تداوم مداخله‌های غیرقانونی در سازمان نظام مهندسی

تداوم مداخله‌های غیرقانونی در سازمان نظام مهندسی

برداشت غلط از ماهیت سازمان نظام مهندسی، آن را به نهادی دولتی صرف بدل کرده است؛ دیدگاهی که نه پایه‌ای در قانون دارد و نه با فلسفه وجودی این سازمان همخوانی. نتیجه این نگرش، سلب حقوق اعضا، تحمیل هزینه‌های سنگین و محدود کردن نقش مجمع و انتخابات بوده است؛ در حالی که قانون به صراحت بر غیرانتفاعی بودن و استقلال این نهاد تأکید دارد

به گزارش سرمایه فردا، یکی از مهم‌ترین دلایل وضعیت کنونی سازمان نظام مهندسی، شکل‌گیری و تقویت یک دیدگاه نادرست است؛ دیدگاهی که ابتدا در میان مدیران و مسئولان سازمان ریشه گرفت و سپس به اعضا و حتی جامعه منتقل شد. این نگاه غلط، سازمان را به‌عنوان یک تشکیلات دولتی مطلق معرفی کرده و به مرور به یک باور اجتماعی تبدیل شده است، بی‌آنکه پشتوانه‌ای در قانون داشته باشد.

بر اساس این نگرش، اعضای سازمان هیچ حقی در اداره امور ندارند و تنها موظف‌اند هزینه‌های سنگین و تجملات یک دستگاه عریض و طویل را تأمین کنند. مدیران در این نگاه به مثابه ارباب و اعضا در جایگاه رعیت قرار گرفته‌اند؛ حقی همچون اشتغال و کسب درآمد از اعضا سلب شده و در مقابل، مسئولیت‌های بی‌شمار بر دوش آنان گذاشته شده است. اگر امکان داشت، حتی انتخابات هیأت‌مدیره و برگزاری مجامع نیز به‌طور کامل حذف می‌شد.

شوربختانه بخش قابل توجهی از مهندسان نیز در دام این گمراهی افتاده و از چنین نگرشی حمایت کرده‌اند. این در حالی است که دلایل متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد سازمان نظام مهندسی نهادی خصوصی است و دخالت دولت در امور آن خارج از چارچوب قانونی محسوب می‌شود. باید یادآور شد که نظارت استطلاعی هرگز به معنای مداخله نیست.

برداشت نادرست از مواد ۳۳، ۳۵ و ۴۲ قانون نظام مهندسی سبب شده آیین‌نامه‌ها و مقررات ملی، به‌ویژه مبحث دوم، فراتر از حدود تعیین‌شده توسط قانونگذار وارد عمل شوند و به حقوق سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی تعرض کنند. حذف نقش مجمع در انتخابات هیأت‌مدیره، تشکیل هیأت‌های سه‌نفره در استان‌ها و پنج‌نفره در تهران، یا سپردن اداره مجامع عمومی به هیأت‌مدیره با تصویب آیین‌نامه‌های داخلی، همه نشانه‌هایی از این دیدگاه غلط و تداوم آن در تصمیمات مدیریتی سال‌های گذشته است.

این در حالی است که ماده ۳ قانون نظام مهندسی به‌صراحت بر غیرانتفاعی بودن سازمان و حاکمیت قوانین مرتبط با مؤسسات مشابه تأکید دارد. پرسش اصلی اکنون این است که چه عوامل دیگری وضعیت کنونی سازمان را رقم زده و چه راهکارهایی می‌تواند مسیر برون‌رفت از این گرفتاری‌ها را فراهم کند.

دیدگاهتان را بنویسید