دورخیز دوباره قالیباف برای ریاست‌جمهوری

دورخیز دوباره قالیباف برای ریاست‌جمهوری

نشست خبری اخیر رئیس مجلس شورای اسلامی با طرح گسترده موضوعات از فیلترینگ و معیشت تا سیاست خارجی، به‌سرعت به یکی از بحث‌برانگیزترین رویدادهای سیاسی ماه‌های اخیر بدل شد. تغییر لحن و تنوع بی‌سابقه سخنان محمدباقر قالیباف، واکنش‌های فراوانی در میان فعالان رسانه‌ای و سیاسی برانگیخت؛ واکنش‌هایی که برخی آن را نشانه‌ای از آغاز مرحله‌ای تازه در صحنه سیاست داخلی و حتی زمینه‌سازی برای آینده انتخاباتی می‌دانند

به گزارش سرمایه فردا،  نشست خبری محمدباقر قالیباف بیش از آنکه یک گفت‌وگوی معمولی با رسانه‌ها باشد، به صحنه‌ای برای ترسیم خطوط کلی دیدگاه‌های او درباره مسائل کلیدی کشور تبدیل شد. از اقتصاد و معیشت گرفته تا سیاست خارجی و داخلی، رئیس مجلس کوشید تصویری چندبعدی از رویکرد خود ارائه دهد؛ تصویری که همزمان نقش «منتقد دلسوز دولت» و «همراه اصلاح‌گر» را به نمایش می‌گذاشت. همین گستردگی موضوعات و تغییر محسوس در ادبیات او، تحلیلگران را به این برداشت رسانده که قالیباف در تلاش است جایگاهی فراتر از ریاست مجلس برای خود تعریف کند؛ جایگاهی که می‌تواند در آینده سیاسی ایران نقش‌آفرین باشد.

این تغییر لحن به حدی محسوس بود که حتی چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا نیز به آن واکنش نشان دادند. محمد مهاجری، فعال رسانه‌ای اصولگرا، در یادداشت کوتاه تلگرامیش نوشت که سخنان قالیباف در این نشست «کاملاً بوی انتخاباتی دارد» و پرسید آیا رئیس مجلس «از هم‌اکنون برای انتخابات ریاست‌جمهوری کت و شلوار دوخته است؟» مهاجری همچنین تأکید کرد فارغ از نیت قالیباف، «برداشتی که ایجاد شده مهم است» و برخی حاضران در جلسه چنین ایده‌ای را از سخنان او برداشت کرده‌اند.

البته قالیباف در سخنان خود تلاش کرد رویکردی چندبعدی به مسائل کشور داشته باشد؛ از یک‌سو بر ضرورت تصمیم‌گیری واقع‌گرایانه در حوزه اقتصاد و معیشت تأکید کرد و از سوی دیگر تلاش نمود تصویر مجلس را در مقام «منتقد دلسوز دولت»، اما در عین حال «همراهی‌کننده با مسیر اصلاح امور» نشان دهد. او درباره فیلترینگ بر ضرورت بازنگری منطقی اشاره کرد، درباره معیشت از لزوم اصلاحات ساختاری سخن گفت و در مسائل سیاست خارجی نیز بر مسیر تعامل و حفظ ثبات منطقه تأکید کرد.

ترکیب این موضوعات و نحوه بیان آن‌ها از زبان فردی چون قالیباف فضای تحلیل را به سمت این گزاره سوق داده که رئیس مجلس می‌خواهد در عین حفظ موقعیت پارلمانی، در فضای افکار عمومی نیز حضوری فعال و متمایز داشته باشد؛ حضوری که برخی آن را زمینه‌سازی برای تحرکات آینده می‌دانند. هر چند دو سال نیم تا پایان عمر دولت چهاردهم باقی مانده است، ولی رئیس مجلس در ماه‌های اخیر تلاش کرده از یک سو فاصله خود را با برخی جناح‌ها حفظ کند و از سوی دیگر بر کارآمدی و تجربه اجرایی خود تأکید بیشتری داشته باشد.

در این میان، زمان‌بندی نشست خبری و تنوع بی‌سابقه موضوعات نیز تقویت‌کننده همین برداشت است. بسیاری می‌گویند قالیباف در این نشست تلاش کرد خطوط کلی دیدگاه‌های خود درباره مسائل مهم کشور را روشن و قابل تشخیص کند؛ کاری که معمولاً چهره‌های سیاسی در آستانه دوران جدید از فعالیت خود انجام می‌دهند. از این منظر، سخنان متفاوت قالیباف بیش از یک گفت‌وگوی مناسبتی، به یک «نقشه راه سیاسی» شباهت داشت؛ نقشه‌ای که نه تنها فعالان رسانه‌ای، بلکه سیاسیون اصولگرا نیز به آن حساس شده‌اند.

بحران‌های چندلایه و معادله جدید قدرت؛ آیا قالیباف برای موج‌سواری آماده می‌شود؟

در یک نگاه عمیق‌تر و البته بدبینانه‌تر، باید اذعان داشت که آنچه امروز صحنه سیاست داخلی را تحت‌تأثیر قرار داده، انباشت گسترده و هم‌زمان بحران‌هاست. ایران این روزها با مجموعه‌ای از مشکلات روبه‌روست؛ از بحران‌های سیاسی و اقتصادی گرفته تا چالش‌های معیشتی، محیط ‌زیستی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی. هر یک از این مسائل به‌تنهایی می‌تواند دولت را در تنگنا قرار دهد، اما کنار هم قرار گرفتن آنها شرایط را پیچیده‌تر، حساس‌تر و مدیریت‌ناپذیرتر کرده است.

پیرو نکته فوق، «هفت صبح» طی هفته های های گذشته در چند گزارش، این خط تحلیلی را مطرح کرده بود که جریان پایداری رویکردی متفاوت نسبت به دولت چهاردهم دارد و عملاً می‌کوشد فضای سیاسی را به سمت فشارهای متوالی تا مرحله سقوط دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری پیش ببرد. خروج محمدجواد ظریف از کابینه پزشکیان نخستین نشانه این رویکرد بود؛ اقدامی که می بایست آن را «فتح جبهه اول» از سوی جریان‌های منتقد دولت تعبیر کردند.

اکنون مرحله دوم این فشارها با محوریت طرح پرسش‌ها درباره «تابعیت مضاعف» فرزندان یا اعضای خانواده برخی وزرا و چهره‌های اجرایی مطرح است؛ مسأله‌ای که هرچند در ظاهر یک بحث حقوقی و نظارتی است، اما در فضای سیاسی امروز بار معنایی و رقابتی نیز دارد. در همین راستا اتفاقا حمید رسایی در جلسه دیروز چهارشنبه ۱۲ آذر مجددا به عراف و تابعیت مضاعف فرزندانش تاخت و عنوان داشت که «بنده بارها تقاضا کردم تا گزارش ارائه شود اما یک دستگاه آن را انجام نمی دهد، به نامه دیوان محاسبات پاسخ نمی‌دهند، انتصاب آقای عارف غیرقانونی است، نباید این موضوع را توجیه کرد.» هم‌زمان موضوع استیضاح‌های زنجیره‌ای نیز در مجلس مطرح شده که می‌تواند به ابزار فشاری بر دولت تبدیل شود.

مجموعه این اقدامات می‌تواند در نهایت به نوعی بنی‌صدرسازی از چهره پزشکیان منجر شود؛ روایتی که در آن دولت مرحله‌به‌مرحله تحت فشار قرار می‌گیرد، حمایت نهادی کاهش می‌یابد و فضای عمومی به سمت تردید نسبت به کارآمدی پیش می‌رود. اگر این تحلیل درست باشد، به نظر می‌رسد که شرایط داخلی به سمت رقابتی شدیدتر و زودهنگام حرکت می‌کند.

در چنین فضایی نقش قالیباف دوباره برجسته می‌شود. او به‌عنوان رئیس مجلس از یک‌سو باید با دولت همکاری کند. کما اینکه رئیس مجلس در تازه ترین اظهارنظر خود تاکید کرد که در حال حاضر، چهار استیضاح در هیات‌رئیسه مجلس اعلام وصول شده است. اما تجربه ما در مجلس یازدهم و دولت قبل نشان داد که بهترین روش این است که دولت و مجلس گفت‌وگو کنند. اگر در ارزیابی مشترک به این نتیجه برسیم که وزیری دچار مشکل است یا فرد مناسب‌تری وجود دارد، بهتر است این تغییر با تصمیم دولت و با هماهنگی انجام شود. به نظر من این روش بسیار مناسب‌تر و کم‌هزینه‌تر است. در جای دیگر حمایت قالیباف از دولت پررنگ تر هم می شود؛ در حالی که افزایش قیمت بنزین به ۵ هزار تومان با مصوبه دولت و تأیید «هیئت تطبیق قوانین مجلس» موجی از نارضایتی را در افکار عمومی ایجاد کرده است، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، این میزان از گرانی را ناکافی دانست. رئیس مجلس در نشست خبری اخیرش، ضمن دفاع از اصل گرانی، صراحتاً اعلام کرد که افزایش قیمت فعلی «فاقد تأثیر لازم» برای کاهش مصرف و مقابله با قاچاق سوخت است و تلویحاً از نیاز به افزایش بیشتر قیمت بنزین حمایت کرد

البته سکه سیاست قالیباف روی دیگر هم دارد. چرا که رئیس مجلس همزمان تلاش می کند که در میان جریان‌های سیاسی مختلف، جایگاهی مستقل و قابل اتکا برای خود حفظ نماید. در پیوست نکته یاد شده، شاهد حمله تند مشاور قالیباف به روحانی با هدف مشروعیت زایی اصولگرایی برای او (قالیباف) هستیم. مهدی محمدی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که «افزایش فعالیت روحانی در فضای رسانه ای بی حساب نیست. در چند هفته، دستگاه نظامی و امنیتی را زیر سوال برده، مذاکره مستقیم با امریکا را ضروری دانسته و نظام را متهم به دوری از مردم کرده. در اوج تهدید خارجی، فردی با سابقه حسن روحانی، دقیقا در حال پیگیری کدام پروژه برای کدام طرف است؟» از همین رو شاید رئیس مجلس از هم‌اکنون خود را برای موج‌سواری بر بحران‌ها آماده می‌کند؛ به این معنا که اگر فضای سیاسی به سمت فشار بیشتر بر دولت حرکت کند، او می‌کوشد جایگاه «راه‌حل‌محور» و «تجربه‌گرا» را برای خود تثبیت کند.

این سناریو زمانی پررنگ‌تر می‌شود که به اظهارات محمد مهاجری و دیگر تحلیلگران نگاه کنیم؛ آن‌ها معتقدند لحن و نحوه بیان قالیباف در نشست خبری نه تنها یک موضع‌گیری معمولی نبود، بلکه شاید تلاش برای تعریف یک نقش جدید در آینده سیاسی ایران است؛ نقشی که ممکن است در صورت تداوم بحران‌ها، اهمیت بیشتری پیدا کند. به این ترتیب، نشست خبری قالیباف تنها یک جلسه پرسش و پاسخ ساده نبود؛ بلکه نشانه‌ای از آرایش جدید نیروها در سیاست داخلی و احتمالاً آغاز رقابتی است که در ماه‌های آینده ابعاد روشن‌تری پیدا خواهد کرد.

محمد مهاجری: دولت پزشکیان تا پایان می‌ماند؛ حتی با یک کاندید و یک رأی هم جلیلی رئیس‌جمهور نمی‌شود

محمد مهاجری، فعال رسانه‌ای و از چهره‌های باسابقه مطبوعاتی جریان اصولگرا، در گفت‌وگویی تحلیلی با هفت صبح درباره فضای سیاسی این روزهای کشور و حاشیه‌های سخنان اخیر محمدباقر قالیباف، روایتی روشن و بی‌پرده ارائه می‌کند. این تحلیلگر سیاسی ابتدا به ساکن و در پاسخ به سوالی پیرامون احتمال موج سواری سیاسی قالیباف روی تحرکات رادیکال ها و پایداریچی ها برای ساقط کردن دولت پزشکیان، بحث را به ریشه‌های مهم‌تری می‌برد و نگاه متفاوتی نسبت به قالیباف و جریان نزدیک به او دارد می‌پردازد و «میان اصولگرایی پایداری و قالیبافی ها تفکیک قائل می‌شود». لذا وی تأکید می‌کند که «جریان پایداری از ابتدا به دنبال تضعیف دولت چهاردهم بوده و عقده شکست در انتخابات ۱۴۰۳ را همچنان با خود حمل می‌کند».

به گفته این چهره سیاسی، «اتفاقا سخنان اخیر رهبری درباره ضرورت حمایت از دولت، قبل از هر کسی، متوجه همین جریان (پایداری) است؛ جریانی که از رسانه تا مجلس، ابزارهای مختلفی را برای فشار بر دولت به کار گرفته، اما این فشارها نه از جنس نقد کارشناسی، بلکه از جنس هوچی گری است که از آن منفعتی هم نخواهند برد». با چنین برداشتی، مهاجری به هفت صبح می‌گوید که «پایداری‌چی‌ها کمتر به نقاط ضعف اجرایی دولت می‌پردازند و بیشتر به حواشی نظیر انتصاب‌ها، مشاوران رئیس جمهور، اطرافیان و موضوعاتی از این دست متوسل می‌شوند که ارزش تحلیلی ندارد و فقط مصرف جناحی پیدا می‌کند.»

این فعال حوزه رسانه در ادامه تصریح می‌کند که «رفتار جریان پایداری نه‌تنها کمکی به بهبود امور نمی‌کند، بلکه عملاً کشور را در فضای آشفتگی و بی‌ثباتی سیاسی نگه می‌دارد؛ فضایی که دولت نیز با برخی ناکارآمدی‌ها و ضعف‌های مدیریتی، ناخواسته برای آن مواد اولیه فراهم می‌کند». در توصیف مهاجری، «پایداری‌چی‌ها هنوز با مدل‌های سیاسی دو دهه قبل سیاست‌ورزی می‌کنند و نتوانسته‌اند هیچ حرکت رو به جلویی در روش خود ایجاد کنند».

مهاجری در تحلیل خود، تمایزی برای شخص رئیس مجلس و جریان حامی او هم در نظر دارد و به تعبیر این فعال رسانه ای، «شخص قالیباف در ظاهر و عمل، حامی دولت است و تا جایی که توانسته از کشیده شدن امور دولت به سمت استیضاح جلوگیری کرده تا دولت با آرامش روانی به کارهای خودش مشغول باشد. اما در نقطه مقابل، برخی رسانه‌ها و حلقه‌های نزدیک به قالیباف مسیر دیگری را دنبال می‌کنند؛ مسیری که از نظر مهاجری کم‌وبیش رنگ و بوی انتخاباتی دارد». او یادآوری می‌کند که «یکی از روزنامه‌های نزدیک به قالیباف اخیراً نوشت اکنون می بایست آقای قالیباف رئیس جمهور می بود»؛ این دست تعابیر نشانه‌ای از آن است که این جریان رویای ریاست‌جمهوری را جدی در ذهن دارد و از همه مهمتر آنکه، قالیباف هم مانع این رویاپردازی نشده است».

با این حال، فعال سیاسی در مقام تحلیلگر، قضاوت نهایی را به شرایط واقعی کشور پیوند می‌زند. او تاکید دارد که «بسیاری از چهره‌های اصولگرا، حتی منتقدان دولت، نگاه عاقلانه‌تری دارند و می‌دانند که اگر حتی قالیباف هم رئیس‌جمهور بود، شرایط کشور تفاوت چندانی نمی‌کرد». به زعم مهاجری، «پزشکیان هنوز بخشی از سرمایه اجتماعی خود را حفظ کرده و جریان اصولگرا فاقد نامزدی است که بتواند چنین سرمایه اجتماعی را بازتولید کند.»

در ادامه بحث،‌ مهاجری به جمله پرتکرار «کت‌وشلوار ریاست‌جمهوری» رجوع می کند و در پاسخ به این پرسش که آیا قالیباف و سعید جلیلی ممکن است در شرایط فعلی به سمت یک سناریوی انتخابات زودهنگام حرکت کنند، با صراحت می‌گوید «چنین سناریویی در مورد دولت فعلی محتمل نیست و دولت پزشکیان به پایان خواهد رسید.»

اما بخش مهم و کنایه‌آمیز سخنان مهاجری درباره سعید جلیلی است؛ جایی که در قالب یک جمع‌بندی تند اما روشن می‌گوید که «اگر در ایران فقط یک کاندیدای ریاست‌جمهوری داشته باشیم که سعید جلیلی باشد و در آن سو هم فقط یک رأی‌دهنده باشد، حتی در آن صورت هم آقای جلیلی رئیس‌جمهور نخواهد شد.» این جمله، به‌نوعی بازتاب نگاه بخش قابل‌توجهی از فعالان سیاسی است که جلیلی را فاقد ظرفیت لازم برای پیروزی در یک انتخابات واقعی می‌دانند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید