در میانه بحرانهای اقتصادی، دیپلماتیک و اجتماعی، بازگشت رسانههایی چون کیهان به موضوع «حجاب اجباری» نهتنها اولویتهای جامعه را نادیده میگیرد، بلکه نشانهای از تلاش برای حفظ گفتمانی است که حتی در میان چهرههای سنتی اصولگرا نیز در حال فروریختن است. واکنش تند حسین شریعتمداری به سخنان محمدرضا باهنر، بیش از آنکه دفاع از شریعت باشد، تلاشی برای مهار شکاف درونجریانی و جلوگیری از بازتعریف قدرت است.
به گزارش سرمایه فردا، در شرایطی که جامعه ایران با تورم، رکود، تحریم و تهدیدهای منطقهای دستوپنجه نرم میکند، بازگشت به پرونده «حجاب اجباری» آنهم از سوی رسانههایی چون کیهان، برای بسیاری به معنای انحراف افکار عمومی از مسائل فوری و حیاتی کشور است. این بار، جدال بر سر سخنان محمدرضا باهنر، چهره باسابقه اصولگرایی، نشان داد که حتی در اردوگاه محافظهکاران نیز گفتمان اجبار در حال فرسایش است. باهنر صراحتاً اعلام کرد که از ابتدا به حجاب اجباری اعتقادی نداشته، و این موضع، واکنش تند حسین شریعتمداری را در پی داشت—واکنشی که بیش از آنکه دغدغه شرعی داشته باشد، از ترس گسترش شکاف درونجریانی و تغییر زبان رسمی قدرت حکایت میکند. در چنین فضایی، جامعهای که تابستانی آرام و بدون گشت ارشاد را تجربه کرده، دیگر با این مواضع نه همراه میشود و نه متأثر. آنچه امروز نیاز است، گفتوگوی آرام، تمرکز بر معیشت و عبور از سیاستهای تنبیهی است؛ نه بازتولید شکافهایی که جامعه از آن عبور کرده است.
باهنر در نشست خبری اخیر خود گفته بود که «من از روز اول اعتقادی به حجاب اجباری نداشتهام و ندارم»، سخنی که شریعتمداری آن را «تعبیر دشمنان اسلام و انقلاب» دانست و با لحنی تند نوشت: «آیا باهنر حجاب را واجب شرعی میداند یا نه؟ اگر هست، چگونه میتوان گفت اجباری نیست؟» اما آنچه در میان سطور این جدالها گم میشود، تغییر اولویتهای جامعه و دولت است. امروز آنچه افکار عمومی را درگیر کرده، نه شکل روسریها و میزان سختگیری خیابانی، بلکه تورم، رکود، و بیم از بنبست دیپلماتیک است. بسیاری از ناظران معتقدند که باز کردن دوباره پرونده «حجاب اجباری» در شرایطی که دولت با بن بست های معتدد در تلاش برای ترمیم روابط خارجی و بازگرداندن آرامش اقتصادی است، چیزی جز انحراف افکار عمومی و هزینهسازی سیاسی برای کشور ندارد.
تابستان بدون گشت ارشاد و داستان جامعه ای که عبور کرد
نکتهای که در این میان مغفول مانده، تجربهی بیسابقهی تابستان گذشته است. پس از جنگ ۱۲ روزه و تحولات پرتنش منطقهای، کشور یکی از آرامترین ماههای خود را از نظر برخوردهای خیابانی با مسئله حجاب تجربه کرد. گشتهای ارشاد، که طی سالهای گذشته نماد برخورد امنیتی با زنان شده بودند، عملاً از خیابانها کنار رفتند. برای نخستین بار در سالهای اخیر، نه خبری از بگیر و ببندهای گسترده بود و نه کمپینهای هشداردهنده در شبکههای اجتماعی.
در آن زمان، بسیاری از همین تندروها هشدار میدادند که نبود برخورد، ممکن است به «هرجومرج فرهنگی» تعبیر شود، اما واقعیت برعکس از آب درآمد. هیچ اتفاقی نیفتاد، آسمان به زمین نیامد و جامعه مسیر طبیعی خود را رفت. حتی گروههای مذهبی نیز در سکوت از کنار این مسئله گذشتند، چرا که همه میدانستند شرایط شکنندهی اجتماعی پس از جنگ و فشارهای اقتصادی و معیشتی بعد از اسنپ بک تاب تحمل بحران جدیدی را ندارد. اکنون بازگشت کیهان به همان گفتمان «ضرورت اجبار» در پوشش، برای بسیاری به معنای اصرار بر زنده نگه داشتن شکافهای اجتماعی تعبیر میشود. جامعهای که در عمل نشان داده از این مرحله عبور کرده، دیگر با این نوع موضعگیریها نه متأثر میشود و نه همراه.
از پزشکیان تا باهنر؛ نشانههای تغییر در گفتمان رسمی
آنچه بیش از پیش شریعتمداری را نگران کرده، شاید همین تغییر تدریجی گفتمان رسمی قدرت باشد. اظهارات اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز نیز در همین مسیر قابل تفسیر است. پزشکیان بهصراحت گفته بود که «من هیچ باوری به اجبار ندارم و نه آن را اجرایی میدانم… هیچوقت نمیشود با اجبار کسی را وادار به کاری کرد.» این سخن در حالی مطرح شد که برای نخستین بار رئیسجمهوری در جمهوری اسلامی، در رسانهای بینالمللی، اصل اجبار در حجاب را به چالش کشید، هرچند در ادامه بر احترام متقابل فرهنگی نیز تأکید کرد.
به این ترتیب، هم مواضع پزشکیان و هم اظهارات باهنر نشان میدهد که تمایل به عبور از سیاستهای تنبیهی در حوزه فرهنگی رو به افزایش است. در مقابل، شریعتمداری و جریان متبوع او همچنان تلاش دارند با تکرار واژگانی چون «توطئه دشمنان اسلام» یا «لزوم رعایت واجب شرعی»، زمین بازی را به سالهای گذشته بازگردانند. اما در شرایط کنونی، که کشور با بحرانهای انباشته اقتصادی، سایه تهدید نظامی و چالشهای دیپلماتیک روبهروست، به نظر میرسد چنین مباحثی بیش از آنکه در خدمت دین و قانون باشد، به حاشیه و هزینه تبدیل میشود. آنچه جامعه امروز نیاز دارد، گفتوگوی آرام، همبستگی و تمرکز بر معیشت است، نه بازتولید شکافهای فرهنگی که دیگر کمتر کسی به آن باور دارد.
یک ترس معنادار
نگرانی روزنامه کیهان از سخنان محمدرضا باهنر صرفاً به محتوای اظهارات او درباره «حجاب اجباری» بازنمیگردد، بلکه به جایگاه سیاسی و هویتی او در میان اصولگرایان مربوط است. باهنر از چهرههای ریشهدار و دارای سابقه طولانی در جناح راست محسوب میشود؛ فردی که نهتنها به عنوان پارلمانتاریست باسابقه شناخته می شود، بلکه نقشی میانجیگرانه میان طیفهای مختلف اصولگرا ایفا کرده است. از این رو، تکرار واژگانی چون «حجاب اجباری نیست» از زبان او، برای رسانهای مانند کیهان زنگ خطر جدی به شمار میرود.
اگر چنین ادبیاتی از سوی رئیسجمهور پزشکیان یا دیگر چهرههای اصلاحطلب بیان شود، برای جریان محافظهکار تهدیدی محدود و قابل پیشبینی است؛ اما وقتی یکی از چهرههای سنتی و معتبر اصولگرایی از ضرورت عبور از اجبار سخن میگوید، احتمال دارد این نگاه در درون اردوگاه راست بهصورت دومینوار گسترش یابد و به نوعی بازتعریف گفتمان جدید درونجریانی منجر شود. از همین رو، حسین شریعتمداری با حمله تند و تهدید رسانهای تلاش دارد باهنر را به عقبنشینی واصلاح گفته هایش وادارد تا از سرایت این زبان تازه به دیگر چهرههای اصولگرا جلوگیری کند. این واکنش تند، بیش از آنکه دفاع از شریعت باشد، تلاشی برای مهار شکاف درونجریانی و حفظ انحصار گفتمان سنتی اصولگرایی است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا