در این مقاله به بررسی دلایل و تأثیرات فشارهای رئیسجمهور جدید آمریکا، دونالد ترامپ، بر کشورهای رقیب و همپیمان اقتصادی پرداختهایم.
به گزارش سرمایه فردا، دلایل فشار رئیس جمهور جدید آمریکا به کشورهای رقیب و همپیمان اقتصادی در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته است.
ترامپ قصد دارد با ابزار مالیات و تعرفه و همچنین اخراج مهاجران به سایر کشورها فشار واارد کند تا بدهی ۳۶ تریلیون دلاری دولت را کاهش دهد. در هفته های اخیر ادعا کرده که کانادا ایالتی از امریکا شود یا پاناما و گریملند متعلق به آمریکا هستند و خلیج مکزیک نیز باید به خلیج آمریکا تغییر نام دهد. این اتفاقات دقیقا نشان دهنده رویکرد ترامپ برای اینکه همه کشورهای دینا را فدای آمریکا کند. این موضوع تنها با محوریت منافع داخلی است و عملا کشور دوست و دشمن برای او تفاوت چندانی ندارد. بنابراین اولویت او تقویت اقتصاد آمریکاست در چنین شرایطی احتمال دارد که فشار علیه هر کشوری اعمال کند.
رییسجمهور آمریکا درصدد است تا با آزادسازی استفاده از بیت کوین و تسهیل قوانین مرتبط با زیرساختهای آن، درآمد آمریکا را افزایش دهد. این اقدامات ترامپ در راستای تحقق شعار “آمریکا اول” انجام میشود که در کمپین های انتخاباتی روی آن تاکید ویژه داشته است.
با این حال، و اعمال تعرفههای ۶۰ درصدی بر چین و افزایش تعرفه ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر کالاهای سایر کشورها از جمله کانادا، مکزیت و اتحادیه اروپا نگرانیهایی را در مورد تأثیرات منفی او بر اقتصاد جهانی ایجاد کرده است.
اما از آنجایی که ترامپ قصد دارد مهاجران را از این کشور اخراج کند و برآوردها نشان میدهد که هزینه اخراج مهاجران از آمریکا میتواند به صدها میلیارد دلار برسد به دنبال سیاست های تمرکز گراست تا با کاهش واردات و افزایش صادرات مشکلات تولیدکنندگان را کاهش دهد. چراکه خروج مهاجران منجر به کمبود نیروی کار و افزایش قیمتها، بهویژه در بخشهای کشاورزی وابسته به نیروی کار مهاجر، خواهد شد.
همچنین ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود وعده کاهش مالیات برای شرکتها، کارگران و ذینفعان تأمین اجتماعی داده و همچنین گفته که تعرفههای بالاتری بر واردات اعمال خواهد کر. از طرف دیگر رسانههای آمریکا اعلام کردند که بدهی دولت به رکورد جدید ۳۶ تریلیون دلار رسیده است.
از طرف دیگر آتش سوزی لس آنجلس به مشکلات ترامپ خواهد افزود. به همین دلیل احتمالا به سیاست تقابا بیشتری بی انجامد. هرچند در بازسازی این شهر به حضور مهاجران نیاز دارد. به همین دلیل احتمال دارد فشار به مهاجران را به تاخیر بیاندازد. اما برای اینکه بتواند اعتبارات مورد نیاز برای بازسازی زیرساخت ها را تامین کند به کشورهای دیگر فشار وارد خواهد کرد.
علیرغم اشتیاق رئیسجمهور آمریکا برای اجرای این سیاستها، دولت وی با چالشهای بزرگی مواجه خواهد بود. اعمال تعرفههای عمومی مستلزم تأیید کنگره است و جمهوریخواهانی که از تجارت آزاد حمایت میکنند احتمالاً با این سیاستها مخالفت خواهند کرد. از طرف دیگر اگرچه بازارهای مالی نسبت به کاهش مالیات و لغو قوانین سختگیرانه واکنش منفی نشان نداده اند، اما در بلندمدت پیامدهای تورمی و اختلال در تجارت جهانی به همراه خواهد داشت.
یکی از رویکردهای ترامپ افزایش ارزش دلار است. این مساله میتواند به نرخهای بهره بالاتر برای اقتصاد منجر شود و بار اضافی را بر اقتصادهای درحالتوسعه که متکی به بدهی دلاری هستند، بیفزاید. از طرف دیگر کشورهای آسیایی با حضور چین، روسیه، هند، ایران و … ببه دنبال تقویت پول بریکس هستند این موضوع می تواند ترامپ را از سیاست های یکجانبه گرایانه خود دور کند و نتواند ارزش دلار را حفظ کند. بنابراین اقتصاد جهان با حضور ترامپ چشم انداز شفافی ندارد و باید منتظر واکنش کشورها به موضع گیری های او بود.
تحلیلها نشان میدهد که سیاستهای ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری ممکن است تأثیرات گستردهای بر اقتصادهای جهانی داشته باشد و مکزیک، چین و اروپا از جمله مناطقی هستند که بیشترین آسیب را خواهند دید. این کشورها به دلیل همراهی با سیاستهای تجاری، مهاجرتی و دفاعی آمریکا در معرض تغییرات اساسی خواهند بود. مکزیک به دلیل وابستگی به صادرات به ایالات متحده آسیبپذیرترین کشور در برابر پیامدهای سیاستهای ترامپ محسوب میشود و انتظار میرود که با تشدید سیاستهای مهاجرتی و تجاری، فشارهای بیشتری را تجربه کند.
درواقع ترامپ از تعرفهها بهعنوان ابزاری برای اعمال سیاستهای خود در برابر چین، کانادا و مکزیک استفاده خواهد کرد. او وعده داده است که تعرفه بر تمامی کالاهای وارداتی از مکزیک و کانادا و تعرفه اضافی بر کالاهای چینی اعمال کند. این تعرفهها تا زمانی که مشکلات مربوط به بدهی آمریکا و کاهش درامد دولت حل نشود، باقی خواهند ماند. بنابراین این اقدامات میتواند منجر به افزایش قیمتها برای مصرفکنندگان آمریکایی و ایجاد تنشهای تجاری با این کشورها شود.
با انتصاب چهرههایی نظیر مارکو روبیو و مایک والتز در دولت آمریکا در سمتهای بانفوذ، تنشهای تجاری بیشتری با چین ایجاد خواهد شد و شرکتهای آمریکایی مجبور به دور کردن زنجیرههای تأمین خود از چین خواهند شد. اتحادیه اروپا نیز به دلیل کسری تجاری بزرگ با ایالات متحده و انتقادات مداوم ترامپ از ناتو، سیاستهای سختگیرانهتری را انتظار میکشد. تخمین زده میشود که رهبران اروپایی برای ارزیابی مجدد سیاستهای دفاعی و اقتصادی خود با فشار بیشتری مواجه شوند.
با اجرای سیاستهای ترامپ، اقتصادهای درحالتوسعه ممکن است به دلیل هزینههای بالای بدهی دلاری، درخواستهایی برای اجتناب از سیاستهای تعرفهای متقابل و تمرکز بر افزایش رقابت از طریق اصلاحات اقتصادی داشته باشند. هند و برزیل به دلیل تمرکز بر تقاضای داخلی، در موقعیت بهتری برای مقابله با این تغییرات قرار دارد، در حالی که اتحادیه اروپا از تأخیر در توسعه بازار داخلی و پذیرش فناوریهای هوش مصنوعی رنج میبرد. بنابراین به نظر می رسد که کشورها سریعاً با این تغییرات سازگار شوند و بهجای تشدید تنشهای تجاری، بر اصلاحات داخلی تمرکز کنند. افزایش کارایی اقتصادی بهترین راه برای مقابله با چالشهای پیشرو با دولت ترامپ خواهد بود.
برخی از سیاستمداران آمریکایی اعلام کرده اند که ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود، سیاست “فشار حداکثری” را علیه ایران ادامه خواهد داد. این سیاست شامل اعمال تحریمهای شدیدتر بر صادرات نفت ایران و قطع دسترسی ایران به بازارهای جهانی است. هدف از این تحریمها، محدود کردن توانایی ایران در تأمین مالی است. اما از آنجایی که در دوره قبل این سیاست ترامپ نتوانست اقتصاد ایران را از پای در بیاورد در این دوره نیز اثرگذاری نخواهد داشت.
حتی نسبت به قبل این سیاست ناکارآمد تر شده چراکه ایران با رویکرد نگاه به شرق توانسته بازارسازی کند و تجارت دو طرفه ای را با برخی کشورهای آسیایی تقویت کند. با این حال ترامپ همچنین قصد دارد با افزایش فشارهای اقتصادی و تهدید، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند.
با توجه به اینکه ترامپ علیه همه کشورها موضع گیری دارد احتمالا کشورهای دیگر نیز به سیاستهای ترامپ واکنش نشان دهند و اقدامات متقابلی را اتخاذ کنند. درواقع چین، کانادا و مکزیک ممکن است تعرفههای مشابهی بر کالاهای آمریکایی اعمال کنند و به دنبال تقویت روابط تجاری با دیگر کشورها باشند. این اقدامات میتواند منجر به تشدید تنشهای تجاری و کاهش تجارت جهانی شود. همچنین، کشورهای اروپایی ممکن است به دنبال تقویت همکاریهای اقتصادی و دفاعی خود با یکدیگر باشند تا بتوانند در برابر فشارهای آمریکا مقاومت کنند.
به طور کلی می توان گفت آتشسوزیهای اخیر در لسآنجلس خسارات سنگینی به بار آوردهاند و هزینههای زیادی را به دولت آمریکا تحمیل کردهاند. این هزینهها میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر سیاستهای ترامپ داشته باشند، زیرا او به دنبال افزایش درآمد برای جبران خسارات و پرداخت بدهیها است.
ترامپ ممکن است برای جبران این هزینهها و افزایش درآمد، سیاستهای اقتصادی خود را تشدید کند. این شامل افزایش تعرفهها بر واردات از کشورهایی مانند چین، کانادا و مکزیک میشود. همچنین، او ممکن است به دنبال کاهش هزینههای دولتی و افزایش مالیاتها باشد تا بتواند بدهیهای ملی را کاهش دهد.
بنابراین سیاستهای ترامپ برای افزایش درآمد آمریکا و رسیدن به اقتدار از طریق فشار به کشورهای دیگر میتواند تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی داشته باشد و واکنشهای متقابل کشورهای دیگر را به همراه داشته باشد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا