ریشههای توتالیتاریسم از نگاه ارنت به تمامیت خواهی برمیگردد. به اعتقاد او وقتی سیاست در مقابل خیر عموم مردم قرار میگیرد اتفاقات ناگواری رخ میدهد.
به گزارش سرمایه فردا، هانا آرنت در تمامیتخواهی و ابتذال شر میگوید؛ توتالیتاریسم شر رادیکال است.
او در مشهورترین اثرش، وضع بشر، اظهار میدارد که «پروژه فکریاش چیزی جز فکر کردن به آنچه انجام میدهیم، نیست.»
دغدغه آرنت که درواقع فهمِ تئوری و ارتباط آن با اقدامات هرروزه سیاسی در دنیاست، در این عبارت بیان میشود. باتوجه به اتفاقاتی که طی جنگ برایش رخ داد، طبیعی است که آرنت به دنبال کشف چرایی اتفاقاتی است که رخ داد تا مانع تکرارِ مجددشان شود.
در کتابهای «ریشههای توتالیتاریسم» و «آیشمن در اورشلیم»، آرنت تلاش میکند تا دلایل اوجگیری رژیمهای تمامیتخواه را و شرایطی که زمینه گسترش چنین سِتمی را فراهم کرد، برشمارد.
در ریشههای توتالیتاریسم، آرنت یکی از اولین تئوریهای تمامیتخواهی را مطرح میکند که طی آن ریشه آغازِ آلمانِ نازی و استالینیسم روسیه را در تفکرات نژادپرستانه و امپریالیستی جستوجو میکند.
کتاب «آیشمن در اورشلیم» که سالها بعد از ریشههای توتالیتاریسم نوشته شده، گزارشی است از محاکمه آدولف آیشمن در اورشلیم به خاطر تمام جنایاتی که در حق یهودیان و بشریت طی جنگ انجام داده است.
آرنت شخصا در این دادگاه حضور مییابد و جلسه دادگاه و شهادت را به چشم میبیند و آرنت در پی این موضوع میرود که چطور آیشمن چنان خشونتی را بدونِ پشیمانی مرتکب شده است؟
مشاهده دفاعیاتِ آیشمن در دادگاه باعث خلق ایدههایی درباره مکانیزمهای فردی است که زمینه شکوفا شدنِ تمامیتخواهی را فراهم میآورد.
اگر کتب نوشته شده او را کنار یکدیگر قرار دهید، موفق به بررسی جامعی از پدیده تمامیتخواهی، چه در سطوحِ فردی و چه در سطوحِ کلان میشوید.
این مجموعه، نقدهای آرنت به افکار سیاسی تمامیتخواه را در کنار افکار سیاسی مثبتِ وی که در فصول آینده به آن هم خواهیم پرداخت، به عنوان راهی جایگزین بررسی مینماید.
«ریشههای توتالیتاریسم»، اولین اثرِ آرنت است که وی به عنوان یک محقق بینالمللی آن را پدید میآورد.
وی آن را به زبان انگلیسی مینویسد، نه آلمانی که زبانِ مادری اوست. در مقدمه کتاب، آرنت، کتاب را «تلاشی بر درک اتفاقی که هرقدر به آن مینگریم، وحشتناک است» معرفی میکند. چیزی که آرنت در اینجا به آن اشاره میکند.
هولوکاست است، حکمی حکومتی که منجر به کشته شدن شش میلیون نفر، که اکثریتِ آنها یهودی بودند، شد. آرنت نگارشِ ریشههای توتالیتاریسم را در سالهای ۱۹۴۵و ۱۹۴۶، یعنی دقیقا در پایان جنگ و با توجه به شرایط سیاسی آن روزها، آغاز میکند. آرنت معتقد بود اضطراریترین مساله آن زمان که نیاز به توضیح و کاوشگری داشت، بررسی ظهور توتالیتاریسم بود تا بتوان به آن طریق، وقوع مجدد چنین پدیدههایی را در آینده گرفت.
این کتاب در سال ۱۹۵۱ منتشر گردید و مورد تحسین جمعی از متفکران قرار گرفت، اما نقدهایی هم به این کتاب وارد میشد؛ مثل پرداختن نامساوی کتاب به نازیسم و استالینیسم که بسیار نامتوازن صورت گرفته، چراکه در کتاب، نازیسم بسیار عمیقتر و گستردهتر مورد بحث قرار گرفته است.
با تمامِ این نقدها، اثرِ آرنت یکی از اولین و مهمترین اقدامات برای کشفِ نوعی ساختارمندی در بیساختاری توتالیتاریسم است که در آن، سیاست روبهروی خود و روبهروی خیرِ عُموم مردم قرار میگیرد و در عوض مشغول اهداف ایدئولوژیکی درازمدت شده که نتیجه آن، مرگ و میر جمعیتهای کثیری از انسانهاست.
«ریشههای توتالیتاریسم» کتابی است که نمیتوان آن را در رده خاصی قرار داد. بر مباحث تاریخی، اجتماعی و فلسفی با ارایه اسناد تاریخی از فاکتورهای چندوجهی که زمینه حکمفرمایی تفکرات توتالیتار را در اروپا از اوایل تا اواسط قرن بیستم فراهم نمودند، تمرکز میکند.
آرنت هرگز از کتاب و عنوانش راضی نبود و واضح است که کمی بررسی و ویرایش بیشتر میتوانست ساختارِ کتاب را مستحکمتر سازد. با تمامِ اینها، آرنت کتاب را منتشر میکند، چراکه معتقد است این مسائل باید هرچه سریعتر در محافل عمومی به بحث گذاشته شوند.
آرنت در جوابِ یکی از منتقدانش، اریک فوگِلین، دلایل نقدهای وارده به کتابش را، تلاشِ همزمان برای ارایه اسناد تاریخی در عین وارد کردنِ نقدی مُخرب، که هدفش نابودسازی
توتالیتاریسم است میداند.
ریشههای توتالیتاریسم از نگاه ارنت به تمامیت خواهی برمیگردد. به اعتقاد او وقتی سیاست در مقابل خیر عموم مردم قرار میگیرد اتفاقات ناگواری رخ میدهد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا