزی تلاش داشت به هر قیمتی که شده نقدینگی موجود در اقتصاد را کاهش دهد. دریغ از اینکه منافع سهامداران در این سیاستگذاریها دیده شود.
این اتفاقات دقیقا در جهت مخالف رویکرد سازمان بورس و اوراق بهادار بود که قصد داشت نقدینگی را از طریق بازار سهام یعنی بخش مولد اقتصاد به گردش درآورد. جریان مالی در بازار سهام نه تنها میتواند مانع ورود پول به بازارهای سوداگری مانند طلا و ارز شود، بخش تولید را در راستای تامین نیازهای داخلی و حتی صادرات بیشتر کمک کند.
بورس ایران مانند سایر کشورهای دنیا دارای سازوکار شفافی است. اما نوع بهرهبرداری از این ظرفیت در ایران و کشورهای توسعه یافته متفاوت است. برای نمونه در سالهای اخیر سازمان بورس و اوراق بهادار تلاش کرده تا از قیمتگذاری شفاف خودرو و سایر کالاها با عرضه در بورس کالا حمایت کند. اما مافیای بازار با نفوذ در دستگاههای اجرایی و حتی مجلس تلاش کردند که مانع از اجرای این اقدام شوند.
در صورتی که کشف قیمت شفاف از طریق بورس اتفاق میافتاد فاصله قیمت بازار و کارخانه کم میشد. این موضوع تنها به زیان دلال و به نفع بنگاه اقتصادی، سهامداران و مردم بود. زیرا از یک سو بنگاههای اقتصادی از زیان فاصله میگرفتند و روی ارتقای کیفیت تولید و حتی افزایش بهرهوری سرمایهگذاری می کردند که شیرینی آن کام سهامداران و مردم را شیرین می کرد. از طرف دیگر تولید، اشتغال و رفاه جامعه افزایش می یافت. اما برخلاف این سیاست شفاف عدهای با فشار بر بنگاههای اقتصادی بر طبل ادامه واردات میزنند.
از طرف دیگر نهادهای دیگر مانند بانک مرکزی به جای اینکه از بستر بورس کالا به عنوان یک فضای رقابتی حمایت کند موازی با آن مرکز مبادلات طلا و ارز راهاندازی می کند. درحالی که بورس کالا نیز همین کارکرد را داشت. بنابراین میتوان رد سیلی سرخ بر رخسار بورس این روزها را دید.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا
Como puedo sesion?