قدرت اسرائیل زیرساختهای ارتباطی پیچیده برای پاسخهای هماهنگ به حملات است و تضمین میکند که اسرائیل میتواند در بحرانها دوام بیاورد.
به گزارش سرمایه فردا، اسرائیل از ۲۰۰۶ و پس از شکست در جنگ ۳۳ روزه در برابر حزب الله، با سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته، نه تنها تواناییهای عملیاتی خود را بهبود بخشیده است. بلکه پیام بازدارندگی آشکاری به طرفهای مقابل ارسال کرد. قدرت اسرائیل زیرساختهای ارتباطی پیچیده برای پاسخهای هماهنگ به حملات است و تضمین میکند که اسرائیل میتواند به طور مؤثر در بحرانها دوام بیاورد.
دیگر قدرت اسرائیل سلاح EMP دیگر سلاح الکترو مغناطیسی برای از کار انداختن ابزارهای الکترونیکی در مقیاس گسترده می باشد که برای یک انفجار تابشی الکترومغناطیسی طراحی شده است. زیر ساخت های دفاعی جمهوری اسلامی وابستگی وافری به ابزارهای الکترونیک دارد. این در حالی است که EMP می تواند باعث اختلال گسترده، ناتوانی درسیستم های فرماندهی و کنترل، شبکه های ارتباطی، ایستگاه های رادار و سایر سیستم های حیاتی-دفاعی شود. معنای نبود یا حتی کمبود زیر ساخت های فناورانه مقاوم در برابر EMP، آن است که حمله EMP, باعث آسیب درازمدت در قابلیت دفاعی شده و نیروها را کور و هماهنگی را سلب می کند.
همچنین موشک AGM-88 HARM که سامانههای راداری دشمن را با مهار کردن گازهای گلخانهای آنها هدف قرار میدهد، قدرت اسرائیل است که برای زیرساختهای پدافند هوایی تهدیدی جدی هستند. سامانههای مبتنی بر رادار ایران، مانند اس-۳۰۰ یا باور ۳۷۳، میتوانند توسط موشکهای HARM ناکارآمد شوند. سرعت و توانایی HARM در تغییر مسیر در اواسط پرواز، دفاع در برابر آن را دشوار می کند. قابلیتهای محدود ECM و ECCM ایران ممکن است این آسیبپذیری را تشدید کند، زیرا این سیستمها برای محافظت از داراییهای راداری در برابر چنین مهمات هدایتشونده دقیقی، حیاتی هستند. در سناریوی درگیری با اسرائیل یا ایالات متحده، که هر دو دارای موشک های HARM هستند، پدافند هوایی وابسته به رادار ایران شاید خنثی شوند؛
رویارویی جمهوری اسلامی با بخش توانمند قدرت اسرائیل مذموم، بی نتیجه و منتهی به شکست است. شورای عالی امنیت ملی، در هرحال باید این گزاره لیدل هارت را آویزه گوش قرار داده و آن را در قالب تابلویی با خط خوش در اتاق جلسات، روبروی خود نگاهدارند.
شکست ارتش ها معمولا از آنجا آغاز می شود، که از نقاط ضعیف و آسیب پذیر خود، نقاط قدرت دشمن را هدف قرار می دهند، آقایان برای پیروزی، این چرخه را بر عکس کنید. حتی در این شرایط یاس، هراس، نومیدی و خشم هم می توان اسرائیل را وادار به عقب نشینی و بلکه تسلیم در تاکتیک کرد. می دانم که در دل، و نه زبان همواره درازتان، در برابر قدرت اسرائیل مقهور شده اید. خود کرده را تدبیر نیست.
نخستین گام عقلانی، در برخورد با قدرت اسرائیل، دست کشیدن از انتقام مستقیم است. چنین لغزشی به منزله بازی در زمین نتانیاهو و بلکه ولادیمیر پوتین خواهد بود. در این مورد متکی به موشک های خود نباشیم. گوش سپردن به توصیه های سرداران دهه ۶۰، که اتفاقا در همان دوره هم خوب نتوانستند بجنگندند، جز تباهی و شکست چیزی در بر ندارد. رویکرد و کارکرد این کاروانسالاران در کجا موجبات بهروزی ملت وکشور شده است؟
سفارش درازمدت پیوستن به رویکرد صلح جهانی و منطقه ای است. ولی در این شرایط که اسرائیل در اوج خودنمایی و باجگیری کلان است. تنها راه پبش روی، جنگیدن موثر در راه وادار کردن نتانیاهو به پذیرش آتش بس خواهد بود.
ارتش اسرائیل را ناگزیر به ورود به فاز جنگ زمینی کنید. نتانیاهو بیشینه تا ۶ هفته دیگر، یعنی تا ۵ نوامبر و انتخابات ایالات متحده، به هر قیمتی شده قصد وارد کردن ایران را به جنگ دارد. با توسل به هر ابزاری می خواهد به چنین کاری دست بزند. در این شرایط و با بدیهی بودن چنین هدفی، بهترین کاری که می توان انجام داد، تحمیل کردن ورودش به جنگ زمینی است. این چشم اسفندیار ارتش اسراییل یا گویش استراتژیست ها، ضربت قوی بر ضعیف است. چرا؟
حتی بر فرض محال، چنان چه ایران و محور مقاومت بتوانند با موشکباران بی سابقه، اسراییل را به ویرانه ای مانند غزه تبدیل کنند. در نهایت چه پیامدی در بر خواهد داشت؟
همه سکونتگاه های کوچک و متوسط و بزرگ اسراییل، دارای پناهگاه های ایمن، مجهز و فعال و بسیار تمیز و کارآمد است. دوم چه بلایی بر سر ارتش خواهد آمد؟ با وجود عقبه استراتژیک ناتو و ایالات متحده و حتی کشورهای جنوب خلیج فارس، تقریبا هیچ. پس چه باید کرد؟
در هر نبردی، تلفات ارتش اسراییل به ۱۰٪ تا ۱۵٪ رسید، تلاش های بین المللی برای آتش بس آغاز و بی وقفه پیگیری می شود. با کدام حربه و تاکتیک می توان بهچنین نتیجه ای دست یافت: تحمیل جنگ زمینی در شمال اسرائیل و جنوب لبنان.
تمرکز نتانیاهو در برابر حزب الله، کشاندن این سازمان بهپشت و شمال رود لیتانی است. چرا؟ چون از مزارع کفرشوبا تا این رودخانه، جغرافیای کوهستانی برتریدفاعی طبیعی را در اختیار بقایای حزب الله قرار می دهد. هر کیلومتر پیشروی در. چنین محیطی معمولا منتج به تلفات خواهد بود. در عین حال شهرک های شمالی اسرائیل از شلیک مستقیم در امان خواهند ماند؛
ب- دفاع خوشه ای
گرچه سیستم ارتباطی حزب الله دچار نقص شده است، ولی سیستم دفاع خوشه انگوری تمرین شده بین یگان ها، تجویزگر دفاع متحرک و مستقل هر واحدی خواهد بود. هم چنین اتکای به سیستم بسیار قدیمی ارتباطی، آلترناتیو بدی برای پیوند و هماهنگی با فرماندهی نیست؛
پ- نیروی انسانی مناسب
با وجود بیش از ۴۰ هزار نیروی آموزش دیده لبنانی، همچنین پشتیبانان رزمنده عراقی، افغانی، پاکستانی و شاید و بلکه شعار دهندگان خیابانی ایرانی، عقبه مناسب تاکتیک ی برای حزب الله تا جایی که به نیروی انسانی بر می گردد، فراهم خواهد بود.
تحمیل نبرد روی زمین، گونه ای توسل به ژئوتاکتیک کارآمد است که پایه های آن بر جغرافیا است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا