به گزارش سرمایه فردا، موانع حکمرانی خوب در ایران ضعف مبارزه با فساد است. علاوه بر این در شرایط کنونی دولت و نهادهای دیگر باید کیفیت تصمیم گیری را بالا ببرند تا سطح رضایت جامع افزایش یابد.
با طرح این پرسش که سناریوهای اصلاح نظام حکمرانی سیاسی کدام هستند؟، نوشته است: مناظرههای دور نخست انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم بهروشنی نشان داد که این تنها اقتصاد و معیشت ایرانیان نیست که توسط سیاست داخلی به گروگان گرفته شده است، بلکه سیاست خارجی، سیاستهای اجتماعی و فرهنگی و حتی، سیاستهای درمانی نیز زیر فشار سنگین سیاست داخلی قرار دارد.
ما شهروندان معمولی تنها تصویری مبهم از توزیع «قدرت قانونی» داریم و کمتر پیش میآید که به اطلاعات پشتپرده فرآیند تصمیمسازی و سطح اثرگذاری «قدرت واقعی» بر آن دسترسی پیدا کنیم.
یکی از مزایای همین انتخابات محدود این است که رقابتهای سیاستمداران، هرچند با پیامهای جناحی و هدف دستیابی به قدرت، میتواند در خدمت افزایش آگاهی شهروندان از فرآیندهای سیاسی و مسببان اصلی وضع موجود قرار گیرد.
اصطلاح «نظام حکمرانی» در سالهای اخیر به مد روز بین سیاستمداران و تحلیلگران ایرانی تبدیل شده است.
یک پژوهشگر فرانسوی از این اصطلاح به عنوان «بتی» یاد میکند که جایگزین واژه محبوب «جهانیشدن» در دهه ۱۹۹۰ و ابتدای دهه ۲۰۰۰ میلادی شده است.
ابهام این اصطلاح در کشورمان که بهطور معمول با مسئله انحراف هدفمند واژگان از معنا و مفهوم متعارفشان دستبهگریبان است، تشدید نیز میشود.
استفاده مکرر سیاستمداران در قدرت از عبارت اصلاح نظام حکمرانی سیاسی در حالی که این اصلاح در سطحیترین لایه با پاسخگوسازی خود ایشان مترادف است، نمونهای از این باژگونهسازی و مصادره به مطلوب مفاهیم است.
نهتنها کشورها بلکه جهان به عنوان یک کل با چالشهایی مانند تغییرات آبوهوایی، کاهش منابع و… روبهرو است که تصمیمگیری فردی در مورد آنها لزوماً به کارایی منتهی نمیشود.
در واقع، مسئله «منابع مشترک» است که در آنها پیگیری منافع شخصی و فردی حتی میتواند به آسیب جمعی منتهی شود.
فقدان ظرفیت برای کنش جمعی حتی در زمانی که بازیگران خصوصی امکان مدیریت برخی کارکردهای اقتصادی یا اجتماعی دولتها را داشته باشند باز میتواند به جوامع شکستخورده منتهی شود.
حکمرانی موثر، جز در موارد بسیار نادر، با مشارکت قاعدهمند بازیگران دولتی فراهم میشود و همین موجب میشود تا حکمرانی اساساً مفهومی سیاسی باشد که با حوزه عمومی مرتبط است.
در یک تعریف کلی، وظیفه نظام حکمرانی دستیابی به اهداف عمومی، یعنی ایجاد مکانیسمهایی کارآمد برای رسیدن به انتخابهای جمعی است.
یکی از جنبههای مهم حکمرانی خوب، کنترل موثر فساد است. حکمرانی خوب بهطور طبیعی با سطوح پایین فساد مرتبط است و بین کنترل فساد و رشد اقتصادی همبستگی مثبتی وجود دارد.
حکمرانی خوب میتواند به سرمایهگذاری عمومی بهتر و بهبود خدمات عمومی به ویژه در زمینههای آموزش و بهداشت منجر شود که این بهبود در سرمایه انسانی نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا میکند.
مطالعات اقتصادسنجی نشان میدهد که بین نرخ رشد درآمد سرانه و بهبود شاخصهای حکمرانی خوب رابطه مثبت وجود دارد.
بانک جهانی، حکمرانی را به عنوان «توانایی یک دولت برای وضع و اجرای قوانین و ارائه خدمات، صرف نظر از اینکه آن دولت دموکراتیک است یا نه» تعریف میکند.
حکمرانی سیاسی مدرن را میتوان به نهادی که قدرت در آن متمرکز است (یعنی دولت) و نهادهایی که به عنوان محدودکنندههای بر قدرت عمل میکنند، یعنی نهادهای حاکمیت قانون و پاسخگویی تقسیم کرد.
بر این اساس، مسیرهای مختلف توسعه کشورها توسط کیفیت برهمکنشهای این سه رکن حاکمیتی و چگونگی تکامل آنها تعیین میشود.
پاسخگویی، آخرین عنصر حکمرانی خوب است. یکی از کانالهای اصلی که پاسخگویی از مسیر آن به کیفیت حکمرانی کمک میکند، شایستهسالاری در بوروکراسی است که میتواند به بهبود کیفیت تصمیمگیریها منجر شود.
در دوران مدرن، رژیمهای استبدادی و حتی توتالیتر نیز اغلب احساس میکنند که برای مشروعیت بخشیدن به قدرت خود نیازمند برگزاری انتخابات هستند.
با این حال، در غیاب رقابت واقعی چندحزبی، چنین انتخاباتی بهسختی میتواند ساختار قدرت یکپارچه را به چالش بکشد.
رویدادهای دهه گذشته، نمونههایی از اهمیت حکمرانی خوب و سیستمهای سیاسی پاسخگو را بهروشنی نمایش میدهند.
برای موفقیت اقتصادی لازم است که پای سیاستمداران بر زمین باشد و درک درستی از تغییرات در سطح ملی و جهانی وجود داشته باشد.
موانع حکمرانی خوب در ایران ضعف مبارزه با فساد است. علاوه بر این در شرایط کنونی دولت و نهادهای دیگر باید کیفیت تصمیم گیری را بالا ببرند تا سطح رضایت جامع افزایش یابد./تجارت فردا
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا