مهاجرت پزشکان در حال تبدیل شدن به یک معضل ملی است. چراکه نسبت پزشک به جمعیت کشور بسیار پایین است. اما دلیل مهاجرت چیست؟
به گزارش سرمایه فردا، ادعای وزارت بهداشت درباره پزشکان بیکار در حالی مطرح میشود که آمارهای سایت نظام پزشکی نشان میدهد بسیاری از به دلایل مختلف از جمله مهاجرت پزشکان، بازنشستگی و اشتغال در حوزههای غیردرمانی، عملاً از چرخه ارائه خدمات پزشکی خارج شدهاند و کشور با کمبود پزشک مواجه است.
مهاجرت پزشکان و بی میلی بسیاری از فارغ التحصیلان به کار در این رشته از یکسو و کم بودن دستمزدها و ویزیت از سویی دیگر باعث شده تا کشور هر ماه و هر سال با کمبود پزشکان بیشتری مواجه شود بطوریکه به نظر می رسد دوباره سیستم سلامت، مجبور خواهد شد تا از پزشکان کشورهای همسایه برای درمان بیماران ایرانی استفاده کند! موضوعی که بارها از سوی مسئولان نسبت به آن هشدار داده شده است. شاید برای همین هم بوده که از سال ۱۴۰۰، دولت تلاش کرده تا با افزایش صددرصدی جذب پزشکان، مانع از ایجاد بحران نیروی پزشک در آینده شود.
با این حال این افزایش ظرفیت با موجی از انتقادها همراه بوده است. به عنوان مثال دکتر مهدی کدخدازاده دبیر شورای آموزش دندانپزشکی در این خصوص گفته است: وقتی ردیف های سازمانی و سیستم جذب هیات علمی مشکل دارد و میزان پرداختی به اساتید با تجربه و جوان متناسب نیست، چگونه انتظار داریم آنها انگیزه شرکت در فراخوانهای جذب را داشته باشند. باید دید چه کسانی این بی انگیزگی را ایجاد کردند و چرا این افراد امروز پاسخگوی شرایط نیستند.
وی با ذکر اینکه در حال حاضر حدود ۲۰۰۰ عضو هیئت علمی برای پوشش نیازهای آموزشی این حوزه کم داریم می گوید: واقعیت این است که کیفیت آموزش دندانپزشکی کاملا به بدترین نحو کاهش یافته است. در عوض متاسفانه آینده پزشکی و دندانپزشکی ایران که یک زمانی به آن افتخار می کردیم، در آینده نزدیک نابود می شود و ژنتیک این دو رشته دستخوش تغییراتی بنیادین شده است. باید پرسید چه کسی این تیشه را به بیشه یکی از افتخارات علمی کشور زده است؟!
دکتر سید جلیل حسینی معاون آموزشی وزیر بهداشت نیز از دیگر منتقدانی است معتقد است افزایش ظرفیت دانشگاه های پزشکی به معنای کیفیت و آینده این رشته در ایران است. وی در این زمینه تصریح می کند: متأسفانه امروز در دانشگاهها به دلیل ازدحام بسیار زیاد در دانشگاهها و نبود کلاس و امکانات حتی حضور و غیاب دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی بهدرستی انجام نمیشود و آینده ۱۰ تا ۱۵ ساله آموزش پزشکی و دندانپزشکی کشور را نه تنها مطلوب نمیبینیم، بلکه بسیار نگرانکننده است.
وی در تشریح نیازهای زیرساختی مورد نیاز برای پرورش درست دانشجویان پزشکی و جبران کمبود پزشک در ایران می گوید: دو برابر شدن ظرفیت پذیرش، نیازمند تأمین خوابگاه، کلاس درس، مراکز آزمون، تجهیزات آموزشی و آزمایشگاهی، یونیتهای دندانپزشکی، مواد مصرفی آموزشی، تجهیزات بالینی و حتی جسد برای آموزش دانشجویان است. اینها علاوه بر استخدام اعضای هیات علمی لازم برای این حجم دانشجوی افزایش یافته است که خود مصوبات و بودجههای بیشتری را لازم دارد. برآورد ما این است که تنها در سال ۱۴۰۳ به ۳۷ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داشتیم که با افزایش ظرفیت در سال ۱۴۰۴ این مبالغ قطعا به تناسب افزایش یافته است.
این انتقادها البته فقط محدود به ماههای اخیر نمی شود بلکه تاکنون بارها از سوی مسئولان و کارشناسان در سالهای گشته نیز نسبت به آن هشدار داده شده است. به عنوان مثال علی جعفریان، دبیر علمی چهل و پنجمین کنگره جامعه جراحان ایران در سخنرانی که در چهل و پنجمین کنگره جامعه جراحان ایران در سال گشته داشت، به طعنه گفته بود: افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو مهم نیست، چون در این شرایط با پول مردم برای کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا، کانادا و استرالیا پزشک تربیت میکنیم و نتیجه آن چیزی جز افزایش مهاجرت نخواهد بود!.
وی با کر اینکه هیچ تعهدی برای عدم خروج دانشجویان و فارغ التحصلان پزشکی وجود ندارد گفته بود: حتی جریمه و تعیین تعرفه نقدی کارساز نیست چون در نهایت امکان خروج قاچاقی پیدا میشود.
در این میان نقش پایین بودن سطح درآمدی مورد انتظار پزشکان نیز عاملی شده برای بی میلی پزشکان به فعالیت در ایران همانگونه که جعفریان می گوید: ویزیت دو سه دلاری پزشک ایرانی در مقایسه با کمترین حق ویزیت پزشکان منطقه که ۱۵ دلار است. این پزشک وقتی مهاجرت کند همین ویزیت سه دلاری (کمتر از دویست هزار تومان در ایران)، به یک پزشک ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس ۳۰ دلار پرداخت میشود. کمبود پزشک در این کشورها باعث میشود تعرفه بالا برود چون طبابت و اشتغال در حرفههای وابسته پزشکی یک کار سخت و با مسئولیت بالا است.
وی با تاکید براینکه مسئولیت و دشواری شغلی یک پزشک و پرستار با یک نفر بلاگر تفاوت دارد می گوید: کمبود پرستارهم در کشورمان جدی است و الان بسیاری از بخشهای درمانی آماده بهره برداری، به دلیل نبود پرستار همچنان تعطیل است. این بحران در آینده نزدیک به سراغ برخی رشتههای پزشکی خواهد رفت و روزی میرسد که حتی متخصص بیهوشی برای شروع یک عمل جراحی نداشته باشیم و با مدلی که مدیریت میشود همانند دهه شصت دچار کمبودهایی خواهیم شد.
راهکار مورد اشاره جعفریان در واقع اشاره ای دارد به استفاده از پزشکان هندی و پاکستانی در دهه شصت که حالا با ادامه رویه کنونی، شاید دوباره مجبور به تکرار آن شویم!
در یکی از آخرین اظهار نظرها در این زمینه محمد رئیسزاده،رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم چندی قبل با هشدار نسبت به پیامدهای سیاستهای نادرست در حوزه آموزش پزشکی گفت: کشور در آستانه یک بحران جدی کمبود پزشک متخصص قرار دارد.
وی در این اظهار نظر گفته بود: هم اینک فلوشیپ جراحی عروق در دانشگاههای علوم پزشکی کشور با ظرفیت خالی روبرو شده و تمایلی به تحصیل در این رشته وجود ندارد. اما چرا و با چه انگیزه یک پزشک باید به این رشته ورود کند؟، به جای آن با مدرک پزشکی عمومی خود به جراحی و مداخلات زیبایی گرایش پیدا میکند چون بدون دغدغه و دردسر درآمد خوبی خواهد داشت.
وی با ذکر مثالی دیگر در این زمینه می گوید: ما اکنون در رشته اطفال ظرفیت خالی داریم، اما ۷۷ درصد صندلیها خالی مانده است و کسی پیگیر حل این مشکل نیست. در حالی که در رشته پزشکی عمومی ظرفیتها پر شده و حتی بیش از حد معمول است، ولی باز هم فشار میآورند که ظرفیت افزایش یابد و این تصمیمات بدون توجه به نظر وزارت بهداشت و ظرفیتها، خطرناک است و اگر امروز فکری نشود، در آینده یک ابر بحران در سلامت کشور خواهیم داشت. همین وضعیت در مورد رشته بیهوشی و رشته اطفال هم وجود دارد.
اما به نظر می رسد تمام این هشدارها در نهایت به یک نقطه می رسد؛ اینکه وقوع بحران پزشک در ایران تقریبا حتمی است. بنابراین شاید همانطور که دکتر جعفریان گفته است، دور از ذهن نیست که در آینده ای نزدیک شاهد حضور دوباره پزشکان هندی و پاکستانی و عراقی در بخش های درمانی کشور باشیم!
پیش از این، اظهارات جلیل حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت، و محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی، مبنی بر وجود ۳۰ هزار پزشک عمومی غیرفعال در کشور، موجی از بحث و واکنشها را برانگیخته است. این آمار از سوی وزارت بهداشت بهعنوان دلیلی برای پایان دادن به مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی مطرح شد. در همین راستا، حسینی گفت: «ما کمبود پزشک در کشور نداریم و با توجه به آمار پزشکان غیرفعال، میتوانیم به راحتی مشکل کمبود پزشک را حل کنیم.» اما آیا این ادعا با واقعیتهای موجود و آمارهای رسمی همخوانی دارد؟
طبق آمارهای موجود از سایت نظام پزشکی، تعداد کدهای ثبت شده برای پزشکان عمومی در ایران حدود ۱۰۲ هزار نفر است. اما از این تعداد، تنها ۴۲ هزار پزشک دارای پروانه فعالیت پزشکی هستند. در حالیکه آماری متفاوت از سوی جلیل حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت، بهعنوان دلیل نداشتن کمبود پزشک مطرح میشود: «وجود ۳۰ هزار پزشک عمومی غیرفعال در کشور، نشان میدهد که کمبود پزشک عمومی نداریم و از همین رو باید ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی را محدود کنیم.»
این تفاوت چشمگیر بین آمار اعلامی از سوی سایت نظام پزشکی و اطلاعات مسئولان وزارت بهداشت، بحث برانگیز است. طبق گفتههای نمایندگان مجلس در استانهای مختلف کمبود پزشک در اکثر شهرها از معضلات حوزه سلامت کشور محسوب میشود. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص کمبود پزشک در کشور اظهار نگرانی کردهاند. علی نثاری، نماینده مجلس، بیان کرده است: «کمبود پزشک کاملاً مشخص، مبرهن و موضوعی است که همه به آن اذعان دارند.» همچنین، نخل ابراهیمی نماینده مجلس به کمبود ۱۲ هزار پزشک در کشور اشاره کرده و اظهار داشته است که درمانگاههای بسیاری به دلیل نبود پزشک تعطیل شدهاند. این اظهارات نشاندهنده نگرانی نمایندگان از وضعیت کمبود پزشک در کشور است.
واقعیت این است که تعداد کل پزشکان عمومی و پزشکان فعال، بهویژه در شرایطی که کمبود پزشک در برخی مناطق کشور مشهود است، نشان میدهد که بخش قابل توجهی از پزشکان یا در حال فعالیت در بخشهای غیرپزشکی هستند یا به دلایلی فعالیت خود را متوقف کردهاند.
مهاجرت پزشکان به خارج از کشور یکی از دلایل اصلی غیرفعالی پزشکان عمومی است. بر اساس آمارهای رسمی، در سال ۱۴۰۱ بیش از ۶۵۰۰ پزشک از ایران مهاجرت کردهاند که از این تعداد، حدود ۲۳۰۰ نفر پزشکان متخصص بودند. محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی در این خصوص اشاره کرد: «ما با بحران مهاجرت پزشکان روبهرو هستیم. این موضوع باعث کاهش شدید نیروی انسانی در نظام سلامت شده است.» این روند مهاجرتی در حوزه پزشکی در سالهای اخیر بهطور فزایندهای افزایش یافته و به یکی از چالشهای جدی برای حفظ نیروی انسانی در سیستم سلامت کشور تبدیل شده است.
طبق اطلاعات موجود، حدود ۶۰۰۰ پزشک عمومی بالای ۷۰ سال سن دارند که عملاً در شغل پزشکی خود غیرفعال شدهاند. این پزشکان به دلیل بازنشستگی یا محدودیتهای سنی قادر به ادامه فعالیت پزشکی نیستند. بهطور مثال، دکتر یوسف بهرامی، رئیس انجمن پزشکان عمومی در این خصوص گفت: «تعداد زیادی از پزشکان عمومی که در آمار بیکاری گنجانده شدهاند، در حقیقت به دلیل بازنشستگی یا مشکلات جسمی از فعالیت در حوزه پزشکی دست کشیدهاند.» در نتیجه، این دسته از پزشکان که قادر به کار نیستند، همچنان در شمار پزشکان غیرفعال قرار دارند، حتی اگر به دلایل منطقی از ادامه فعالیت خود منصرف شده باشند.
یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود پزشکان عمومی در آمارهای بیکاری گنجانده شوند، فعالیت آنها در حوزههای غیر از پزشکی عمومی است. طبق گزارشها، حدود ۱۵ هزار پزشک عمومی در زمینههای زیبایی و پزشکی غیر جراحی فعالیت دارند. این پزشکان معمولاً در کلینیکهای زیبایی و مراکز درمانی دیگر مشغول به کار هستند، اما از آنجا که فعالیت آنها در قالب خدمات پزشکی عمومی محسوب نمیشود، در آمار بیکاری پزشکان غیرفعال گنجانده میشوند.
دکتر مینا کرمانی، متخصص پوست و زیبایی در این خصوص توضیح داد: «به دلیل درآمد بالاتر در حوزه زیبایی، بسیاری از پزشکان عمومی به این بخش روی آوردهاند و در نتیجه، آمار پزشکان غیرفعال افزایش یافته است.»
حدود ۱۷ هزار پزشک عمومی در بخشهای اداری و ستادی وزارت بهداشت و سایر نهادهای دولتی مشغول به کار هستند. این پزشکان ممکن است در بیمارستانها یا مراکز درمانی مشغول فعالیت نباشند، اما کارهای اداری و مدیریتی انجام میدهند. این نقشها غالباً بهعنوان «غیرفعال» درنظر گرفته میشوند.. دکتر وحید شریفی، مدیر اجرایی وزارت بهداشت در این خصوص گفت: «پزشکان شاغل در بخشهای ستادی و مدیریتی بههیچعنوان غیرفعال نیستند، بلکه در زمینه مدیریت و برنامهریزی سلامت فعالیت میکنند.»
نتایج بررسیها نشان میدهند که مهاجرت پزشکان، بازنشستگی، فعالیت در حوزههای دیگر و شرایط اقتصادی همه عواملی هستند که در غیرفعالی پزشکان عمومی مؤثرند. برای حل این مشکل، نیاز است که سیاستها و تدابیر جدیدی در زمینه آموزش، پذیرش پزشکان و بهبود شرایط کاری و اقتصادی پزشکان اتخاذ شود تا وضعیت فعلی بهبود یابد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا