افغانستان چگونه قدرت پول ملی خود را افزایش داد؟ جواب این سوال افزایش میزان حوالههایی است که از طرف شهروندان ساکن خارج از افغانستان به داخل ارسال میشود.
به گزارش سرمایه فردا، آزادسازی منابع ارزی ایران در هفته گذشته انجام شد و قرار است منابع ارزی دیگری نیز به اقتصاد ایران تزریق شود، مردم توقع دارند این منابع ارزی به قدرت ریال افزوده و در معیشت خود نیز آن را ببینند به همین منظور در گزارش زیر به صورت مختصر چند راهکار افزایش قدرت پول ملی را بررسی میکنیم:
آزادسازی پولهای ایران و تأثیر در بازار ارز
هفته گذشته رئیس بانک مرکزی اعلام کرد: ۵ میلیارد و ۵۷۳ میلیون یورو به حساب ۶ بانک ایرانی در ۲ بانک الاهلی و الدخان در قطر واریز شد. بعد از آن مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین خبر داد: «از ۲۳ میلیارد دلار ذخیره شده در خارج از کشور، حدود ۶ میلیارد دلار آن از کره جنوبی وصول شده و ترتیبات وصول آن در حال کامل شدن است و همچنین تا چند روز آینده مقدمات انتقال ۱۰ میلیارد دلار دیگر هم فراهم میشود.»
این آزادسازی باعث کاهش قیمت ارز در بازار آزاد شده و تأثیر کوتاه مدت خود را انجام داد، اما باید چه کرد که در بلند مدت نیز اقتصاد ایران شاهد افزایش قدرت ریال باشد؟
افغانستان چگونه قدرت پول ملی خود را افزایش داد؟
در روزهای اخیر، یکی از روزنامهها به نقل از بانک جهانی گزارش را منتشر کرده که بسیار جالب و قابل تأمل است، «بانک جهانی گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد از آغاز سال مالی ارزش پول افغانستان که افغانی نامیده میشود، نسبت به واحدهای پولی دیگر افزایش پیدا کرده است. مسئله اصلی که اقتصاد افغانستان را از بقیه جهان برجسته میکند، کاهش تورم و ارزش قدرت پول ملی افغانستان است، تورم کلی هماکنون در ۱/۹- درصد قرار گرفته و قیمت مواد غذایی ۱۲ درصد کاهش پیدا کرده است.
اما با این حال ارزش افغانی در برابر دلار آمریکا، روپیه پاکستان، یوان چین و یورو افزایش پیدا کرده است. یکی از این دلایل افزایش میزان حوالههایی است که از طرف شهروندان ساکن خارج از افغانستان به داخل ارسال میشود و میزان آن در شش ماه اولیه سال جاری به یک میلیارد و ۴۰ میلیون دلار رسیده است. پولی که مهاجران از خارج از کشور به داخل میفرستند بخش مهمی از زندگی مردم سراسر جهان را تشکیل میدهد. برخلاف دیگر جریانهای مالی، حوالههای خارجی مستقیماً به درآمد خانوارها اضافه میشوند و اثر فوری و مستقیمی را بر زندگی افرادی دارند که در داخل کشور آن را دریافت میکنند.
به گفته بانک جهانی، «آنچه کمتر درباره آن صحبت میشود درباره نقشی است که این پولها در مواقع بحران بازی میکنند. تصور میشود آنها ضدچرخهاند، میزان این حوالهها در دوران بحران افزایش مییابد و درنتیجه نقش مهمی در توانمندسازی قشری از مردم برای ایستادگی بیشتر در مواقع بحران و عبور از آن بازی میکنند. در کشورهایی که گرفتار بحرانهای طولانیمدت هستند، مهاجرت اغلب یکی از مهمترین استراتژیهای پیشرو برای کنار آمدن یا نجات از وضعیت موجود برای زندگی افرادی است که در داخل کشور باقی میمانند.»
متأسفانه در ایران در ۱۰ سال اخیر به ویژه در سال قبل برعکس این موضوع اتفاق افتاده و کشور با موج خروج سرمایه به علت مهاجرت مواجه شده است، البته رسانههای معاند در یک سال اخیر با ایجاد جو روانی سنگین سعی دارند مردم و به ویژه نخبگان را از ماندن در ایران ناامید کنند، موج این عملیات سنگین به دانشگاهها و مدارس استعداد درخشان نیز رسیده و متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و معلمان نیز این فکر را برای استعدادهای درخشان و نخبگان ملت نهادینه کردند و با همین تفکر ضربات سنگینی به کشور زدند.
پدیده مهاجرت اگر منجر به ارزآوری کشور و بازگشت متخصصان در سالهای آینده به داخل کشور شود میتواند به نفع ایران تمام شود، البته معاندان سعی دارند نخبگان را از ماندن در ایران ناامید کنند، در این میان باید یک مطالبه رسانهای قوی برای تزریق منابع ارزی توسط مهاجران به داخل کشور تشکیل شود زیرا یکی از راههای خوب ارزآوری و تثبیت اقتصاد کشور است و هر ایرانی وظیفه دارد به اقتصاد کشور و خانواده خود کمک کند.
ممنوعیت مبادله هر گونه ارز خارجی در افغانستان
مورد بعدی که دولت افغانستان آن را به تقلید از کشور چین اجرایی کرده ممنوعیت مبادلات مالی با هر گونه ارز خارجی است، این موضوع تقاضا برای ارز خارجی را در داخل کشور کاهش داده و به همین دلیل ارزش پول افغانستان تحت تأثیر مبادلات تجاری قرار نمیگیرد.
از سوی دیگر دولت طالبان افغانستان برای حداکثر میزان پولی که یک شخص میتواند در عرض یک هفته از حساب بانکی خود خارج کند، محدودیت اعمال کرده است. این محدودیت ۳۰ هزار افغانی تعیین شده و در ماه می به ۵۰ هزار افغانی رسیده است. محدودیت حداکثر پولی که شرکتها میتوانند از حساب بانکی خود خارج کنند بین ۵/۲ میلیون دلار تا ۴ میلیون دلار است. دولت افغانستان با اعمال این محدودیتها بر تراکنشهای مالی اطمینان حاصل میکند که پول بیشتری در بانکها باقی میماند که به ثبات اقتصاد کمک میکند.
یکی از موضوعاتی که باعث افزایش تقاضا در بازار ارز ایران میشود، سرمایه گذاری مردم ایران در بازار دلار است، بسیاری از مردم ایران با هر طبقه مالی دلار را یکی از سودآورترین بازارهای سرمایه گذاری دانسته و این موضوع به علت چرخه ۵۰ ساله در اقتصاد ایران به یک باور در اقتصاد ایران تبدیل شده که این باور باید شکسته شود و دولت با ممنوعیتهای سفت و سنگین باید به مبارزه با این نوع سرمایه گذاری اقدام کند.
معضل مهم دیگر سرمایه گذاری مردم در دلار این است که رصد را برای بانک مرکزی دشوار میکند و از این رو بانک مرکزی نمیداند مردم چقدر ارز در اختیار داشته و در مواقع حساس تلاطمهای ارزی چقدر ارز به بازار سرازیر میشود. وقتی جو در بازار دلار به سمت افزایشی میرود به یکباره تقاضا برای خرید دلار افزایش مییابد و این افزایش تقاضا و از چرخه خارج کردن دلار به علت خاطرههای خوب از سرمایه گذاری در دلار است که همانطور که گفته شد به باور اقتصادی مردم ایران تبدیل شده است.
ارزش پول ملی چرا موضوعی حیاتی است؟
علی فراقی کارشناس بازار سرمایه در این باره به مهر گفت: در همه کشورها یکی از مهمترین مسائلی که مورد بحث قرار میگیرد میزان قدرت پول آن کشور و میزان ارزندگی آن است که در تمامی اقتصادها یک موضوع مهم و حیاتی قلمداد میشود که البته اگر دقت کنیم در کشور خودمان این موضوع سال هاست که به صورت پررنگ احساس میشود.
فراقی افزود: برای راهکارها و مواردی که میتوان از آن جهت بهبود این مشکل همیشگی و ادامه دار این اقتصاد بیمار اشاره کرد میتوان موارد متعدد علمی را نام برد که کم و بیش بسیاری از آنها اثبات شده هستند ولی شاید بتوان گفت به دلیل اقتصاد بستهای که هم از داخل و هم از بیرون با تحریمهای متعددی همراه است کدامین راهها بهترین و پس از آن عملی و قابل اجرا هستند.
این کارشناس و فعال اقتصادی افزود: در یکی از موارد مهمی که شاید بارها اسم آن به گوش ما خورده باشد تراز تجاری است که موازنه آن بارها مورد بحث قرار میگیرد ولی میتوان گفت سیاست گذار ایرانی برای تصحیح سیاست گذار همیشه در مشاوره گرفتن و پس از آن عملیات مربوط به آن ضعیف عمل کرده است.
فراقی با بیان اینکه از مهمترین راهکارهای صحیح در راستای نتیجه بخشی برروی قدرت پول کشور میتواند آسان کردن صادرات و سیاست گذاری صحیح در راستای صادرات (البته صادرکنندگان بالقوه) و در برنامه ریزی بازنگری کرد، گفت: عملاً هرچقدر در سیاست گذاریهای این قسمت از اقتصاد منعطفتر و به روز تر عمل کنیم کمک شایانی به بهبود تراز تجاری کشور و در نهایت کمک به بهبود وضعیت پولی کشور کردهایم.
وی افزود: نکته بعدی این است که کشور ما همواره با سیل خروج پول بسیاری از افراد نخبه چه از لحاظ ذهنی و از حتی لحاظ پولی مواجه بوده است که به واسطه سیاست گذاریهای غلط در صنعتهای مختلف کشور که پتانسیل رشد و استارت انواع ایدههای جدید در بسیاری از حوزهها را دارد باعث فراری دادن این گونه سرمایهها شده است که چه بسا با شروع یا حتی توسعه بخشی از صنایع حاضر، کشور میتواند در قدم اول باعث کاهش خروج سرمایه از کشور و در قدمهای بعدی شاهد ورود سرمایه باشد و این دست از اتفاقات خواه ناخواه بر بهبود وضعیت نامساعد بسیار تأثیرگذار است.
فراقی در پایان گفت: مورد آخری که میتوان به آن اشاره کرد جذابیت کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای همسایه ایران برای زندگی و سرمایه گذاری است که این جذابیت به واسطه افت ریال در ۱۰ سال اخیر و حمایت کشورهای خارجی از نیروی متخصص ایرانی به شدت بالاست، کشورهای همسایه ایران به واسطه انواع سیاستهای مختلفی که در گذشته در پیش گرفتهاند و به احتمال بالایی در آینده ادامه دار باشد، سفر را جذاب ساخته اند. جذاب ساختن سفرهای مختلف از جنس تفریحی و غیره میتواند سرانجام به جذب سرمایه و سرمایه گذاری ختم شود و کشورهای همسایه ایران با هوشمندی این اقدامات را انجام دادند و به سرمایه ایرانی نیز چشم طمع دوخته اند، این جذاب ساختن سرمایه گذاری با شیوههای متعدد انجام شده است و دولت ایران میتواند حداقل، با هموار ساختن مواردی که در دسترس و قابل انجام از طریق سیاست گذاران داخلی است به مقابله با این سیاست بپاخیزد. البته سیاستگذاران اقتصادی ایران در این مورد هم فعالیت بسیار ضعیفی را انجام داده و هنوز عمق مطلب خروج پول از کشور را جدی نگرفته اند. اما دولت ایران اگر بخواهد به خوبی میتواند جلوی این سیل خروشان خروجی را که در نهایت منتهی به ضعف پول ایران خواهد شد را بگیرد.
قدرت گرفتن بانک مرکزی در تعیین نرخ ارز
یکی از فاکتورهایی که میتواند ارزش پول ملی را تقویت کند، تک نرخی کردن ارز در کشور بوده که میتواند بهترین استفاده از ارز را در کشور انجام داد، علی سعدوندی استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در این باره به مهر گفت: اولین تعهدی که باید بانک مرکزی بدهد که متأسفانه حدود ۴۰ سال است که معکوس این کار را انجام داده، این است که ارز را تک نرخی کند، ارز چند نرخی محلی برای فساد، پول پاشی است و در جای دیگر دنیا کشوری را سراغ ندارم که این سیاست را به کار برده باشد، متأسفانه این سیاست با ظاهر حمایت از محرومان و مستضعفان و تأمین کالای اساسی این رانت خواری صورت گرفته و دولتهای مختلف نیز هیچ گونه اصلاحی را در این باره انجام ندادند.»
خوشبختانه دولت در دو ماه اخیر توانسته بار مالی ارز ۲۸,۵۰۰ تومانی را کاسته و قدرت ارز بازار مبادله را افزایش دهد، این اقدام را باید به فال نیک گرفت، اما همچنان بازار آزاد لیدر ارز بوده و هنوز قیمتهای این بازار برای مردم بی معنا نیست.
نمونه اقدامات مثبت بانک مرکزی در ماههای اخیر، اقدام ارزشمند زیر است: «مطابق مفاد نامه رئیس کل بانک مرکزی، نرخ فروش حواله مرکز مبادله ارز و طلای ایران، مبنای نرخ تسعیر قیمت خوراک و قیمت پایه محصولات شرکتهای پالایش نفت و پتروشیمی در بورسهای کالایی قرار گرفت و با این اقدام دولت قدرت بازار مبادله افزایش یافت.»
تغییر وضعیت بودجه ریزی
یکی از مسائلی که باید در کشور با تغییر اساسی مواجه شود وضعیت بودجه است، اگر رئیس جمهور و دولت باید پاسخگوی بازار و اقتصاد کلان باشند باید اختیارات لازم را نیز کسب کنند تا با برنامههای اجرایی، وضعیت اقتصاد کشور را اصلاح کند.
بودجه نباید در اختیار مجلس باشد تا بتواند با تحمیل هزینههای اضافی به دولت باعث افزایش ناترازی در اقتصاد کلان شده و دولت مجبور شود برای تأمین هزینهها به ارز گران تن بدهد.
علی سعدوندی در این باره به مهر گفته است: پیشنهاد میکنم ساز و کار جدیدی برای بودجه ریزی استفاده شده و مجلس از روند بودجه حذف شده یعنی بودجه در اختیار رئیس جمهور قرار بگیرد. دولتها باید آزادی عمل داشته باشند تخصیص بودجه داده تا بتوانند برنامههای خود را اجرا کنند. نکته بعدی این است که فاجعهای در بودجه ریزی در کشور ما بوده و از ابتدای دهه ۵۰ در کشور وجود داشته و آن هم انتقال درآمدهای نفتی به ترازنامه بانک مرکزی است، درآمد ارزی دولت به ترازنامه بانک مرکزی منتقل شده است این روند باید متوقف شود، درآمدهای ارزی کشور باید صرف زیرساختها شده زیرا زیرساختها از یک طرف مصارف ارزی را کاهش داده و از طرف دیگر بر درآمدهای ارزی کشور خواهد افزود.
اگر این کار انجام شود وضعیت اقتصادی ایران در میان مدت رو به بهبود نهاده و مشکلات تا حد زیادی رفع خواهد شد. مهمترین زیرساختی که میتواند به شدت ارزآور باشد و پول ملی را تقویت کند، زیرساخت حمل و نقل است، زیرساخت حمل و نقل در ایران فرسوده و ضعیف بوده و با مختصات جغرافیایی ایران که در مهد کریدور غرب به شرق و شمال به جنوب است به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. زیرساختهای فعلی حتی برای مصارف داخلی نیز قابلیت خود را از دست داده اند و به همین علت در ایام پیک تعطیلات در کشور، حمل و نقل عمومی به ویژه در بخش ریلی و هوایی با چالش جدی برخورد میکند و این معضل باید هر چه سریعتر رفع شود./مهر
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا