ژئواستراتژی، پیوندی حیاتی میان جغرافیا و استراتژی ملی است که درک درست و بهموقع آن میتواند مسیر سیاست خارجی، امنیت ملی و جایگاه بینالمللی کشورها را تعیین کند. این رویکرد تحلیلی، با تکیه بر عناصر پایدار جغرافیایی مانند جمعیت، منابع، موقعیت و ظرفیتهای ملی، به دولتها کمک میکند تا در رقابتهای جهانی، تصمیماتی واقعبینانه و آیندهنگر اتخاذ کنند. در جهانی که رقابت برای بقا و نفوذ بیوقفه ادامه دارد، ژئواستراتژی نهتنها ابزاری تحلیلی، بلکه ضرورتی راهبردی برای طراحی آینده ملتهاست.
ژئواستراتژی و اهمیتش را در تصمیم سازی در سرنوشت کشورها موثر اسشت. ژئواستراتژی به معنای کشف روابطی است که بین استراتژی(نظامی، ملی و بزرگ) و جغرافیا وجود دارد. در واقع بر آن است که اعتبار فضا را(فضاهای اقتصادی، سیاسی، و نظامی) را برای عملکرد روابط بین المللی در ارتباط با رعایتامنیت و منافع ملی نشان داده و برایش طرح و برنامه ارائه دهد. بنیادهای رویکرد ژئواستراتژی، همان عناصر پایدارتر جغرافیایی هستند(مانند کشور جمعیت، جامعه، ظرفیت های اقتصاد، سیاست). در واقع ژئوپولیتیک و ژئواستراتژی، به منزله کتابی دو جلدی هستند که به ترتیب باید فهمیده شوند.
درک کردن درست، غیر احساسی و به موقع جایگاه ژئواستراتژیک کشور، این امکان را به تصمیم سازان می دهد تا سیاست خارجی و در کل استراتژی ملی را در جهت منافع ملی تنظیم کنند. کوتاه آن که ژئواستراتژی ابزاری حساس(برخی آن را حیاتی دانسته اند) برای درک پیچیدگی های سیاست بین الملل و طراحی آینده بسیاری از ملت ها است ؛ زیرا نشان می دهد که جغرافیا چگونه می تواند در سرنوشت ملت – کشورها نقش آفرینی کند.
۱- ژئواستراتژی به دولت ها کمک می کند تا سیاست خارجی خود را به سود بقا و توسعه تنظیم کنند؛
۲- هم چنین در برنامه ریزی های دفاعی، متحدین، دوستان و دشمنان را در استراتژی بزرگ نشان می دهد؛
۳- ژئواستراتژی همچنین به کشورها کمک می کند تا در رقابت های بین المللی، با درک مزیت های نسبی و تنگناهای ملی، برای افزایش نفوذ و قدرت خود برنامه ریزی کنند؛
۴- تحلیل و تفسیر مبتنی بر ژئواستراتژی، برای درک تحولات احتمالی رد خور ندارد، مگر آن که مفسر در جمعبندی و یا به دست آوردن مواد لازم تفسیری، دچار اشتباه شود. در واقع پیش بینی بر این بنیاد، برای رویارویی با چالش ها و فرصت های آتی، برای ستادهای بزرگ حیاتی است؛
۵- اهمیت ژئواستراتژی به دلیل تاثیرگذاری جغرافیا در روابط بین الملل بالاست. از آنجا که رقابت برای بقا، گسترش حوزه نفوذ و امنیت،بین کشورهای بزرگ، بی وقفه در جریان است، درک درست از ژئواستراتژی برای تصمیم سازان گریزناپذیر است؛
۶- با ترسیم دقیق جغرافیای ملی، نهادهای طراح و عملیاتی، به رهبر، نهاد و یا شخض اول مملکت در توجیه اندازه قدرت ملی، اندازه قدرت نظامی، قابلیت ها و تنگناهای امنیت ملی، یاری می رسانتد. ناممکن است رهبر و تصمیم سازان با درک درست مبتنی بر ژئواستراتژی، تصمیمات نادرستی اتخاد کنند. مگر این که تابع رهنمودهای ایدئولوژیک بوده و یا از ژئواستراتژی جهانی و ترتیبات آن بی خبر باشند؛
۷- اندیشه و چشم اندازهای ژئواستراتژی، در شکل دهی به نظم جهانی نقش کلیدی دارد. به سخن دیگر، در مقیاس جهانی، تنها یک دولت (امروزه روز) است که دارای برنامه ریزی آفندی ژئواستراتژیک است. بقیه کشورها در موقعیت پدافندی نسبت به آن قرار می گیرند. این موقعیت یا مبتنی بر. همراهی، همکاری و اتحاد است و یا مبتنی بر منازعه و مناقشه و یا کنار آمدن؛
۸- شگفت آن که اغلب در چشم انداز ژئواستراتژی، تنها یک منطقه محوری وجود دارد و بقیه مناطق شاخه ای و فرعی هستند. مثلا امروز دریای چین جنوبی، صحنه اصلی رویارویی است و اروپای خاوری(مانند اوکراین)، خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای مرکزی، مدیترانه و…مناطق فرعی محسوب می شوند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا