در روزگاری که نهادهای رسمی فرهنگی با بحران مشروعیت و کارآمدی مواجهاند، موسیقی ایران راه خود را مستقل از سیاستگذاریهای دولتی پیدا کرده است. پیروز ارجمند، آهنگساز و مدیر پیشین دفتر موسیقی وزارت ارشاد، در گفتوگویی بیپرده از واقعیتی سخن میگوید که کمتر به رسمیت شناخته شده: اگر امروز تمام نهادهای متولی موسیقی تعطیل شوند، هیچ خللی در مصرف و تولید موسیقی مردم ایجاد نخواهد شد. این گفتوگو، نه فقط نقدی بر ساختار، بلکه دعوتی به بازنگری در نگاه حاکمیت به فرهنگ است.
به گزارش سرمایه فردا، در میانه جدلهای بیپایان بر سر مجوز، سبک، اجرا و مشروعیت موسیقی، گفتوگو با کسی که هم در جایگاه هنرمند ایستاده و هم در مقام مدیر دولتی، فرصتی است برای عبور از سطح و رسیدن به عمق. پیروز ارجمند، با تجربهای دوگانه از خلق و نظارت، از زیستبومی سخن میگوید که دیگر به نهادهای رسمی وابسته نیست. از رپ تا راک، از فستیوالهای نواحی تا موسیقی نسل آلفا، او تصویری از فرهنگی ارائه میدهد که در غیاب سیاستگذاریهای مؤثر، خود را بازسازی کرده و مسیرش را یافته است. این گفتوگو، دعوتی است به بازتعریف رابطه میان دولت و هنر، میان سیاست و خلاقیت، و میان مردم و نهادهایی که دیگر مرجع نیستند.
در میانه هیاهوی تمامنشدنی بر سر «باید»ها و «نباید»های موسیقی ایران، جایگاه پیروز ارجمند به دلیل تجربهاش در دو سوی میدان، قابل تأمل است. او که هم در مقام آهنگساز و پژوهشگر فعالیت کرده و هم سابقه مدیرکلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد را در کارنامه دارد، این حوزه را از دو منظر متفاوت دیده است: زاویه خلق هنری و زاویه مدیریت دولتی.
همین موقعیت دوگانه، بهانهای شد تا در روزهایی که بحث صدور مجوز برای کنسرتهای موسیقی رپ دوباره داغ شده است، به سراغ او برویم. اما گفتگو از یک ژانر خاص فراتر رفت و به جراحی عمیقتری در کالبد فرهنگ و هنر کشور رسید؛ از تهیهکنندگانی که از نسل نو جا ماندهاند تا نهادهای متولی که به باور او، بودن و نبودنشان دیگر تأثیری در روند تولید و مصرف موسیقی مردم ندارد. آنچه در ادامه میخوانید، روایتی است از یک زیستبوم فرهنگی که راه خود را مستقل از سیاستگذاریهای رسمی پیدا کرده و نیازمند یک بازنگری بنیادین است.
بحث را با داغترین سوژه این روزها آغاز میکنیم: اعطای مجوز به موسیقی رپ. آیا این گشایش، کمکی به فضای موسیقی کشور خواهد کرد؟ ارجمند با طمأنینه و نگاهی تحلیلی، صورت مسئله را از نو تعریف میکند: «من اصولاً بر این باورم که موسیقی، خصوصاً موسیقی بیکلام، هیچ مشکلی برای شنیدن ندارد. ما نمیتوانیم بگوییم یک موسیقی بیکلام خوب است یا بد، مناسب است یا نه. چون موسیقی بیکلام، هنری انتزاعی است و هر شنوندهای میتواند برداشت شخصی خودش را از آن داشته باشد».
او معتقد است مشکل زمانی آغاز میشود که «کلام» در کنار موسیقی قرار میگیرد. از این منظر، تفاوتی میان ژانرها وجود ندارد: «اگر شما در هر سبکی، حتی در موسیقی سنتی، کلامی نامرتبط، ناموزون و برخلاف عرف اجتماعی و اخلاقی به کار ببرید، شنیدن آن توصیه نمیشود. رپ هم یکی از همین گونههاست. اگر متن خوبی کنار آن قرار بگیرد، هرچند انتقادی، میتواند شنیده شود. ما باید به این لیستِ گفتمانهای مختلف احترام بگذاریم. در موسیقی همه گفتمانها باید حضور داشته باشند، مشروط بر آنکه در شعر و متن آنها مشکلی وجود نداشته باشد.»
ارجمند به متغیر دیگری نیز اشاره میکند: شیوه و محیط اجرا. «گاهی متن و موسیقی مشکلی ندارند، اما ماهیت و محیط اجراست که تأثیرات متفاوتی بر مخاطب میگذارد.» او برای اثبات اینکه میتوان از دل یک ژانر به ظاهر معترض، کارکردی مثبت استخراج کرد، به خاطره دوران مدیریتش در وزارت ارشاد بازمیگردد: «در همان زمان، موسیقی راک با محدودیتهایی برای اجرا مواجه بود. من این محدودیت را مرتفع کردم. راک هم در برخی از سبکهایش، ماهیتی اعتراضی دارد. در همان دوران، گروهی به نام “خورشید سیاه” اثری در حوزه زیستمحیطی خلق کرد که چندین جایزه هم گرفت. این نشان میدهد سبکی که بسیاری با آن مخالف بودند هم میتواند در کارکرد خودش، تأثیرات مثبتی در جامعه داشته باشد».
او با حذف رپ مخالف است و به سالمسازی آن باور دارد و این باور را با خاطرهای جالب از یکی از خوانندگان مشهور رپ تقویت میکند: «با یکی از خوانندگان معروف رپ جلساتی داشتم. شعرهایش را که بررسی میکردم، همگی خوب بودند. از او پرسیدم شما که از ارشاد مجوز نمیگیرید، چه چیزی باعث میشود شعرتان اینقدر خوب باشد؟ گفت: “من هر شعری را که میگویم، اول برای پدر و مادرم میخوانم. اگر دیدم میشود آن را برای آنها خواند، منتشرش میکنم.” ببینید! میخواهم بگویم حتی در نبود وزارت ارشاد، اگر ما به هنرمندان اعتماد کنیم، خودشان این وسواس را در انتخاب شعر و اجرا خواهند داشت.»
از بحث داغ رپ، به شکافی عمیقتر میرسیم؛ شکاف میان نسل جدید و صنعت رسمی موسیقی. آیا تهیهکنندگان موسیقی توانستهاند بر موج سلیقه نسل نو سوار شوند؟ پاسخ ارجمند قاطع و منفی است: «به نظرم تهیهکنندگان موسیقی هنوز نتوانستهاند خودشان را به نسل جدید برسانند. موسیقیای که نسل جدید تولید میکند یا دوست دارد، هنوز در صحنههای رسمی کنسرتهای ایران نیست. این موسیقی بیشتر به صورت زیرزمینی، در گروههای محدود یا فایلهای شنیداری در جریان است. من معتقدم تهیهکنندگان ما از نسل جدید عقبتر هستند.»
او این عقبماندگی را در تولیدات رسمی موسیقی کشور مشهود میداند: «آنچه امروز روی صحنه میشنویم، تقریباً مربوط به ذائقه دهه شصت و هفتاد است. ما هنوز نتوانستهایم برای نسل دهه هشتاد و حتی نسل آلفا، موسیقی مناسب و باارزش تولید کنیم و این موسیقی در عرصه رسمی کشور، چه در وزارت ارشاد و چه در صداوسیما، به رسمیت شناخته نمیشود. شاید یکی از دلایلی که نمیتوانیم در نسل جدید نفوذ کنیم، همین است که ما عقبیم.»
این عقبماندگی از ذائقه جامعه، ارجمند را به نقدی بنیادین بر کل ساختار نظارتی موسیقی میرساند. آیا در عصر پلتفرمهای دیجیتال و دسترسی آزاد به اطلاعات، سیستمی به نام «مجوز» اساساً کارایی دارد؟ او با صراحتی کمنظیر پاسخ میدهد: «من اساساً با تعطیلی بخش بررسی مجوزها در دفتر موسیقی وزارت ارشاد و صداوسیما موافقم، اما به شرط سپردن آنها به نهادها و انجمنهای صنفی و تخصصی.»
او مدل مطلوب خود را با اشاره به سایر صنوف تشریح میکند: «ببینید، در بسیاری از مشاغل مهم که با سلامت جسم ما سروکار دارند، دولت تصدیگری نمیکند، بلکه متولیگری میکند و تصدیگری را به انجمنها سپرده است. اگر ما به خودمان، به تهیهکنندگان، ناشران، خوانندگان و آهنگسازان شناختهشده اعتماد کنیم و نظارت بر فعالان جدیدتر را به صنوف بسپاریم، مسئله حل میشود.»
اما تکاندهندهترین بخش تحلیل او اینجاست: «من فکر میکنم در حال حاضر، بود و نبود تمامی دستگاههای متولی در کشور، اعم از حوزه هنری، صداوسیما، آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و حتی سازمانهای فرهنگی شهرداری، اگر امروز تعطیل شوند، هیچ تأثیری در روند تولید و مصرف فرهنگی و هنری مردم نخواهند داشت. مردم مصرف هنری و موسیقی خودشان را از جای دیگری تأمین میکنند که ربطی به اینها ندارد. یک تجدیدنظر و جراحی جدی در این بخش لازم است.»
او برای این ادعای بزرگ خود، مصداقی ملموس میآورد: «شما در پنج سال گذشته فقط یک ترانه را معرفی کنید که صداوسیما در فراگیر شدن آن نقش داشته باشد. صدها میلیارد تومان هزینه شده که حتی یک اثر هم در اذهان ماندگار نشود و در سبد کالای مصرفی مخاطب نرود. این نشان میدهد که ما چقدر از مردم عقب هستیم.»
در مقابل این ساختار ناکارآمد، جریانی پویا در حال رشد است: فستیوالهای موسیقی نواحی، بهخصوص در جنوب کشور. آیا این یک تب زودگذر است؟ ارجمند که تز دکتری دوم خود را در حوزه «گردشگری موسیقی» نوشته، این پدیده را نه یک تب، که یک ضرورت و یک الگوی موفق میداند.
«هنرمندان موسیقی نواحی و سنتی باید از نگاه صدقهای دولت جدا شوند و کسبوکار خودشان را از طریق همین فستیوالها و گردشگری هنری تأمین کنند. فستیوالی مثل “کوچه” در بوشهر، مانند یک “صنعت چتری” عمل میکند؛ وقتی برگزار میشود، کل شهر را از اقامتگاهها و رستورانها تا کسبوکارهای کوچک، تحتالشعاع قرار میدهد و یک رونق اقتصادی و مهمتر از آن، شور و نشاط اجتماعی ایجاد میکند.»
او مخالفت با چنین رویدادهایی را ناشی از عدم شناخت کارکردهای آن میداند و معتقد است این فستیوالها باید در سراسر ایران فراگیر شوند. او با یادآوری تجربههای گذشتهاش، تأثیر مستقیم هنر بر کاهش آسیبهای اجتماعی را شهادت میدهد: «یادم هست وقتی در مناطق حاشیهای تهران کنسرتهای رایگان برگزار میکردیم، میزان بزه در آن منطقه پایین میآمد. در شهرهایی که آمار خودکشی بالا بود، با برگزاری کنسرتهای فراگیر رایگان، این آمار به طور چشمگیری کاهش یافت. اینها مطالعاتی است که انجام شده. دنیا با همین ابزارها با معضلات اجتماعی مقابله میکند.»
اما چرا با وجود این همه ظرفیت، موسیقی ایران همچنان از داشتن فستیوالهای مستقل و قدرتمند، آنگونه که در سینما شاهدیم، محروم است؟ ارجمند ریشه را در «چالش مشروعیت» موسیقی پس از انقلاب میجوید. «ما هنوز درگیر مسائل جدی و حلشدهای در دنیا هستیم؛ مثل نشان دادن ساز در تلویزیون یا مسئله صدای بانوان. ما داریم آنچه را که یکباره از ما گرفته شده، قطرهچکانی پس میگیریم.»
او راهحل نهایی را یک تغییر پارادایم در نگاه حاکمیت میداند؛ خروج از نگاه امنیتی و دستوری و سپردن فرهنگ به صاحبان اصلی آن یعنی مردم. «هرچه سختگیری کنیم، جامعه کاری را که خودش فکر میکند درست است، انجام میدهد و به سیاستگذاریهای ما کاری ندارد. باید ایجاد فرهنگ را به خود جامعه بسپاریم و اجازه دهیم خودش فرهنگش را بسازد. فرهنگ، دستوری ساخته نمیشود؛ کاری که تاکنون جمهوری اسلامی خواسته انجام دهد و موفق هم نبوده. تنها در این شکل میتوان امیدوار بود که فرهنگ ما پویاتر و قویتر از قبل شود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا