تنها توسل به معیارها و ضوابط اخلاقی/معنوی میتواند غرب را در مقابل این استراتژی به شدت برنامهریزی شدهی جهانی خطر کمونیسم نجات دهد.
به گزارش سرمایه فردا، سال ۱۹۷۸، الکساندر سولژنیتسین نویسنده، سرباز جنگ دوم جهانی و بازمانده اردوگاههای کار اجباری شوروی کمونیست که در تبعید به سر میبرد یکی از مشهورترین سخنرانیهای قرن ۲۰ام در مورد کمونیسم و خطرات آن را در دانشگاه هاروارد انجام داد.
این رشته توییت خلاصهای از آن سخنرانی است.
۱. سوسیالیسم در هر نوع و شکلی جز به ویرانی کامل روح انسانی و با خاک یکسان کردن نوع بشر نمیانجامد.
۲. بارزترین چیزی که هر ناظر خارجی این روزها در تمدن غرب میبیند یک روند نزولی در شهامت و شجاعت است.
۳. آیا باید به این نکته اشاره کرد که در طول تاریخ همیشه نزول شهامت و شجاعت -در یک ملت- آغاز سقوط آنها بوده است؟
۴. آنچه که زیستشناسی به ما میگوید این است که راحتی و رفاهِ بیش از اندازه برای یک موجود زنده اصلا امری سودمند نیست. امروزه در غرب رفاه و زندگی بدون مشکل، آن روی ویرانگر خود را آشکار کرده است.
۵. دفاع از حقوق فردی به چنان راه دیوانهواری رفته است که جامعه را به عنوان یک کُل در مقابل برخی افراد مشخص بیدفاع کرده است.
(نقدهای بسیاری را به این گفته فارق از نوع روایت و شرایطی که در آن چنین نظری ابراز میشود وارد میدانم.)
۶. بیمایگی، سطحی نگری و عجول بودن مهمترین بیماریهای روانی عصر حاضرند که ما این مسائل را بیش از همه چیز در مطبوعات و روزنامهنگاری میبینیم.
۷. من اینجا در آمریکا با آدمهای باهوش و فهمیده بسیاری مکاتبه داشتهام. شاید استادی در یک کالج کوچک، کسانی که میتوانند در مسیر سازندگی کشورشان نقش مهمی ایفا کنند اما صدایشان در رسانهها بازتاب نمییابد (یا رسانهها علاقهای به بازتاب اندیشههای آنان ندارند).
۸. اما در پاسخ به این سوال که آیا جامعه امروزی غرب را به عنوان الگویی برای ساخت آیندهی جامعهام میبینم یا نه؟ پاسخم منفی خواهد بود. جامعه امروز غربی، آن چیزی نیست که من بخواهم آن را -به عنوان ایدهآلی- برای آینده کشورم تجویز کنم.
۹. این یک واقعیت خدشهناپذیر است که انسان غربی امروزی در حال ضعیفتر شدن است، در حالی که در شرق، برعکس آن در حال وقوع است.
۱۰. تاریخ از پیش هشدارهای معناداری به جوامع در حال نابودی میدهد. انحطاط هنر و فقدان دولتمردان بزرگ از این قبیل هشدارها است.
۱۱. تنها توسل به معیارها و ضوابط اخلاقی/معنوی میتواند غرب را در مقابل این استراتژی به شدت برنامهریزی شدهی جهانی کمونیسم نجات دهد.
۱۲. علیرغم در دسترس بودن و فراوانی اطلاعات، شاید هم اصلا به خاطر این، غرب در درک واقعیات کنونی آنچنان که هستند کاملا مشکل دارد.
۱۳. با این حال… هر سلاحی، هر چقدر هم که قوی، نمیتواند در غرب برای فائق آمدن بر کمبود ارادهای که در آن وجود دارد کمک کند. در حالتی که ضعف روانی -بر جوامع- مستولی است، اسلحه جز باری سنگین بر شانههای آنها نیست.
۱۴. تمام دستاوردهای باشکوه تکنولوژیک قرن ۲۰ام، از جمله تسخیر فضا، نتوانست این قرن را از فقراخلاقیای که به آن دچار شده است و هیچکس تا اواخر قرن ۱۹ام حتی فکرش را هم نمیکرد نجات دهد.
۱۵. لیبرالیسم به ناچار توسط رادیکالیسم بیرون رانده شد، رادیکالیسم باید تسلیم سوسیالیسم میشد و سوسیالیسم نمیتواند که در مقابل کمونیسم شدن مقاومت کند.
۱۶. در کشورهای شرقی، کمونیسم با یک شکست ایدئولوژیک کامل مواجه شده است و اساسا فاقد ارزش است اما اینجا در غرب روشنفکران همچنان با همدلی و علاقه به آن نگاه میکنند.
۱۷. حتی اگر بتوان گفت که سایه نابود شدن در اثر جنگ هم از سر ما برداشته شده باشد، ما باید نوع زندگی کردنمان را برای جلوگیری از خودتخریبی تغییر دهیم.
۱۸. اگر این پایان جهانِ -بشر- نباشد، باید گفت که جهان ما امروز به یک پیچ تاریخی مهم رسیده است، چیزی با اهمیت مشابه گذر از قرون وسطی به رنسانس.
۱۹. ما باید بینشی عمیقتر را برگزینیم، بینشی که در آن طبیعت مادی/فیزیکی زندگی ما نه مانند دوران قرون وسطی مورد نفرین قرار بگیرد و نه طبیعت معنوی ما مانند عصر مدرن زیر پا له بشود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا