بازاری برای نوسان، نه سرمایه‌گذاری

بازاری برای نوسان، نه سرمایه‌گذاری

بورس ایران، با وجود فاصله عمیق از واقعیت‌های اقتصادی کشور، همچنان درگیر نوسان‌های شدید و رفتارهای غیرشفاف است. در حالی که سهامداران خرد از رشدهای ۱۵ درصدی هم محروم‌اند، برخی نمادهای خاص با هماهنگی پشت‌پرده تا ۷۰ درصد جهش می‌کنند. این گزارش، نگاهی انتقادی دارد به چرخه‌ای که در آن خبرهای خوب، به جای تقویت اعتماد عمومی، به ابزار نوسان‌گیری بلوک‌های بزرگ بدل شده‌اند.

به گزارش سرمایه فردا، بازار سرمایه ایران، سال‌هاست که از مسیر طبیعی خود در اقتصاد فاصله گرفته است. در شرایطی که شاخص‌های کلان اقتصادی، نشانه‌هایی از رکود، تورم و بی‌ثباتی را نشان می‌دهند، بورس به‌جای آن‌که بازتابی از تولید و ارزش‌افزایی باشد، به بستری برای نوسان‌گیری‌های سنگین و بازی‌های بلوکی تبدیل شده است.

در میانه‌ی بحران‌های سیاسی و اقتصادی، بلوک‌های خاص با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و هماهنگی‌های پشت‌پرده، بازار را در دو مرحله می‌چرخانند: ابتدا با سقوط ۴۰ تا ۵۰ درصدی، کف‌سازی می‌کنند و سپس با تزریق نقدینگی و انتشار خبرهای هدفمند، برخی نمادهای خاص را تا ۷۰ درصد بالا می‌برند. در این میان، سهامدار خرد که نه دسترسی به اطلاعات دارد و نه قدرت مانور، از این چرخه‌ی سودآور حذف می‌شود و سهمی از رشد نمی‌برد.

در همین فضا، خبرهایی از حذف نرخ‌های غیرمنطقی در قیمت‌گذاری خوراک پتروشیمی‌ها منتشر می‌شود—مانند حذف نرخ دو هاب اروپایی که چند برابر نرخ‌های داخلی و صادراتی است. اقدامی که در ظاهر مثبت است، اما پرسش اصلی اینجاست: آیا دولت حاضر است چنین تخفیفی را به کل صنایع بدهد؟ و در مقابل، چه امتیازی طلب خواهد کرد؟ آن هم در شرایطی که زمزمه‌هایی از واردات گاز از روسیه به گوش می‌رسد.

 

بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری

بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری نیز به این فضای مبهم دامن زده است. از تکذیب و تأییدهای مکرر درباره‌ی قیمت برق و بنزین گرفته تا واگذاری سهام خودروسازها، هیچ تصمیمی پایدار نیست. این نوسان در تصمیم‌گیری، با نوسان در بازار سهام هم‌راستا شده و به نظر می‌رسد بخشی از آن، عامدانه و در خدمت رشدهای مقطعی نمادهای خاص باشد—رشدهایی که دقیقاً پس از فعال شدن مکانیسم ماشه و انتشار خبرهای خاص آغاز می‌شوند.

شاخص کل، با این حجم از خبرهای مثبت، باید مقاومت‌های تکنیکال را بشکند. اما مشکل اصلی اینجاست که دیگر خبری از رشد متوازن در سهم‌های بنیادی و شاخص‌ساز نیست. از مرداد ۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۲، پول‌های بزرگ ترجیح داده‌اند فقط در نمادهای خاص گردش کنند. یک نماد در ۵۰ روز ۱۰۰ درصد رشد می‌کند، بازار برای ماه‌ها راکد می‌ماند، و سپس با هماهنگی ناشر، ناظر و سهامدار اصلی، یک رالی کوتاه‌مدت دیگر آغاز می‌شود.

بخش بزرگی از این روند، قابل اثبات نیست؛ چرا که دسترسی به داده‌ها و کدهای معاملاتی وجود ندارد. اما نشانه‌ها روشن‌اند و تحلیلگران مستقل، با وجود محدودیت‌ها، می‌دانند که این بازار، دیگر محل سرمایه‌گذاری نیست—بلکه میدان نوسان‌گیری برای بلوک‌هایی است که قواعد بازی را خودشان می‌نویسند. عاقلان دانند.

دیدگاهتان را بنویسید