فیلم تازه اصغر نعیمی با نام «دو روز دیرتر» از ۲۰ آبان ۱۴۰۴ روی پرده سینماهای ایران رفته است؛ اثری در ژانر کمدی رمانتیک که با حضور بازیگران جوان و باتجربه، داستانی عاشقانه و طنزآلود را روایت میکند و در دل آن دغدغههای اجتماعی نسل امروز، از مهاجرت تا فرزندآوری، به تصویر کشیده میشود. این فیلم با ترکیب خنده، عشق و نقد اجتماعی، تلاش دارد پلی میان واقعیتهای تلخ جامعه و امیدهای جوانان بسازد.
به گزارش سرمایه فردا، فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» به کارگردانی اصغر نعیمی، از تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۴ در سینماهای کشور اکران شده و توانسته توجه علاقهمندان به ژانر کمدی رمانتیک را جلب کند. داستان فیلم درباره زوجی جوان به نام سهیل و مریم است که نقش آنها را سینا مهراد و پردیس احمدیه ایفا میکنند. این زوج درگیر سودای مهاجرتاند و به همین دلیل تصمیم گرفتهاند بچهدار نشوند. اما ماجرا زمانی رنگ و بوی تازه میگیرد که غلامحسین، با بازی فرهاد آئیش، تصمیم میگیرد ارث خواهرش را میان نوهها تقسیم کند. همین تصمیم غیرمنتظره، سهیل و مریم را در موقعیتی عجولانه و طنزآلود قرار میدهد تا برای فرزندآوری اقدام کنند؛ موقعیتی که بستر اصلی روایت فیلم را شکل میدهد.
در کنار این زوج، حضور بازیگرانی چون فرهاد آئیش، کمند امیرسلیمانی، ناهید مسلمی، سید جواد یحیوی، سیاوش چراغیپور و محمد فیلی ترکیب بازیگری فیلم را کامل کرده و به آن تنوع و جذابیت بیشتری بخشیده است.
اصغر نعیمی، کارگردان و فیلمنامهنویس شناختهشده سینمای ایران، پیشتر با ساخت فیلم «بیوفا» یکی از موفقترین کمدی رمانتیکهای دهه هشتاد را در کارنامه خود ثبت کرده بود. او پس از تجربههای متنوع در سینما، از جمله کارگردانی فیلمهایی چون «سلام بر عشق»، «سایههای موازی» و «خط استوا» و همچنین نگارش فیلمنامههایی مانند «زندگی خصوصی»، «شارلاتان» و «مستانه»، این بار دوباره به ژانر محبوب خود بازگشته است. نعیمی در «دو روز دیرتر» تلاش کرده بدون شعارزدگی، دغدغههای نسل جوان را به تصویر بکشد؛ دغدغههایی که میان آرزوهای فردی، فشارهای اجتماعی و انتخابهای خانوادگی در نوساناند.
این فیلم با ترکیب طنز، رمانتیسیسم و نقد اجتماعی، نهتنها روایتگر یک داستان عاشقانه است، بلکه بازتابی از واقعیتهای امروز جامعه ایرانی محسوب میشود؛ جایی که تصمیمهای کوچک و شخصی میتوانند به نقطه عطفی در زندگی تبدیل شوند و سرنوشت آدمها را تغییر دهند.
پاسخ: برای من همیشه مهم بوده که بازیگر بتواند در عین داشتن چهره و محبوبیت، با نقش همخوانی کامل داشته باشد. در مورد «دو روز دیرتر»، از ابتدا به این فکر بودم که زوج اصلی فیلم باید ترکیبی از انرژی جوانی و قابلیت باورپذیری در موقعیتهای کمدی داشته باشند. سینا مهراد و پردیس احمدیه دقیقاً همین ویژگی را داشتند؛ هم محبوبیت میان مخاطبان جوان و هم توانایی در اجرای لحظات طنز و عاشقانه. در کنار آنها، حضور فرهاد آئیش و کمند امیرسلیمانی به فیلم وزن و تجربه بخشید. ترکیب این نسلها برای من جذاب بود؛ بازیگران جوانی که تازه در مسیر شهرتاند و بازیگران باتجربهای که میتوانند به فیلم عمق بدهند.
پاسخ: طبیعی است که هر فیلمی پس از نمایش اولیه نیازمند بازنگری باشد. در جشنواره، بازخوردهایی گرفتیم که بیشتر به ریتم و طول برخی صحنهها مربوط میشد. من همیشه معتقدم کمدی باید تند و سرزنده باشد و اگر لحظهای کشدار شود، اثرگذاریاش را از دست میدهد. بنابراین با تیم تدوین نشستیم و چند صحنه را کوتاهتر کردیم، بعضی دیالوگها را حذف کردیم و حتی موسیقی را در بخشهایی تغییر دادیم تا ریتم کلی اثر بهتر شود. این اصلاحات کوچک اما مؤثر بودند و باعث شدند فیلم در اکران عمومی روانتر و جذابتر دیده شود.
پاسخ: شرایط اکران در ایران همیشه پیچیده است. رقابت میان فیلمها، محدودیت سالنها و البته سلیقه متغیر مخاطب، همه بر نتیجه تأثیر میگذارند. با این حال، خوشحالم که «دو روز دیرتر» توانسته در همان هفتههای نخست توجه مخاطبان را جلب کند. برای من مهمتر از فروش، این است که مخاطب با فیلم ارتباط برقرار کند و احساس کند بخشی از دغدغههای خودش روی پرده بازتاب یافته است.
پاسخ: کمدی رمانتیک در ایران همیشه محبوب بوده، اما گاهی به دلیل نگاه سطحی یا استفاده بیش از حد از شوخیهای کلیشهای، جایگاهش آسیب دیده است. من معتقدم اگر این ژانر با واقعیتهای اجتماعی و دغدغههای نسل جوان پیوند بخورد، میتواند دوباره به یکی از جریانهای اصلی سینما تبدیل شود. مردم نیاز دارند در کنار خنده، عشق و امید را هم ببینند. این ترکیب همان چیزی است که کمدی رمانتیک میتواند ارائه دهد.
پاسخ: در حال حاضر مشغول نگارش فیلمنامهای هستم که باز هم در فضای اجتماعی و خانوادگی میگذرد، اما این بار با لحنی جدیتر. البته هنوز تصمیم قطعی برای ساخت نگرفتهام، چون معتقدم هر پروژه باید در زمان درست خودش ساخته شود. اما مطمئن باشید علاقه من به کمدی رمانتیک همچنان باقی است و اگر شرایط فراهم شود، دوباره به این ژانر بازخواهم گشت.
پاسخ: دقیقاً همینطور است. من همیشه اعتقاد دارم سینما باید فراتر از روایت یک قصه ساده عمل کند و به لایههای پنهان زندگی اجتماعی سرک بکشد. در این فیلم، تلاش کردم نشان دهم که تصمیمهای شخصی مثل فرزندآوری یا مهاجرت، در واقع بازتابی از شرایط بزرگتر جامعهاند. وقتی جوانان احساس میکنند آیندهای روشن پیش رویشان نیست، طبیعی است که به جای تشکیل خانواده یا آوردن فرزند، به فکر مهاجرت یا حتی پرهیز از ازدواج بیفتند. این انتخابها محصول یک فضای اجتماعی و اقتصادیاند، نه صرفاً تصمیمهای فردی.
پاسخ: چون معتقدم کمدی رمانتیک بهترین بستر برای طرح مسائل جدی بدون شعارزدگی است. مخاطب در این ژانر با شخصیتها همراه میشود، میخندد، عاشقانهها را دنبال میکند و در عین حال با مسائل واقعی جامعه روبهرو میشود. اگر همین موضوعات را در قالب یک درام سنگین مطرح میکردیم، شاید مخاطب خسته میشد یا فاصله میگرفت. اما وقتی در دل یک داستان شیرین و پرنشاط مطرح شوند، تأثیرگذاریشان بیشتر خواهد بود.
پاسخ: تجربه اکران نشان داده که مخاطب دقیقاً همین لایهها را درک میکند. خیلیها بعد از دیدن فیلم به من گفتند که قصه سهیل و مریم شبیه زندگی خودشان یا دوستانشان است. این یعنی فیلم توانسته با واقعیتهای روز جامعه پیوند برقرار کند. برای من مهمترین دستاورد همین است؛ اینکه مخاطب احساس کند فیلم نه یک داستان دور از ذهن، بلکه بازتابی از زندگی واقعی اوست.
پاسخ: بله، کاملاً. من همیشه معتقد بودهام که سینما زمانی زندهتر میشود که نسلهای مختلف در کنار هم قرار بگیرند. در «دو روز دیرتر» این اتفاق افتاد؛ بازیگران جوانی مثل سینا مهراد و پردیس احمدیه انرژی و طراوت نسل امروز را به فیلم آوردند، در حالی که حضور چهرههای باتجربهای چون فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش و سیاوش چراغیپور عمق و اعتبار بیشتری به اثر بخشید. این ترکیب برای من بسیار ارزشمند بود، چون مخاطب در یک قاب هم شور جوانی را میبیند و هم تجربه و پختگی نسلهای پیشین را لمس میکند.
پاسخ: تجربهای بسیار شیرین بود. هر کدام از بازیگران با نگاه و سبک کاری خاص خودشان وارد پروژه شدند و همین باعث شد فضای کار پر از یادگیری و تبادل تجربه باشد. مثلاً انرژی و انعطافپذیری بازیگران جوان، در کنار دقت و ظرافت بازیگران باتجربه، ترکیبی ایجاد کرد که به نظرم در خروجی فیلم کاملاً مشهود است. برای من بهعنوان کارگردان، این همکاری فرصتی بود تا هم از تجربه بزرگان بهره ببرم و هم با نگاه تازه نسل جدید همراه شوم.
پاسخ: بازخوردهایی که تا امروز گرفتهایم نشان میدهد مخاطب دقیقاً همین همنشینی نسلها را دوست داشته است. خیلیها گفتهاند که فیلم برایشان هم نوستالژی داشته و هم تازگی. این یعنی توانستهایم پلی میان گذشته و حال بزنیم؛ پلی که هم خاطرهها را زنده میکند و هم دغدغههای امروز را بازتاب میدهد. به نظرم این یکی از نقاط قوت «دو روز دیرتر» است و امیدوارم در پروژههای آینده هم بتوانم چنین ترکیبهایی را تجربه کنم.
پاسخ: امیدوارم همینطور باشد. من همیشه باور داشتهام که اگر یک فیلم کمدی رمانتیک درست ساخته شود، میتواند مخاطب را به سینما برگرداند و تجربهای متفاوت برای او رقم بزند. در «دو روز دیرتر» تلاش کردیم هم قصهای شیرین و عاشقانه داشته باشیم و هم دغدغههای واقعی نسل جوان را مطرح کنیم. این ترکیب به نظرم همان چیزی است که میتواند ژانر را دوباره زنده کند. اگر مخاطب احساس کند فیلمی هم سرگرمکننده است و هم حرفی از زندگی خودش میزند، آن وقت این گونه میتواند جایگاهش را در سینمای ایران پیدا کند.
پاسخ: مهمترین مسئله ظرافت است. در کمدی رمانتیک همه چیز باید دقیق و حسابشده باشد؛ از طراحی موقعیتهای طنز گرفته تا لحظات عاشقانه و انتخاب بازیگر. کوچکترین بیدقتی میتواند فیلم را از مسیر اصلی خارج کند. در کمدی صرف، شما میتوانید با شوخیهای ساده و موقعیتهای اغراقشده مخاطب را بخندانید، اما در کمدی رمانتیک باید تعادل برقرار کنید؛ هم خنده و هم عشق باید طبیعی و باورپذیر باشند. این کار نیازمند دقتی مینیاتوری است و همین باعث میشود بسیاری از تهیهکنندگان ترجیح دهند سراغ گونههای سادهتر بروند.
پاسخ: من خوشبین هستم. فکر میکنم اگر فیلمسازان جوان به این ژانر توجه کنند و با نگاه تازه وارد آن شوند، میتواند یکی از جریانهای اصلی سینمای ایران شود. مخاطب جوان امروز به دنبال فیلمی است که هم او را سرگرم کند و هم دغدغههایش را بازتاب دهد. کمدی رمانتیک دقیقاً همین ظرفیت را دارد. اگر سرمایهگذاران و تهیهکنندگان هم جسارت بیشتری به خرج دهند، میتوانیم شاهد موج تازهای از فیلمهای این گونه باشیم.
پاسخ: تفاوت اصلی در لحن و فضای روایت است. در «دو روز دیرتر» ما با یک کمدی رمانتیک سر و کار داشتیم که موقعیتهای طنز و شیرینیهای زندگی در دل مشکلات اجتماعی روایت میشد. اما در پروژه جدید، تمرکز بیشتر بر جنبههای دراماتیک و احساسی است. قصهای است که به روابط انسانی و دغدغههای جوانان در بستر اجتماعی امروز میپردازد، اما با لحنی جدیتر و عاشقانهتر. برای من مهم بود که این بار از زاویهای متفاوت به همان دغدغهها نگاه کنم؛ دغدغههایی مثل بیثباتی اقتصادی، فشارهای اجتماعی و انتخابهای شخصی که مسیر زندگی جوانان را شکل میدهد.
پاسخ: فعلاً نگاه من کاملاً سینمایی است. فیلمنامه برای پرده بزرگ نوشته شده و ساختار آن هم به گونهای طراحی شده که در قالب فیلم بلند بهترین نتیجه را بدهد. البته اگر شرایط تولید تغییر کند و پیشنهاد جدی برای ساخت سریال مطرح شود، میتوان دربارهاش فکر کرد، اما در حال حاضر تمرکز من روی ساخت یک فیلم سینمایی است.
پاسخ: این همان چالش همیشگی است. بسیاری از فیلمسازان ایدههای خوبی دارند، اما مسیر تولید همیشه پر از موانع مالی و اجرایی است. امیدوارم با حمایت تهیهکننده و سرمایهگذار بتوانیم این پروژه را به مرحله تولید برسانیم. برای من مهمترین مسئله این است که فیلم ساخته شود و مخاطب آن را ببیند؛ چون معتقدم این قصه میتواند با نسل جوان ارتباط عمیقی برقرار کند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا