در حالیکه بانک مرکزی با مصوبهای تازه سقف نگهداری و معامله استیبلکوینهایی مانند تتر را محدود کرده، کارشناسان هشدار میدهند که این تصمیم نهتنها بازار رسمی رمزارز را تضعیف میکند، بلکه کاربران را به سمت پلتفرمهای خارجی و غیرقابلنظارت سوق میدهد. در شرایطی که اقتصاد ایران به ابزارهای مالی نوین برای عبور از تحریمها نیاز دارد، چنین محدودیتهایی میتواند به خروج سرمایه، گسترش بازار سیاه و فرسایش اعتماد عمومی منجر شود.
به گزارش سرمایه فردا،در روزهایی که اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای نوین مالی برای عبور از تحریمها نیاز دارد، تصمیم هیئت عالی بانک مرکزی برای محدودسازی معامله و نگهداری استیبلکوینها، بهویژه تتر، پرسشهای جدی درباره منطق سیاستگذاری ارزی کشور ایجاد کرده است. این مصوبه که سقف نگهداری را بین ۵ تا ۱۰ هزار دلار تعیین کرده، نهتنها با اصول حقوقی و شرعی در تضاد است، بلکه عملاً کاربران را از پلتفرمهای داخلی شفاف به بازارهای خارجی غیرقابل رصد سوق میدهد. نتیجه؟ تضعیف زیرساختهای بومی، خروج سرمایه، افزایش ریسک بلوکه شدن داراییها و رشد بازارهای زیرزمینی. در چنین شرایطی، بهجای تقویت نظارت و توسعه زیرساختهای داخلی، سیاست محدودسازی میتواند به تهدیدی برای اقتصاد ملی بدل شود—تهدیدی که اعتماد عمومی را فرسوده و فرصتهای مالی را به خارج از مرزها منتقل میکند.
هیئت عالی بانک مرکزی در ابتدای هفته مصوبهای صادر کرد که بر اساس آن نگهداری و معامله استیبلکوینها – از جمله تتر – مشمول محدودیتهای سختگیرانه شد. طبق این مصوبه، شهروندان تنها تا سقف مشخصی (۵ تا ۱۰ هزار دلار) مجاز به نگهداری و معامله این رمزارزها هستند. اما کارشناسان میگویند این تصمیم نه تنها فاقد وجاهت قانونی است، بلکه پیامدهای اقتصادی آن نیز برای مردم و بازار بسیار زیانبار خواهد بود.
مهمترین ایراد این مصوبه آن است که عملاً بازار رسمی و شفاف داخلی را به حاشیه میراند و کاربران را به سمت بازارهای غیررسمی و پلتفرمهای خارجی سوق میدهد. واقعیت این است که محدودیت بانک مرکزی تنها بر پلتفرمهای داخلی قابل اجراست؛ چرا که اگر کاربر دارایی خود را به کیف پول شخصی یا صرافیهای خارجی منتقل کند، هیچ مرجعی در ایران امکان رصد و کنترل آن را ندارد. نتیجه این وضعیت روشن است: پلتفرمهای داخلی که شفاف و قابل نظارتاند، تضعیف و حتی نابود میشوند و در مقابل صرافیهای خارجی مانند BingX، کوینکس یا حتی پلتفرمهای ناشناخته، با تبلیغ «بدون محدودیت» مشتریان ایرانی را جذب میکنند. این یعنی خروج سرمایه از کشور، افزایش ریسک بلوکه شدن داراییها در خارج و گسترش بازار سیاه.
از منظر حقوقی، مصوبه اخیر بانک مرکزی هم با قوانین داخلی و هم با مبانی شرعی تعارض دارد. اول اینکه طبق ماده ۱ قانون بانک مرکزی، «رمزپول» یا باید توسط بانک مرکزی خلق شده باشد یا یک دارایی غیرمتمرکز باشد. تتر هیچکدام از این دو نیست؛ بلکه یک دارایی متمرکز است که توسط یک شرکت خصوصی خارجی صادر شده است. بنابراین حدود صلاحیت بانک مرکزی در تنظیمگری آن محل بحث است. حتی اگر فرض شود که تتر «رمزپول» است، طبق قانون هیئت عالی تنها میتواند جواز یا عدم جواز کلی نگهداری و معامله را صادر کند، نه اینکه سقف و محدودیتهای مقداری تعیین کند.
این مصوبه همچنین با چند قاعده فقهی و اصول قانون اساسی در تضاد است. نخست قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» که تصریح دارد مردم بر اموال خویش مسلطاند و هیچ نهادی نمیتواند بدون پشتوانه قانونی و شرعی، مالکیت افراد را محدود کند. دوم قاعده «نفی سبیل» که میگوید نباید زمینه سلطه بیگانگان بر داراییهای مسلمانان فراهم شود. در حالی که با اجرای این مصوبه، مردم به ناچار داراییهای خود را به پلتفرمهای خارجی منتقل میکنند و عملاً زمینه تسلط کشورها و شرکتهای خارجی بر سرمایه ایرانیان فراهم میشود. از منظر حقوق اساسی نیز، هرگونه محدودیت بر حقوق مالی افراد تنها باید توسط مجلس تصویب شود، آن هم با قیود و چارچوبهای مشخص؛ نه با یک مصوبه اداری در بانک مرکزی.
کارشناسان معتقدند مصوبه اخیر بانک مرکزی به جای آنکه ثبات بیاورد، نتیجهای معکوس خواهد داشت. تجربه نشان داده که سختگیریهای غیرکارشناسی تنها به رشد بازارهای زیرزمینی و خروج سرمایه از کشور منجر میشود. در شرایطی که ایران به دلیل تحریمها بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای نوین مالی نیاز دارد، محدود کردن کاربران داخلی و تعطیل کردن پلتفرمهای بومی، چیزی جز تضعیف اقتصاد ملی و افزایش بیاعتمادی به همراه نخواهد داشت.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا