رشد ناشی از صنعتی شدن بر روند کاهش فقر

رشد ناشی از صنعتی شدن بر روند کاهش فقر

تحلیلگران معتقدند در نیمه دوم تابستان احتمالا بازی به نفع سکه و دلار تغییر خواهد کرد. این در حالی است که تحلیلگران نسبت به رشد بازار سرمایه تا پاییز خوش‌بین نیستند.

به گزارش سرمایه فردا، صنعتی شدن به‌عنوان محرک مهم برای رشد اقتصادی و کاهش فقر در نظر گرفته می‌شود. توجه به این نکته که مساله کلیدی در فقر، نبود یا کمبود درآمد کافی برای پوشش هزینه‌های اساسی و هزینه‌های مربوط به رشد و توسعه فردی است و از این‌‌‌رو، اگر رشد اقتصادی یا در سطح جزئی‌تر صنعتی شدن اقتصاد یک کشور نتواند بستر کسب درآمد با مختصات مذکور را برای افراد فقیر فراهم آورد، در عمل رشد ناشی از صنعتی شدن بر روند کاهش فقر، تاثیر قابل‌توجهی نخواهند داشت، فاکتور بسیار مهمی در برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های مربوط به انتخاب الگوهای صنعتی شدن یا اولویت دادن به صنایع پیشران است.

در این خصوص تجربه چین و استفاده از فرصت صنعتی شدن برای کاهش فقر گویای این حقیقت است که از سال ۱۹۴۹، چین فعالانه به دنبال مسیر صنعتی‌سازی مناسب با شرایط ملی خود بوده و پس از سال ۱۹۷۸ توسعه صنعتی این کشور سهم بزرگی در بهبود رفاه فقرا و ایجاد معجزه کاهش فقر داشته است. توجه به جامعه کشاورزی و فاقد تخصص‌‌‌های بالا از جمله نکات قابل‌توجه در برنامه‌‌‌ریزی صنعتی شدن چین بوده است، به‌طوری که در مرحله اول صنعتی‌شدن که صنایع سنگین در اولویت برنامه‌های صنعتی قرار داشتند و هنوز نظام تصمیم‌گیری به‌صورت متمرکز بود، رشد صنعتی و به تبع آن، رشد اقتصادی تاثیر چندانی بر کاهش فقر نداشت؛ هرچند در ایجاد سیستم صنعتی مدرن و انباشت دانش صنعتی، مهارت‌ها و تجربه نقش حیاتی ایفا کرد.

روند کاهش فقر در چین از سال ۱۹۷۸ که یک سیستم اقتصاد بازار سوسیالیستی ایجاد شد و صنعتی شدن چین به رهبری صنایع کارگربر به طور جامع افزایش یافت و صنایع سبک و سنگین به طور متعادل توسعه یافتند، آغاز شد و البته تداوم این روند نیز مدیون ادغام عمیق چین در اقتصاد جهانی از سال ۲۰۰۲ بوده است. از سال ۲۰۰۲ به بعد صنایع سرمایه‌بر و فناوری‌بر به‌سرعت توسعه یافتند و صنایع سنگین نیز رشد خود را دوباره تسریع کردند و به بیان دیگر حالت رشد از عامل‌محوری به نوآوری‌محور تبدیل شد.

نکات کلیدی

– موضوع اشتغال و کسب درآمد کافی در روند کاهش فقر فاکتوری کلیدی محسوب می‌شود. در همین راستا توجه به وضعیت موجود ساختار و مختصات بازار کار از حیث سطوح دانش و مهارت فعالان و افراد جویای کار، نقش بسیار مهمی در پذیرش الگوی صنعتی شدن و به تبع آن کاهش فقر ناشی از بیکاری ایفا می‌کند.

– انتخاب اولویت صنایع پیشران (صنایع سبک و متوسط) می‌‌‌تواند ساختار بازار کار را در مسیر تحولات و به نفع برنامه‌‌‌های بلندمدت صنعت (صنایع سنگین) تغییر داده و در عین حال افراد فقیر را برای کسب درآمد از سطوح پایین به سطوح بالاتر درآمد انتقال دهد. در انتقال رو به بالای سطوح درآمدی، فرصت‌‌‌های کسب دانش و مهارت‌‌‌ورزی برای گروه بیشتری از افراد جامعه فراهم می‌شود و در واقع پتانسیل‌‌‌های بازار کار در مسیر رشد اقتصادی فعال می‌‌‌شود.

– همان‌گونه که برای اثرگذاری رشد بر کاهش فقر، شدت رشد در بخش‌‌‌هایی که خانوارهای فقیر از آن منتفع می‌شوند باید بیشتر باشد، در مسیر تحولات صنعت نیز با خطی‌‌‌مشی‌‌‌گذاری از سمت صنایع کاربر‌محور به سمت صنایع فناوری‌محور می‌‌‌توان به این هدف دست ‌‌‌یافت. تجربه چین در خصوص به‌کارگیری تحولات صنعت در کاهش فقر و ارتقای درآمد خانوارها این موضوع را تایید می‌‌‌کند.

 تحولات بازار کار ایران طی حدود ۱۵سال اخیر نشان می‌دهد که سهم گروه‌‌‌های با تحصیلات عالی (فوق‌دیپلم، لیسانس و بالاتر از لیسانس) از حدود ۲۴‌درصد به حدود ۴۳‌درصد رسیده و رشد حدود ۷۴‌درصدی را تجربه کرده است. در مقابل سهم افراد بی‌‌‌سواد از جامعه بیکاران در همین بازه زمانی با حدود ۶۰‌درصد کاهش از حدود ۵‌درصد به ۲‌درصد تنزل یافته است. هرچند روند افزایشی سهم بیکاران با تحصیلات عالی در نگاه اول موضوع خوشایندی نیست، ولی برای عبور از برنامه‌‌‌ریزی برای صنایع سبک و مبتنی بر نیروی کار با پتانسیل دانش‌‌‌پذیری کمتر که به احتمال قوی درآمدزایی و ارزش افزوده کمتری نیز دارد به سمت برنامه‌‌‌ریزی برای صنایع مبتنی بر نیروی کار ماهر و با پتانسیل دانش‌‌‌پذیری و مهارت‌‌‌ورزی بالاتر، موقعیت بسیار ارزنده‌‌‌ای است و در واقع بازه زمانی تحولات صنایع پیشران را تسریع و توقف در مراحل پایین صنعتی شدن را کوتاه می‌‌‌کند.

– حمایت‌‌‌های دولت در زمان ‌گذار از سطح پایین صنعتی به سطح بالای آن می‌‌‌تواند مبتنی بر آموزش‌‌‌های مهارت‌‌‌محور در راستای برنامه‌‌‌های میان‌‌‌مدت و بلندمدت صنعتی باشد.

– همان‌گونه که برای اثرگذاری رشد اقتصادی بر کاهش فقر، تمرکز بر بخش‌هایی که افراد فقیر می‌‌‌توانند در فعالیت‌‌‌های اقتصادی نقش داشته باشند بسیار مهم است، در خصوص صنعتی شدن نیز باید به موضوع اشتغال‌زایی افراد فقیر توجه ویژه‌ای کرد تا بتوان وضعیت افراد فقیر را تغییر داده و آنها را برای بهره‌‌‌مندی بیشتر از سطوح دیگر صنعتی شدن با ماهیت سرمایه‌بر و فناوری‌محور آماده کرد. تجربه چین موید این روش است./دنیای اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *