سرمایه گذاری در شرایط جنگ با استراتژیهای کمریسکتر مانند حفظ نقدینگی، تمرکز بر داراییهای با درآمد ثابت و پوششدهی تورم از طریق طلا و ارز است. در این فضا، درک صحیح از رفتار بازار، واکنش سرمایهگذاران و شناخت صنایع مقاوم در برابر بحران، نقشی کلیدی در صیانت از ارزش داراییها ایفا میکند.
به گزارش سرمایه فردا، پویان مظفری کارشناس بورس: در شرایط فعلی، توصیهی مؤکد به سرمایهگذاران حفظ نقدینگی و افزایش سهم داراییهای یا حفظ صندوق های درآمد ثابت در سبدشان است. پیشتر نیز تأکید کرده بودم که نسبت این داراییها را به ۵۰ تا ۶۰ درصد برسانید؛ خوشبختانه سبدهایی که بیش از ۶۰ درصد از داراییهای ثابت، توانستند از آسیبهای اخیر مصون بمانند. در چنین فضایی، حتی وقوع جنگ نیز باعث اختلال شدید در این سبدها نمیشود.
اما پرسش اصلی این است: در شرایط کنونی چه بخریم؟ دلار و طلا گزینههایی هستند که بهنظر میرسد با توجه به چشمانداز سیاسی و اقتصادی حرکت صعودی داشته باشند.
در روز جاری، تحلیلهایمان بیشتر جنبه سیاسی دارند؛ از فردا به صورت دقیقتر به بررسی دادههای اقتصادی و نرخ تورم خواهیم پرداخت، مگر آنکه اتفاق سیاسی خاصی رخ دهد. علت اصلی رشد دلار و طلا، خروج سرمایه از کشور در موقعیتهایی نظیر ناآرامیهای ۱۳۹۸ و اعتراضات سالهای اخیر است. این خروج سرمایه، فشاری مضاعف بر بازار ارز وارد کرده و نرخها را از تعادل خارج ساخته است.
اگرچه تقاضای ناشی از خروج سرمایه میتواند نرخ ارز را افزایش دهد، اما این تأثیر محدود خواهد بود. دلیل آن این است که بخش عمدهی منابع خروجی از محل فروش ملک و مستغلات تأمین میشود؛ در حالیکه بازار املاک توان جذب و نقدشوندگی آن حجم از سرمایه را ندارد. کاهش قیمتها، رکود معاملات و تخفیفهای شدید مانع از تبدیل سریع املاک به ارز شدهاند.
در این بین، شاهد فشار بر بازار طلا نیز هستیم—چه به صورت فیزیکی، چه از طریق صندوقهای سرمایهگذاری. تصور اشتباهی شکل گرفته که طلای فیزیکی نقدشوندهتر از صندوقهای بورسی است؛ اما در شرایط اخیر، معاملات طلا حتی در بازار فیزیکی نیز راکد شدند.
از سوی دیگر، مشکل اصلی اقتصاد، بهویژه تأثیرگذار بر نرخ ارز، مسائلی همچون فروش نفت و تعادل ارزی هستند. با وجود فشارها، دادهها تا این لحظه حاکی از وضعیت مطلوب نرخ فروش نفتاند. بنابراین، انتظار نداریم نرخ دلار از منظر اقتصادی جهش بزرگی داشته باشد، مگر در قالب نوسانات کوتاهمدت ناشی از هیجانات.
تخمین من از تأثیر خروج سرمایه بر نرخ ارز چیزی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش است که نرخ تعادلی دلار را از حدود ۸۴۵ به محدودهای در حدود ۹۲۰ میرساند. البته بانکها با چالش نقدینگی روبهرو هستند و سیستم پولی کشور نیز دچار انجماد شده، که این خود عامل مهمی در کاهش تحرک بازار است.
در بازار طلا و ارز، معاملات عمدتاً به شکل لفظی انجام میگیرند، اما طی هفتههای اخیر بسیاری از این معاملات دچار نکول شدند و حالا بازار کاملاً نقدی شده است. صرافیها عملاً در حالت قفل قرار دارند و نرخها به سختی تغییر میکنند.
اما در مورد بورس: امروز بازار سرمایه تحت تأثیر مستقیم ریسک جنگ قرار دارد. افزایش نرخ بهره تا سطح ۳۵ درصدی در کنار این ریسک سیاسی، تأثیر منفی مضاعفی بر بازار گذاشته است. صنایع دفاعی، سیمان، دارویی و شرکتهایی مانند افق کوروش احتمالاً از پیامدهای جنگ مصون خواهند ماند. با این حال، نرخ بهره بالا مانع از ورود سرمایهگذاران به بازار سهام شده است.
بازار سهام نیازمند کاهش قیمتها و بازگشت نقدشوندگی است. حمایتهای فعلی کفایت نمیکند؛ باید فرصتی ایجاد شود تا خریداران جدید وارد شوند. تحلیلگران میتوانند از هفتهی پیشرو برای بررسی گزارشهای ماهانه استفاده کرده و سهام مناسب را شناسایی کنند.
در نهایت، امیدوارم سرمایهگذاران با حفظ نقدینگی، انتخاب ابزارهای صحیح سرمایهگذاری نظیر تتر، صندوقهای درآمد ثابت و طلا، و تمرکز بر تحلیلهای دقیق، از این مرحله پرمخاطره عبور کنند. همانطور که در پادکستهای قبلی بارها تأکید کردهام، نقد بودن در چنین موقعیتهایی کلیدیترین استراتژی برای مدیریت ریسک است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا