در شبی پرتنش در نقشجهان، پرسپولیس با تکگل علیپور پیروز شد، اما قهرمان واقعی کسی بود که دروازه را بست و آرامش را به خط دفاعی تزریق کرد. سیدپیام نیازمند، در نخستین حضور رسمیاش با پیراهن سرخ، مقابل تیم سابقش ایستاد و با واکنشهایی مطمئن، نشان داد شماره یک جدید پرسپولیس آمده تا تفاوت بسازد. کلینشیت در سختترین زمین لیگ، نه فقط یک آمار، بلکه پیام روشنی بود: پرسپولیس حالا یک سنگربان با صلابت دارد.
به گزارش سرمایه فردا، پرسپولیس در شبی پرتنش در اصفهان، با تکگلی ارزشمند زمین را ترک کرد؛ بردی که بیش از هر چیز، ردپای درخشش مرد شماره یک تازهواردش را برجا گذاشت.
در دومین هفته رقابتها، قرمزپوشان میهمان سپاهانی بودند که همیشه در خانه حریفی دشوار به شمار میآید. تیم تهرانی که در دیدار نخست فصل ناکام مانده بود، این بار با نمایشی منسجمتر قدم به میدان گذاشت و توانست ۳ امتیاز حیاتی را به اندوختهاش اضافه کند اما نقطه کلیدی بازی، حضور سنگربانی بود که نخستین بار پیراهن پرسپولیس را در میدان رسمی آن هم مقابل تیمی که سالها در آن بازی کرده بود، بر تن کرد. واکنشهای به موقع او در لحظات حساس، تفاوت میان شکست و پیروزی را رقم زد.
دروازهبان جدید پرسپولیس که به دلیل مشکلات اداری، هفته اول غایب بود، مقابل تیم سابقش فرصت حضور یافت. برای او این یک آغاز متفاوت بود؛ مسابقهای در ورزشگاهی که سالها در آن محبوب هواداران زردپوش بود. با این حال، در همان شروع کار، نه تنها اجازه نداد ضربات میزبان راهی درون دروازهاش بیابد، بلکه آرامش را به خط دفاع بخشید. او با چند مهار تماشایی، کلینشیت خود را در نخستین تجربه با تیم جدید به ثبت رساند و نشان داد آمده تا جایگاهش را با اقتدار تثبیت کند.
حضور او در ورزشگاه خانگی پیشینش، فضای عجیبی ایجاد کرده بود. هواداران سپاهان که از انتقال او به پایتخت دلخور بودند، در تمام طول بازی هر بار که توپ به او میرسید با سوت و اعتراض واکنش نشان دادند. انتظار میرفت این فشار روانی عملکردش را متزلزل کند اما نتیجه برعکس شد. او بیتوجه به فضا، با خونسردی توپها را مهار و به شکلی مقتدرانه بازی را اداره کرد. بیاعتنایی به جو منفی نشان داد ذهنیت حرفهای او فراتر از هیاهوی سکوهاست.
این دروازهبان پیشتر در دیدارهای مستقیم مقابل پرسپولیس کارنامهای چشمگیر داشت. در سالهای حضورش با پیراهن زرد، بارها مانع گلزنی سرخها شد و به آماری تحسینبرانگیز دست یافت. او در بیش از ۱۰ رویارویی، بدون شکست میدان را ترک کرده و با بسته نگه داشتن دروازهاش رکوردی خاص برجا گذاشته بود. حالا اما ماجرا برعکس شده بود: او این بار در دروازه پرسپولیس ایستاد و اجازه نداد سپاهان راهی به گلزنی پیدا کند. انگار هر جا باشد، این تقابل را به نفع خود رقم میزند!
در فوتبال، دروازهبانی بیش از هر پست دیگری به اعتماد به نفس بالا نیاز دارد. آنچه او در اصفهان به نمایش گذاشت، چیزی فراتر از چند واکنش بود؛ او با رفتار آرام، تصمیمهای درست و تسلط بر شرایط، شخصیت یک رهبر در خط آخر را به تصویر کشید. برای هواداران پرسپولیس که سال پیش نگران پست دروازه بودند، چنین شروعی نویدبخش آیندهای مطمئن است.
شروع موفقیتآمیز یک دروازهبان تازهوارد، میتواند جریان کل فصل تیم را تغییر دهد. در مسابقهای که فشار روانی و حساسیت بالایی داشت، او با مهارتهای فردی و ذهنیت قوی نشان داد به این زودیها قصد عقبنشینی ندارد. ثبت کلینشیت در گام نخست، اعتماد سرمربی و همتیمیها را افزایش میدهد و هواداران را به آیندهای روشن امیدوار میسازد.
گرچه این بازی تنها ۳ امتیاز داشت اما بار روحی – روانیاش بسیار سنگینتر بود. پیروزی در اصفهان برای پرسپولیس همیشه دشوار بوده اما این بار با اتکا به سنگربان تازه، تیم توانست قفل سختترین زمین لیگ را باز کند. این موفقیت میتواند مسیر فصل را هموارتر سازد و روحیهای تازه به سرخها تزریق کند.
در شبی که هزاران هوادار سپاهانی سعی داشتند آرامش سیدپیام نیازمند را بر هم بزنند، دروازهبان پرسپولیس بیاعتنا به فضا، یکی از مطمئنترین نمایشهای ممکن را ارائه کرد. او نه تنها دروازهاش را بسته نگه داشت، بلکه نشان داد توانایی تبدیل شدن به چهرهای ماندگار در ترکیب سرخها را دارد. پرسپولیس با این پیروزی به نخستین امتیازات کامل فصل رسید اما دستاورد بزرگترش یافتن شماره یک مطمئن بود.
به روز رسانی خبر ۲ آبان ۱۴۰۴/ اما حالا در آستانه دیدار حساس پرسپولیس مقابل ذوبآهن، ماجرایی پشت پرده، فضای تیم را ملتهب کرد؛ ماجرایی که نه به تاکتیک و تمرین مربوط میشد، بلکه به افشای اطلاعاتی محرمانه بازمیگشت. درست دو روز پس از تمرینات فشرده با سیستم جدید ۳-۵-۲، ناگهان صبح چهارشنبه، ترکیب و آرایش تاکتیکی پرسپولیس در یکی از رسانههای ورزشی منتشر شد—اتفاقی که خشم وحید هاشمیان را برانگیخت.
سرمربی پرسپولیس که پس از شکست تلخ مقابل خیبر خرمآباد تحت فشار شدید قرار داشت، این بازی را شاید آخرین فرصت خود برای ماندن روی نیمکت میدید. او با بازگرداندن سرژ اوریه به ترکیب و تغییر سیستم دفاعی، سعی داشت تیمش را متحول کند. اما لو رفتن ترکیب، آن هم در شرایطی که تمرینات پشت درهای بسته برگزار شده بود، همهچیز را به هم ریخت.
هاشمیان که مطمئن بود اطلاعات از درون تیم به بیرون درز کرده، به اطرافیانش مأموریت داد تا «جاسوس» را شناسایی کنند. اما در میانه شایعات مربوط به احتمال حضور اوسمار ویرا و گمانهزنیها درباره آینده نیمکت پرسپولیس، سرمربی ترجیح داد تمرکزش را روی بازی بگذارد و پیگیری ماجرا را متوقف کند.
در این میان، یک نفر کوتاه نیامد: امید عالیشاه. کاپیتان پرسپولیس تا ظهر روز مسابقه هم دست از جستوجو برنداشت. او با خبرنگاران و منابع رسانهای تماس میگرفت تا رد پای افشاگر را پیدا کند. گفته میشود در نهایت موفق شد فرد مورد نظر را شناسایی کند، اما تصمیم گرفت تا پایان بازی سکوت کند و موضوع را در اولین فرصت با سرمربی و مدیران باشگاه در میان بگذارد.
نکته جالب اینکه در حالی که خود هاشمیان ماجرا را رها کرده بود، این کاپیتان تیم بود که با جدیت تمام پیگیر ماجرا شد—نشانهای از مسئولیتپذیری و حساسیت بالای او نسبت به انسجام تیمی، آن هم در روزهایی که پرسپولیس بیش از همیشه به آرامش نیاز دارد.
به روز رسانی خبر ۹ آبان ۱۴۰۴/ در شبی که سکوت سنگین ورزشگاه بنیاندیزل جای فریاد هزاران هوادار را گرفته بود، امیرحسین حسینزاده سرانجام به آرزویی قدیمی رسید؛ گشودن دروازه پرسپولیس. مهاجم جوان تراکتور، درست در بیست و پنجمین سالروز تولدش، طلسمی چند ساله را شکست، اما همچنان با حسرتی بزرگ زمین را ترک کرد؛ حسرتی به نام «نبرد بیپایان با سرخهای تهران».
در تقابل تراکتور ـ پرسپولیس از هفته نهم لیگ، بازی تا دقایق پایانی سرد و بیرمق پیش میرفت. اخراج مرتضی پورعلیگنجی در دقیقه ۷۷ فضا را بازتر کرد و تراکتوریها با انگیزه بیشتری حمله کردند. درست در لحظهای که تصور میشد نتیجه بدون گل به پایان برسد، حسینزاده با هوشمندی همیشگیاش توپ را از میان ۲ مدافع عبور داد و با ضربهای دقیق، دروازه نیازمند را باز کرد.
گل او نه فقط حاصل یک موقعیت ناگهانی، بلکه نتیجه دقت، تمرکز و شناخت از فضا بود. گل، تراکتور را در آستانه پیروزی قرار داد، اما در آخرین دقیقه اوقات تلفشده(۷+۹۰) ضربه جادویی مارکو باکیچ همه چیز را تغییر داد و لبخند حسینزاده به حسرت بدل شد. با این حال، این گل برای او معنایی فراتر از نتیجه داشت؛ شکستن طلسمی که سالها دنبال فروریختنش بود.
تا پیش از این مسابقه، حسینزاده و علی علیپور هر ۲ با به ثمر رساندن ۵ گل، در صدر جدول گلزنان قرار داشتند. جدال تبریز اما معادله را تغییر داد. گل دقیقه ۸۸ باعث شد حسینزاده با ۶ گل، ترکتازیاش را آغاز کند و به تنهایی در صدر بایستد.
در حالی که علیپور در این بازی روز آرامی را پشت سر گذاشت، مهاجم تراکتور نشان داد هنوز از آن انگیزهای که زمانی در استقلال از خود به نمایش میگذاشت، چیزی کم ندارد. گل او از زاویهای دشوار و روی موقعیتی تقریباً از دسترفته زده شد؛ گلی که بار دیگر هوش فوتبالی بالایش را به رخ کشید.
حالا حسینزاده نه فقط در جدول گلزنان جلو افتاده، بلکه روحیهای تازه یافته تا در کورس آقای گلی لیگ بماند. رقابتی که میان او، علیپور و چند مهاجم دیگر تا هفتههای پایانی ادامه خواهد داشت.
در این فصل، حسینزاده ثابت کرده در بزنگاههای بزرگ بهتر از هر زمان دیگری ظاهر میشود. او فصل را با گلزنی به استقلال در دیدار سوپرجام آغاز کرد، دیدار برابر سپاهان دبل و بازی با گلگهر هتتریک کرد و حالا پرسپولیس را هم در فهرست قربانیانش قرار داد.
جالب آنکه این بازیکن برابر تیمهای ضعیفتر عملکرد متوسطی دارد و در دیدارهایی که تراکتور برنده بوده، سهم چندانی از گلها نداشته است. اما در بازیهای دشوار، در لحظاتی که فشار روانی بالاست، همانند مهاجمان کلاسیک، ناگهان در صحنه ظاهر میشود و نتیجه را تغییر میدهد.
پس از بازگشت از تجربه ناموفقش در فوتبال بلژیک، حسینزاده با لباس تراکتور بار دیگر خودش را پیدا کرده. اگرچه هنوز به ثبات کامل نرسیده، اما حالا با هر گل، نشانههایی از پختگی در بازیاش دیده میشود؛ از جایگیری هوشیارانه تا آرامش در لحظه شوتزنی.
گل تبریز شاید برای بسیاری تنها یک عدد باشد، اما برای حسینزاده حکم رهایی داشت. او در ۹ بازی رسمی مقابل پرسپولیس، هرگز موفق به گلزنی نشده بود. از نخستین تقابلش با لباس سایپا در لیگ هجدهم تا امروز، همیشه در آستانه درخشش مقابل این تیم ناکام مانده بود.
در دوران حضورش در استقلال هم این ناکامی ادامه یافت. در ۲ داربی بزرگ، فرصت چندانی برای گلزنی پیدا نکرد و تنها نظارهگر گلهای همتیمیهایش بود. پس از بازگشت از اروپا و پوشیدن پیراهن تراکتور، ۴ مصاف دیگر هم بدون گل برایش گذشت تا اینکه بالاخره در بازی نهم، همه این حسرتها را پایان داد.
اما داستان هنوز ناتمام است. هرچند او موفق به باز کردن دروازه پرسپولیس شد، اما تیمش نتوانست به برتری برسد. در نتیجه، طلسم دوم هنوز باقی است: حسینزاده در تمام عمر فوتبالیاش هرگز تیمی را که در آن بازی میکرده، مقابل پرسپولیس برنده ندیده است.
وقتی سوت پایان بازی به صدا درآمد، تصویر تلویزیون چهره حسینزاده را نشان میداد؛ لبخندی محو، میان خستگی و افسوس. او در شب تولدش هم شادی را تجربه کرد، هم حسرت را. شاد از شکستن طلسم شخصی، ناراحت از ناتمام ماندن پیروزی.
با این گل، مسیر تازهای در زندگی فوتبالی حسینزاده آغاز شده است. حالا دیگر او از سایه ناکامیهای گذشته بیرون آمده و به مهاجمی بدل شده که میداند چگونه در بزنگاه بدرخشد. شاید روزی دوباره در پیراهن استقلال در تهران، در حضور هزاران تماشاگر، حسرت آخرش را هم پاک کند؛ روزی که نه فقط گل بزند، بلکه برابر پرسپولیس برنده شود. استقلال چه مفت این ستاره را از دست داد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا