برخی اقتصاددانان گفتند چون نقدینگی علت تورم هست، بانکها وام ندهند! حالا هزینه های تولید مردم رفته بالا، وام هم نمیدهند.
به گزارش سرمایه فردا، یکی از آدرس های غلطی که سالهاست اقتصادخواندههای تحت تاثیر سرمایهداری به سیاستمدارها دادند، این است که «علت تورم، همیشه و همه جا نقدینگی هست». لذا اگر میخواهید تورم رو کنترل کنید، بروید نقدینگی را کنترل کنید. تعدادی نمودار هم میکشند و نشان میدهند که نقدینگی و تورم با هم بالا و پائین میشوند، بعد نتیجه میگیرند نقدینگی تورم را برده بالا.
فرض کنید شما یک تولیدکننده جاروبرقی هستید. برای تولید جارو برقی، یک سری مواد اولیه نیاز دارید. بخشی از این مواد اولیه، قطعاتی مثل موتور هست که شاید وارداتی باشد، بخشی هم فلزات و محصولات پتروشیمی که از داخل باید بخرید.
فرض کنید شما هر ماه ۱۰ میلیارد تومان میدید مواد اولیه می خرید. ۵ میلیارد تومن برای مواد اولیه وارداتی، ۵ میلیارد تومن هم برای مواد اولیه داخلی.
روشن است که مواد اولیه وارداتی رو باید با ارز بخرید. ارز دست کیه؟ صادرکنندهها ارز دارند. یعنی اون ۵ میلیارد تومان رو باید بدید صادرکننده، ازش دلار بخرید، بعد قطعات مورد نیازتان را وارد کنید.
حالا فرض کنید قیمت دلار ۱۰ هزار تومان هست. یعنی در واقع شما با ۵ میلیارد تومان، ۵۰۰ هزار دلار قطعات وارد میکنید. ناگهان صادرکنندهها، دلار را ۴۰ هزار تومان میکنند. اینجا دیگر شما برای خرید همون قطعات به قیمت ۵۰۰ هزار دلار، باید بجای ۵ میلیارد تومن، ۲۰ میلیارد تومان پرداخت کنید!
حالا برای علت تورم بریم سراغ مواد اولیه داخلی. میدونیم که متاسفانه مواد اولیه ایرانی مثل فلزات و محصولات پتروشیمی که در تولید جاروبرقی نیاز است. به قیمت جهانی ضربدر دلار به داخل فروخته میشود. با ۴ برابر شدن دلار، قیمت مواد اولیه ایرانی هم برای شما ۴ برابر میشود! یعنی اینجا هم به جای ۵ میلیارد تومان، باید ۲۰ میلیارد تومن بدهید.
حالا چی شد؟ هزینه ماهیانه شما برای خرید مواد اولیه، از ۱۰ میلیارد تومان، ۴۰ میلیارد تومن شد!
قبلا با ۱۰ میلیارد مواد مورد نیازتان را میخریدید. الان با گرونی دلار، ۳۰ میلیارد تومان کم دارید. این ۳۰ میلیارد رو از کجا بیارید؟ به ذهنتان میرسد بروید بانک وام بگیرید. به وامی که بابت خرید مواد اولیه و… پرداخت میشود، میگویند «وام سرمایه در گردش». حالا به محض اینکه بانک به شما وام داد، نقدینگی ایجاد میشه!
در دولت قبل چی شد؟ گفتند چون نقدینگی علت تورم هست، بانکها وام ندهند! حالا هزینه های تولید مردم رفته بالا، وام هم نمیدهند. چکار میکنید؟ ناچارا تولید رو کاهش می دید.
مردم چه بلایی سرشون اومده؟ قیمت جاروبرقی شما حداقل ۴ برابر شده. مردم پول ندارن بخرند اما طرف مجبوره برای جهیزیه دخترش بخره. میره وام بگیره. میره بانک، برای کنترل نقدینگی بهش وام نمیدهند! نتیجه چی میشود؟ شما دیگه همان تعداد کم جاروبرقی هم که تولید کردی، نمی تونید بفروشی. بعد چی میشود؟ دیگر فلزات و محصولات پتروشیمی مصرف نمی کنید و شرکت های فولادی و پتروشیمی راحت میتونند محصولاتشان رو خام صادر کنند. حالا دیدید چطور افزایش قیمت دلار و فروش دلاری مواد اولیه، با نابود کردن تولید و بازار داخلی، ما رو خام فروش می کند؟!
حالا فرض کنیم بانک ها وام بدن (در چند سال اخیر خیلی کم دادند و هم مردم و هم تولیدکننده ها از کمبود نقدینگی در حال خفه شدن هستند). با پرداخت وام، نقدینگی زیاد میشود. بعد اقتصاددان ها میان میگن دیدید نقدینگی تورم درست کرد؟ حالا یه سوال: این اقتصاددانها به نفع کی دارن کار می کنند؟ نکته مهم دیگر اینکه سیاست، مردم را هم فقیر میکند، هم بدهکار. پس از حذف ۴۲۰۰ و ۷ برابر شدن نهادههای دامی وارداتی (یعنی غذای گاو و گوسفند و مرغ)، چه بلایی سر تولید آمد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا