واکنش اسرائیل درقبال ایران

واکنش اسرائیل درقبال ایران

واکنش اسرائیل درقبال ایران به قول موشه دایان، سگ هار خاورمیانه، جنگزا نبوده است. چون تضعیف ایران، موجبات شکل گیری تنش طالبان تا آنکاراست.

به گزارش سرمایه فردا- یدالله کریمی پور: این دومین بار بود که اسرائیل(اشغالگر) از سوی جمهوری اسلامی موشکباران شد. ولی به رغم تهدید مقابله به مثل و بلکه انهدام هست و نیست ایران، واکنش ها پیچیده، کمتر مرئی بوده است. به هر روی، بستری برای تداوم‌ جنگ‌ بین دو دولت فراهم‌ نیاورده است؛ به سخن دیگر واکنش اسرائیل، یا به قول موشه دایان، سگ هار خاورمیانه، جنگزا نبوده است. چرا؟
دیروز فایننشال تایمز تیتر زد: پاسخ احتمالی اسرائیل به حملات موشکی ایران، به نسبت متعادل خواهد بود. به گونه ای که دور جدیدی از تشدید تنش در خاورمیانه را تحریک نخواهد کرد. جو بایدن هم در همین ارتباط گفت: “من باور ندارم که یک جنگ‌ فراگیر در خاورمیانه آغاز شود.” وی حتی به روشنی گفت: “اگر اسرائیل تصمیم به حمله بر تاسیسات هسته ای ایران بگیرد، ایالات‌متحده از آن پشتیبانی نخواهد کرد. اگرچه توانایی واشنگتن برای تاثیرگذاری بر اقدامات اسرائیل ممکن است محدود باشد.”
به راستی چرا واشنگتن، دهه ها است، نه تنها از حمله به ایران خودداری می ورزد، سهل است که تا جای ممکن مانع تحمیل جنگ از سوی دیگران به این کشور شده است(غیر از دکترین باخت-باخت ریگان).

واکنش اسرائیل ناشی از ثبات آسیای غربی

هر گونه بی ثباتی فراگیر ایران، کووید گونه، سرتاسر آسیای غربی را در خواهد نوردید. چگونه ممکن‌ است با واکنش اسرائیل و تضعیف دولت مرکزی در تهران, طالب هوس خراسان بزرگ نکند؟ آنکارا و باکو در صدد تکوین رویای آذربایجان واحد بر نیایند؟ بلوچ ها تشویق به تشکیل بلوچستان نشوند و قس علیهذا. تضعیف ایران، موجبات شکل گیری دور جدیدی از تنش و درگیری را از آسیای مرکزی تا هلال خضیب و از سند تا فرات در پی خواهد داشت. این چشم‌ اندازی نیست که استراتژیست های واشنگتن از فهم آن غافل باشند؛
اگرچه امروزه روز جایگاه ایران در بازار نفت کم مقدار و قاچاقگونه شده. ولی با وجود اشراف جغرافیایی بر دو تنگه هرمز و باب المندب و نیز ۲۵ درصد حوزه های استان نفتی جهان(حواشی خلیج فارس)، ماهیتا توانایی بی ثبات سازی در این زمینه را دارا است.
برای واشنگتن و ایضا تل آویو‌، تا پیوستن جمهوری اسلامی به باشگاه هسته ای، کیلومتری بیش نمانده است.‌ تهران با بررسی همه جوانب، فعلا پا روی ترمز نهاده است. ولی با واکنش اسرائیل و انهدام زیربناهایش، پا را برداشته و پُرگاز پیش خواهد راند.
به موقعیت نسبی جغرافیای ایران در جهان و جنوب آسیا بنگرید. مگر نه این بین همسایگان روسیه در جنوب باختری روسیه، تنها کشوری است که محور مستقیم‌ و بی واسطه پیوند و نبرد قدرت های دریایی با روسیه اند. مگر نه این که تنها کشوری است که مستقیما و بی واسطه دریای آزاد را بر ۵ کشور آسیای مرکزی خواهد گشود. این صحفه ثبات آسیای غربی و در عین حال گذرگاه بی رقیب برای آزاد سازی آسیای مرکزی از زندان روسیه، باید طی سال های آینده یکپارچه و متحد باقی بماند.

ضرور ثبات ایران بر پایه نیازهای ژئوپولیتیک

در این باره بی مبالغه صفحه ها می توان نگاشت و استدلال ها توان آورد. ولی باز همین درگاه و با همین نتیجه گیری، برآنم که ایالات‌متحده بر پایه نیازهای ژئوپولیتیک، تا کنون نه تنها در مسیر پاسداری کلان از یکپارچگی ایران گام‌ برداشته، که سدی در برابر ایلغار دشمنان بوده است. ولی این چک تضمینی دائمی نخواهد بود.
واشنگتن تا امروز بر پایه علائق امپریالیستی و طرح و برنامه های درازمدت ژئوپولیتیک ی خود، مانعی در دست اندازی به ایران شده است. برای من سخت است که آمریکا را در قالب مهاجم یا ناظر هجوم به ایران و حتی جمهوری اسلامی ببینم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *