بازار سرمایه در روزهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر معاملات هیجانی و خروج گسترده نقدینگی بوده است؛ روندی که نهتنها از ضعف بنیادی نشأت میگیرد، بلکه تحت تأثیر سوگیریهای ذهنی سرمایهگذاران نیز تشدید شده است. در حالی که شاخصها از تحرک بازماندهاند، رفتارهای جبرانی و تصمیمات احساسی، فضای بازار را به سمت ناپایداری بیشتر سوق دادهاند.
به گزارش سرمایه فردا،
با آغاز معاملات، عدم هماهنگی در نماد خودرو و برخورد سریع عرضه و تقاضا نشان داد که بازار از همان ابتدا در وضعیت شکنندهای قرار دارد.
در ادامه، با افزایش فشار فروش و عقبنشینی تقاضا، فضای بازار بهسرعت منفی شد. این تغییر جهت ناگهانی، موجب بروز معاملات عصبی شد؛ معاملاتی که نه بر پایه تحلیل، بلکه بر اساس ترس و هیجان شکل گرفتند. بسیاری از فعالان بازار که با اعتبار وارد شده بودند، در برابر این موج منفی، عملاً دست بسته ماندند.
در چنین شرایطی، توصیههای پیشین مبنی بر عدم سرمایهگذاری بیش از ۳۰ درصدی در بازار سهام، بار دیگر اهمیت خود را نشان دادند. اما متأسفانه برخی سرمایهگذاران، بدون توجه به ریسکهای سیاسی و اقتصادی، همچنان با نگاه صفر و صدی وارد بازار میشوند؛ نگاهی که در نهایت به تشدید رفتارهای هیجانی منجر میشود.
از منظر نقدینگی، آمارها حاکی از خروج بیش از ۴۲ هزار میلیارد تومان از بازار طی هفتههای اخیر است. بخش قابل توجهی از این سرمایهها به سمت بازار ارز و داراییهای امن مانند صندوقهای درآمد ثابت و طلا حرکت کردهاند. دلار نیز با عبور از مرز ۹۵ هزار تومان، نشان داده که در غیاب اعتماد به بازار سرمایه، مسیر صعودیاش هموارتر شده است.
ارزش معاملات نیز در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارد. با افت شدید حجم معاملات و افزایش صفهای فروش، میانگین روزانه به زیر ۳۷۰۰ میلیارد تومان رسیده؛ در حالی که میانگین ماهانه بالای ۴.۵ همت بوده و عدد پنج همت بهعنوان کف منطقی برای تحرک بازار در نظر گرفته میشود.
اما شاید مهمترین نکته، خطای رفتاری سرمایهگذاران باشد؛ خطایی به نام «سوگیری جبران». بسیاری از فعالان بازار پس از تجربه زیان، بهجای توقف و بازنگری، بهدنبال معاملهای جدید برای جبران ضررهای گذشته میروند. این رفتار، نهتنها منجر به تصمیمات غیرمنطقی میشود، بلکه چرخهای از زیانهای متوالی را رقم میزند.
برای مقابله با این خطا، توصیه میشود سرمایهگذاران چند روز از بازار فاصله بگیرند، معاملات خود را روی کاغذ تحلیل کنند و تنها در صورتی وارد معامله شوند که دلایل بنیادی قوی پشت تصمیمشان باشد. در غیر این صورت، ورود مجدد به بازار، صرفاً تکرار یک اشتباه خواهد بود.
در روزهایی که ذهنیت سرمایهگذاری تحت فشار است، آرامش، تحلیل و انضباط رفتاری، مهمترین ابزارهای حفظ سرمایهاند
در چنین فضایی، آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید، شکنندگی روانی بازار است. سرمایهگذار نه بر اساس تحلیل بنیادی، بلکه تحت تأثیر نوسانات لحظهای و اخبار غیرقطعی، تصمیمگیری میکند. این رفتار، ریشه در یک خطای شناختی دارد: سوگیری جبران. ذهن سرمایهگذار پس از تجربه زیان، بهجای توقف و بازنگری، بهدنبال معاملهای جدید برای بازگرداندن کنترل از دسترفته است؛ کنترلی که نه بر مبنای منطق، بلکه بر پایه احساسات شکل گرفته است.
این چرخهی معیوب، بازار را از مسیر طبیعی خود خارج کرده و به بستری برای رفتارهای هیجانی تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، توصیههای تحلیلی مبنی بر کاهش حجم سرمایهگذاری، حفظ نقدینگی، و تمرکز بر داراییهای امن، نهتنها منطقی بلکه ضروری هستند. اما متأسفانه، بسیاری از فعالان بازار، بدون ارزیابی دقیق، درگیر معاملات تلافیجویانه میشوند؛ معاملاتی که نهتنها زیانهای گذشته را جبران نمیکنند، بلکه زیانهای جدیدی را رقم میزنند.
از سوی دیگر، بررسی روند خروج نقدینگی نشان میدهد که بازار سرمایه در حال از دست دادن جایگاه خود بهعنوان مقصد سرمایهگذاری است. با خروج بیش از ۴۲ هزار میلیارد تومان طی هفتههای اخیر، و حرکت سرمایهها به سمت بازار ارز، صندوقهای درآمد ثابت و طلا، نشانههای بیاعتمادی به سیاستگذاری اقتصادی بیش از پیش آشکار شدهاند. دلار نیز با عبور از مرز ۹۵ هزار تومان، به نمادی از این بیاعتمادی تبدیل شده است؛ نمادی که نشان میدهد سرمایهگذار بهدنبال پناهگاهی امنتر از بازار سهام است.
در این میان، ارزش معاملات نیز بهشدت کاهش یافته و به زیر میانگینهای ماهانه رسیده است. صفهای فروش افزایش یافتهاند، نمادهای مثبت به حداقل رسیدهاند، و شاخصها توان عبور از مقاومتهای روانی را ندارند. همهی اینها نشان میدهد که بازار در وضعیت تعلیق قرار دارد؛ تعلیقی که نه با حمایتهای مقطعی، بلکه با اصلاحات ساختاری قابل رفع است.
برای خروج از این وضعیت، سرمایهگذار باید به بازنگری در رفتار خود بپردازد. ثبت دلایل ورود به هر معامله، تحلیل بنیادی شرکتها، و پرهیز از تصمیمات احساسی، گامهایی هستند که میتوانند مسیر سرمایهگذاری را اصلاح کنند. همچنین، فاصله گرفتن چندروزه از بازار، بهعنوان یک استراتژی روانی، میتواند به بازسازی ذهنیت سرمایهگذار کمک کند.
در نهایت، بازار سرمایه ایران در نقطهای ایستاده که نیازمند بازتعریف است؛ بازتعریفی که نهتنها از سوی سیاستگذار، بلکه از سوی سرمایهگذار نیز باید صورت گیرد. تنها در چنین شرایطی است که میتوان به بازگشت اعتماد، افزایش شفافیت، و شکلگیری رفتارهای عقلانی امیدوار بود. تا آن زمان، هر حرکت مثبت، تنها یک نفسگیری کوتاه خواهد بود؛ نه آغاز یک روند پایدار.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا