کریدور هند و اروپا گرچه به منظور مقابله با کریدور یک کمربند یک جاده و کریدور شمال جنوب بین هند تا روسیه بود، اما با جنگ اسرائیل نابود شد.
به گزارش سرمایه فردا، کریدور هند و اروپا به عنوان ابزاری برای ایالات متحده، کشورهای اروپایی و اسرائیل طراحی شده بود تا از هند و شبه جزیره عربستان برای «مقابله با چین» و «انزوای ایران» استفاده کنند. در این میان، برای اسرائیل به عنوان پیشرو در «مأموریت تمدنی» غرب در منطقه ماموریت های ویژه ای دیده شده بود. این نکته را میتوان در سخنرانی بنیامین نتانیاهو در هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۳ مشاهده کرد، جایی که او نقشهای از هند، شبه جزیره عربستان، مدیترانه و اروپا را با یک خط قرمز متصل کرد که نشاندهنده کریدور IMEC پیشنهادی است. این طرح پیشتر در اجلاس G-20 در هند مورد توافق قرار گرفته بود.
در حالی که امارات و عربستان در این بازه زمانی از این پروژه استقبال کردند، واقعیت این است که پل واقعی بین شرق و غرب در مناطق دیگری مانند آسیای مرکزی، آناتولی، عراق و سوریه قرار دارد. کریدور هند نه تنها به نفع ایالات متحده و متحدانش طراحی شده، بلکه بهعنوان ابزاری برای اعمال نفوذ در خاورمیانه نیز در نظر گرفته شده بود.
به باور بسیاری از کارشناسان، کریدور هند به عنوان یک «اسب تروا» غیرعملی شناخته میشود که هدف آن مهار چین، منزوی کردن ایران و تسلیم کردن خاورمیانه در برابر خواستههای آمریکا است. ادعاهایی مبنی بر اینکه چین و ایران حق برقراری ارتباط و تجارت آزادانه با همسایگان خود را ندارند، در حالیکه ایالات متحده از چنین حقوقی برخوردار است، مصداق بارز نژادپرستی است. همچنین، رویکردهای غرب در خصوص اجازه بمباران مخالفان توسط اسرائیل، نشاندهنده یک دیدگاه شوونیستی است.
شورای روابط خارجی اروپا IMEC را به عنوان یک پروژه اتصالاتی تحت رهبری ایالات متحده معرفی کرده است که هدف آن اتصال هند به اروپا از طریق خلیج فارس است. اما جنگ جاری در غزه این پروژه را متوقف کرده و این واقعیت را نادیده میگیرد که سخنان نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل به وقوع جنگ منجر شد.
حتی ناسیونالیستهای آمریکایی اذعان دارند که حمله هفتم اکتبر حماس ناشی از شهرکسازی بیضابطه اسرائیل و رفتار غیرانسانی با فلسطینیها بوده است. ادعای غرب مبنی بر اتصال IMEC هند به اروپا نیز ریاکاری محض است؛ زیرا در حال حاضر یک مسیر دریایی مستقیم بین هند و اروپا از طریق اقیانوس هند، دریای سرخ و مدیترانه وجود دارد که به مراتب آسانتر از IMEC پیشنهادی است. این مسیر نیاز به بارگیری کشتیها در هند، حرکت به امارات و سپس تخلیه و بارگیری آنها در قطارها برای عبور از عربستان سعودی، اردن و اسرائیل دارد، که منطقی به نظر نمیرسد.
توجیه اصلی کریدور هند و اروپا این است که به اسرائیل اجازه میدهد به مرکز تجارت منطقه تبدیل شود و بانکها و نهادهای مالی ایالات متحده در آن فعالیت آسانتری داشته باشند. رسانههای غربی به مزایای این کریدور برای طرفین اشاره میکنند و ادعا میکنند که از طریق IMEC، ایالات متحده و اتحادیه اروپا قصد دارند هند را نزدیکتر کنند و با نفوذ چین مقابله کنند. اما شواهد نشان میدهند که هدف اصلی این کریدور خدمت به منافع ایالات متحده در خاورمیانه است.
یکی از جنبههای کمتر مورد توجه در این موضوع، تأثیر عملیات نظامی بر مراودات اقتصادی جهانی است. در گزارش پیش رو، به یکی از نتایج اقتصادی این ماجرا پرداخته میشود؛ موضوعی که نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در سخنرانی خود در سازمان ملل به آن اشاره کرد و آن را «نظم جدید» نامید، اما به نظر میرسد تنها آرزوی خود را بیان کرده است.
در تلاشهای آشکار غرب برای مقابله با جاهطلبیهای جهانی چین، آمریکا و اتحادیه اروپا سال گذشته از ایجاد یک مسیر حملونقل جدید حمایت کردند که هند را به خاورمیانه و مدیترانه متصل میکند.
در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰ در دهلینو، تفاهمنامهای برای ایجاد کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا به تصویب رسید. این کریدور از هند آغاز شده و از طریق دریایی به امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن و سرزمینهای اشغالی فلسطین و در نهایت به اروپا میرسد.
این خبر پس از ماهها مذاکرات پشت پرده میان کشورهای شرکتکننده در این توافق، از جمله جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، نارندرا مودی، نخستوزیر هند و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، اعلام شد.
بر اساس گزارشهای موجود، این کریدور شامل یک کابل زیردریایی جدید و زیرساختهای حمل و نقل انرژی خواهد بود. اگرچه در زمان اعلام تفاهمنامه، هیچ تعهد مالی الزامآوری صورت نگرفت، اما کشورها و طرفهای درگیر در این تفاهمنامه توافق کردند که طی ۶۰ روز آینده یک «برنامه اقدام» ارائه کنند.
جال اینکه کریدور هند و اروپا ، نه تنها به تقویت روابط اقتصادی میان کشورهای درگیر کمک میکند، بلکه میتواند تأثیرات عمیقی بر ساختارهای تجاری و سیاسی جهانی داشته باشد. در این راستا، با توجه به تحولات اخیر، باید به دقت روندهای آینده را رصد کرد.
کریدور پیشنهادی از دو شاخه تشکیل میشود: شاخه شرقی که هند را به خلیج فارس متصل میکند و شاخه شمالی که خلیج فارس را به اروپا خواهد پیوند داد. مسیر شرقی از بمبئی به دبی و جبل علی در امارات متحده عربی از اقیانوس هند عبور میکند.
شاخه شمالی این کریدور شامل دو مسیر زمینی و دریایی خواهد بود. یک مسیر ریلی زمین از عربستان سعودی، اردن و سرزمینهای اشغالی فلسطین عبور کرده و سپس یک مسیر دریایی، حیفا را به پیره یونان متصل میکند. در نهایت، این مسیر از طریق ریلی یونان را به اروپا وصل خواهد کرد.
طرح ایجاد کریدور جدید میان هند، خلیج فارس و اروپا با استقبال گستردهای از سوی اتحادیه اروپا مواجه شده است. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، در معرفی این طرح آن را «توافقی تاریخی» خواند و گفت: «این کریدور، مستقیمترین ارتباط بین هند، خلیج فارس و اروپا خواهد بود.» او این کریدور را بهعنوان «پلی سبز و دیجیتالی میان قارهها و تمدنها» ستایش کرد و افزود که اتصال ریلی آن، تجارت میان هند و اروپا را تا ۴۰ درصد سریعتر میکند.
آمریکا نیز موافقت خود را با این پروژه اعلام کرد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، گفت: «این کریدور با تسهیل تجارت و صادرات انرژی پاک، فرصتهای بیپایانی را برای کشورهای مشارکتکننده فراهم میکند.» او تأکید کرد که این کریدور به ایجاد یک خاورمیانه با ثباتتر و مرفهتر کمک خواهد کرد.
به نقل از روزنامه فایننشال تایمز، یک منبع آگاه در مورد این گفتگوها اظهار داشت که این کریدور میتواند به تلاشهای دولت بایدن برای عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی کمک کند. این کریدور امارات متحده عربی و اردن را به سرزمینهای اشغالی فلسطین متصل کرده و ممکن است عربستان سعودی را تشویق کند تا روابط خود را با دولت اشغالگر عادیسازی کند.
با این حال، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، تأکید کرد که حمایت واشنگتن هیچ ارتباط مستقیمی با مذاکرات عادیسازی ندارد و بهعنوان مقدمهای برای عادیسازی محسوب نمیشود. وی گفت: این موضوع به بحثهای گستردهتری که درباره عادیسازی داریم، ارتباطی ندارد.
علاوه بر این، این کریدور ممکن است بهعنوان ابزاری برای مقابله با جاهطلبیهای چین و افزایش نفوذ این کشور در خاورمیانه عمل کند. یک منبع آگاه اظهار داشت: آمریکا در تلاش است تا توجه خود را دوباره به منطقه متمرکز کند و به شرکای سنتی اطمینان دهد تا نفوذ خود را حفظ کند.
با آغاز عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و شروع جنگ غزه، پروژه کریدور هند و اروپا تحت تأثیر افکار عمومی ملتهب در کشورهای عربی و سرزمینهای اشغالی فلسطین قرار گرفت.
در حالی که تنشهای جاری ممکن است بر روند اجرایی این پروژه تأثیر بگذارد، انگیزههای اصلی کشورهای درگیر همچنان پابرجاست. باید دید که آیا این کریدور میتواند در آیندهای نزدیک به اهداف خود دست یابد یا اینکه تحت تأثیر تحولات سیاسی و نظامی قرار خواهد گرفت.
بر اساس گزارش ساوت چاینا مورنینگ پست، تحلیلگران معتقدند که اگرچه افزایش تنشهای سیاسی ناشی از جنگ غزه، این پروژه را از مسیر خود خارج کرده است، اما انگیزههای اقتصادی و سیاسی کشورهای مشارکتکننده در این ابتکار تغییری نکرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در زمان رونمایی از این طرح ابراز خوشحالی کرد که کشورش به یکی از قطبهای مهم این کریدور تبدیل خواهد شد. او همچنین اتصال به عربستان سعودی از طریق این کریدور را نشانهای دیگر از حرکت ریاض به سوی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی دانست.
رویدادهای اخیر در غزه مانع جدی برای توسعه کریدور آیمک (IMEC) باشد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این پروژه از ابتدا با مشکلات جدی مواجه بوده و به نوعی «مرده به دنیا آمده» است. چالشهای این پروژه تنها به مسائل امنیتی محدود نمیشود؛ عدم اطمینان درباره موفقیت و پایداری IMEC به شدت بالاست، زیرا هیچ مکانیزمی برای تأمین مالی این پروژه تعریف نشده است.
با توجه به راهاندازی شتابزده کریدور هند و اروپا به منظور مقابله با کریدور اقتصادی چین-پاکستان و ابتکار «یک کمربند، یک جاده» (BRI) در سطح جهانی، تاکنون هیچ برآورد هزینه رسمی یا گزارشی از امکانسنجی این پروژه منتشر نشده است. علاوه بر این، نسلکشی اخیر اسرائیل در غزه نیز بهعنوان یکی از موانع اصلی بر سر راه این پروژه شناخته میشود.
بندر حیفا در اسرائیل بهعنوان یک نقطه کلیدی در مسیر دریایی بین اروپا و خاورمیانه عمل میکند. با این حال، خشم عمومی در کشورهای خلیج فارس و سایر کشورهای خاورمیانه علیه اسرائیل، مشارکت امارات و عربستان در این پروژه را با دشواری مواجه کرده است.
چین بهصراحت از مردم فلسطین حمایت کرده و در تلاشهای میانجیگری میان ایران و عربستان نیز نقش فعالی ایفا کرده است. این مواضع چین به مقبولیت این کشور در میان جهان اسلام و بهویژه کشورهای جنوب جهانی افزوده است.
در نتیجهگیری نهایی می توان به این جمع بندی رسید که در مجموع، پروژه کریدور هند و اروپا با چالشهای جدی مواجه است که از عدم تأمین مالی و عدم شفافیت هزینهها تا تنشهای سیاسی و اجتماعی در منطقه شامل میشود. با توجه به وضعیت کنونی، آینده این پروژه به شدت در هالهای از ابهام قرار دارد و تنها پروژه ممکن برای پوشش سریع و امن این کریدور پیشنهاد کریدور شمال به جنوب ایران است که پیشرفت خوبی در سال های اخیر داشته است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا